همکاری و ارتباط با غیر-موسیقیدانها (بخش اول)
در موقعیتهای متفاوت در هر مرحله از روند کاریتان شرایطی پیش میآید که باید دربارهی چموخم کار موسیقیتان به شکلی سازنده و با همکاری با افرادی که موسیقیدان نیستند گفتگو یا همکاری کنید؛ مثلاً دربارهی اضافه کردن یک ترانه به فیلم مستقلی که دارید برایش موسیقی میسازید، یا بررسی جزئیات انتشار با عوامل اجرایی شرکت انتشار موسیقی یا هنگام مصاحبه با روزنامهنگار یا میزبان یک پادکست.
اینها موقعیتهای هیجانانگیزی است اما میتواند چالش برانگیز باشد، چون همکار شما هیچ پیش زمینه و تجربهی موسیقایی –یا واژگان مشترکی با شما- ندارد. من مرتباً با افرادی سروکار دارم که فرق بین تمپو (تندا) و سرکلید، ترمولو و انتقال، تیمپانی و تونیک را نمیدانند و هیچ ایدهای ندارند که چطور ترانه و تنظیم و اجرا در کنارهم قرار میگیرد. این بهخودی خود مشکلساز نیست. طبق تجربهی من چنین همکاریهایی میتواند بسیار خلاق و سازنده باشد، اما مسالهی شکاف تجربهای چیزی است که به صورت مرتب باید به آن توجه کنم.
فرض کنید کارگردانی که موسیقی شما را خیلی دوست دارد، قصد دارد ترانهی شما را در عنوانبندی آغاز فیلم استفاده کند اما نسخهای از آن را میخواهد که «بیشتر لیدی گاگا، بیشتر purple و کمتر شلخته» باشد. چطور چنین چیزی را به تغییرات واقعی در آهنگ تبدیل میکنید تا پروژه با موفقیت انجام شود؟
جملهی راهنمای بالا را درنظر بگیرید که البته میتواند هزارتا معنای متفاوت داشته باشد. وظیفهی شما به عنوان کسی که سفارش ساخت موسیقی را پذیرفته این است تا تلاش کرده و بفهمید وقتی همکار شما چنین جملهای میگوید دقیقاً چه معنایی را در ذهن دارد؛ و بعد تصمیم بگیرید که چطور چنین نظری را در موسیقیتان بهکار بگیرید.
«لیدی گاگا»
از همکارتان بپرسید دقیقاً چه چیزی را در ترانههای لیدی گاگا میپسندد که به پروژهی شما ربط دارد؟ ریتمهای برجستهاش یا کلیت رویکرد غریب و شخصیش؟ کلیت جنس صدای موسیقی او یا یک آهنگ خاص؟ آیا فقط یک قطعه از او را شنیده و دوست دارد؟ سوالهایی بپرسید که او را به سوی جزئیات هدایت کند. با پیدا کردن این جزئیات آن تصویر تار اولیه به راهنمایی مشخصتر و روشنتر تبدیل میشود.