هر فرهنگ، یک نظام است و در این نظام لازم است تا روابط معینی بین اجزا برقرار باشد تا ارتباط مراجعهکننده با فرهنگ مختل نشود: روشمندی. مؤلفِ «کتاب گوشه» که از میان واژگان موسیقایی، فرهنگی برای نامِ نواها و لحنهای مربوط به موسیقی ایران و هر آنچه مربوط به اینها گردآورده، روشِ خود را در پیشگفتار تشریح کرده است. اطلاع از (یا بهتر است بگوییم فراگیریِ) آنچه در پیشگفتار آمده برای استفاده از این فرهنگ، دست کم به سه دلیل زیر ضروری است:
1-برخی مدخلها از لحاظ اصول مدخلنویسی غیر استاندارد هستند. فرهنگها کتابهایی برای خواندن نیستند بلکه منابعی برای رجوعاند و مدخلهایی مانند «مقامهایی که با نی نواخته میشوند»، «مدخلهای رازانی» یا «نامهای ایرانی در موسیقی عرب» و مانند اینها، به کار رجوع نمیآیند. توجیهِ وجود چنین مدخلهایی و روش استفاده از آنها در پیشگفتار توضیح داده شده است.
2- شرحها عامدانه و آگاهانه وارد حوزهی تحلیلِ نظری نیز میشوند. در این باب، مبانیِ نظریِ نظرگاهِ مؤلف، برخی در پیشگفتار و برخی در قالب مدخلهایی مانند «گوشههای فراگیر» تشریح شده اما یکپارچه و کامل تبیین نشدهاند. برای نمونه منظور نویسنده از مفاهیمی مانند «زمینه» یا «خویشاوندی» نیاز به توضیح دارند. از این رو برخی جملات میتوانند برای خواننده مبهم باشند. مثلاً «رهاب دگرهای از شور است». این مبانیِ نظری میتوانست کامل و منسجم پیش از این فرهنگ منتشر شود یا بخشی را در ابتدای کتاب مستقلاً به خود اختصاص دهد.
3-مؤلف ایدههایی شخصی در توضیح فواصل موسیقی و نیز در روش نوشتن تلفیق شعر و موسیقی دارد (هر دو با استفاده از اعداد). اینها نیز در پیشگفتار توضیح داده شدهاند.
در «کتاب گوشه» ضمن آنکه در موارد متعددی اشتباههایِ منابع پیشین تصحیح شده اما در برخی موارد معدود، اشتباهها در اینجا نیز تکرار شدهاند: برای نمونه واژهی «شدود» در رسالهی کنزالتحف که تقی بینش آن را «سرود» خوانده، در اینجا نیز در مدخلِ سرود، نام دیگری بر دوازده مقام اصلی موسیقی قدیم دانسته شده است. مواردی از این دست در کل مجموعه درصد پایینی دارند و میتوانند در چاپهای بعد اصلاح شوند. آنچه در همین چاپِ نخست نیز در دست ماست، جایِ خالیِ بسیار مهمی را در موسیقی ایران پر کرده است.
مرور کتاب گوشه فرهنگ نواهای ایران ماهور سعید یعقوبیان ارشد طهماسبی