اصلاً کسی به موسیقی من گوش میکند؟
در هرزمان و حین انجام هرکار، انگار همه میخواهند چیزی بهما بفروشند. متخصصان تخمین میزنند که ما روزانه بین ۴ تا ۱۰ هزار آگهی مشاهده میکنیم؛ پس نمیتوانیم همهی آنها را بهخاطر بسپاریم.
بهعنوان یک موسیقیدان مستقل که میخواهد موسیقیش را بفروشد این سوالی جدی است: آیا اصلاً کسی به من گوش میکند؟ با وجود آن همه محتوای دردسترس، مهم است که بتوان خود را از بقیه تفکیک کرد.
طول زمان و مقدار توجه ما بسیار محدود است. تقریباً هیچچیز نمیتواند برای مدت طولانی ذهن ما را درگیر نگهدارد؛ پس هر تصمیم جدید –از عکسی که برای سایت یا جلد آلبوم انتخاب میکنید تا لباسی که میپوشید- اهمیت دارد. افراد پیش از آنکه موسیقی شما را بشنوند تصویر شما را درک میکنند. خودتان را با سه کلمه توصیف کنید. آیا عکسهای آنلاین شما هم همین صفات را نشان میدهند؟ بهتر است در تمامی بخشهای فضای دیجیتال تصویری یکپارچه داشته باشید. هرچقدر بهتر بتوانید تصویر و تصور خودتان را صورتبندی کنید، ترجمه و انتقال آن از طریق برندتان راحتتر خواهد بود.
وقتی دربارهی تصویر کلی برندتان فکر میکنید بهتر است بهدنبال الهامگرفتن باشید. اگر از تصویر یا ایدهای خوشتان آمد، به نکاتی که نظرتان را جلب کرده دقت کنید. (البته مراقب باشید الهام گرفتن به تقلید تبدیل نشود) بر چیزهایی دربارهی خودتان تاکید کنید که منحصربهفرد هستند.
هر تجربهی بهاشتراک گذاشتن موسیقی فرصتی برای تجربه کردن است. اجرای زنده فرصتی عالی برای جلب توجه مخاطبان است، اما سالنهای موسیقی تنها محل اجرای زنده نیستند: فضاهای شخصی، سالنهای خصوصی و جاهای مشابه فرصتهای خوبی برای کنسرتهای خودمانی هستند. فرصت اجراهای انحصاری و شخصی را ازدست ندهید چون تجربهای غیرمنتظرهاند.
درنهایت، نحوهی عکسالعمل مردم به موسیقی شما میزان پیشرفتتان را تعیین میکند. قوانین صنعت موسیقی مثل قوانین علمی دقیق نیستند اما خطمشیهای کلی قابل شناسایی است. از تمامی امکانات و موقعیتها برای اثرگزاری استفاده کنید. «آدمها ممکن است دقیقاً بهیاد نیاورند چکار کردید یا چهگفتید، اما همیشه بهخاطر خواهند داشت باعث شدید چه حسی داشتهباشند.»