نشان ملی ثبت(رسانه‌های دیجیتال)

بایگانی: 18/06/1397


photo 2018 08 11 09 52 2

منطق سخن

نویسنده: آروین صداقت‌کیش

درست از همان لحظه که فانفارِ آغازِ آوای کهن، همان فاصله‌های پنجم ساده با درهم شدن فضایی کاملا آشنا مهیا می‌کند تا بعد در جریان سخن گفتن ترومپت ریزپرده‌ای و بافت تقلیدی ارکستر به زبان نقش‌مایه‌های ردیف گشوده شود، دست و پنجه نرم کردن رضا والی با یک منطق موسیقایی به چشم می‌آید. دو دهه از گرایش آهنگساز نوگرای ایرانی به متن ردیف می‌گذرد (گرایش پیشین بیش از هر چیز مطابق رسم زمانه به ملودی‌های مشخص محلی یا مُدها به شکل آزاد بود)، و او طیف بزرگی از تجربه‌ها را  (عمده درجریان «خوشنویسی»ها) پشت سر گذاشته و به اینجا رسیده است.

نخستین امر آشکار، دشواری از آن خود کردن منطق آفرینش و جمله‌پردازی است (کشف روال‌های گسترش) برای آهنگسازی که در سنت موسیقایی دیگری نفس می‌کشد. سخن گفتن به زبان دیگر یا اندیشیدن در یک منطق ساختاری متفاوت همیشه بی‌اندازه دشوار است. چنان که گاه می‌تواند به لکنتی تمام عیار تبدیل شود (و می‌دانیم در مواردی از استفاده‌ی آهنگسازان از ذخیره‌ی موسیقایی ردیف شده است). آن گنجینه‌ی موسیقایی در آوای کهن والی مجموعه‌ای از اشیاء غریب یا غریب‌نما نیست که بدون نفوذ به دل ساختارشان همچون یک صورتکِ بدوی در متن یک تابلوی نوگرا قرار گرفته باشد. او موفق شده درون این اشیاء بیاندیشد و با منطق آنها چیزی تازه بیافریند. به درون دنیای شگفت‌انگیز روابطشان پای گذاشته و بر منطق سخنشان اگر نه تماما چیره حداقل دست یافته است.

در سرنا (با نام فرعی آوازهای محلی شماره 17) نیز سویه‌هایی از همین ویژگی دیده می‌شود. منتها آنجا والی کار روان‌تری در پیش داشته. منطقی که در سرنا باید با آن مواجه می‌شده از آنِ ملودی‌های محلی است که از یک سو آهنگساز در مقایسه با ردیف تجربه‌ی بیشتری در کار با آنها داشته و از سوی دیگر قابلیت جذب بیشتری در زبان موسیقی کلاسیک دارند. با این‌حال والی بنا بر سمت و سوی تازه‌اش تنها به نشاندن ملودی‌ها بر بافتی عمودی یا تنظیم کلاسیک غربی آنها اکتفا نکرده، بلکه کوشیده در جاهایی از چهار موومان محلی‌وار سخن بگوید، چنان که اگر ملودی‌های برداشتی را نشناسیم به سختی ممکن است آنها را از هم تمییز دهیم.

رضا والی سرنا آروین صداقت کیش خانه هنر خرد پارتیتورخوانی 3 کلاسیکال

امتیاز: 3.8
18 شهریور 1397
بالا