نشان ملی ثبت(رسانه‌های دیجیتال)

دسته بندی: جز


092 STation Three

در همهمه‌ی باد و طوفان، یک بلیت برای ایستگاه بعدی

نویسنده: پریا مراقبی

آنچه توصیف موسیقی کوارتت کاسته را دشوار می‌کند سیالیّت است؛ نوعی حرکت، گاه باشتاب و گاه آهسته و رها از قانون‌مندی‌ای که برای این حرکت بایدونبایدی تعیین کند. این مشخصه در کوارتت کاسته (متشکل از پیانو، گیتار الکتریک، کلارینت-ساکسفونِ سوپرانو و درامز)، از آلبوم اول تا «ایستگاه سه» (آلبوم سوم گروه)، نمایان است و همین سیالیّت هم سه ویژگیِ موسیقیِ کوارتت کاسته را می‌سازد. اولین مشخصه، و شاید مهم‌ترین، این است که موسیقیِ گروه را نمی‌توان در سبکی مشخص طبقه‌بندی کرد. از اِلِمان‌های موسیقی جَز تا پراگرسیو-راک و، حتی، گاه استفاده‌ از موتیف‌های ردیفِ دستگاهیِ موسیقیِ ایران در آلبوم شنیده می‌شوند. درحالیکه می‌توان موسیقی را ترکیبی از این سبک‌ها دانست، روند موسیقی به‌گونه‌‌ای است که خود را از هرگونه سبک‌بندی رها می‌سازد. ویژگی دوم پیامد ویژگیِ اول است: غیرمنتظره بودن؛ به این معنی که در طول یک قطعه نمی‌توانید پیش‌بینی کنید که در ادامه چه خواهید شنید. موسیقی مُدام در حال تغییر است. شنونده‌ی کوارتت کاسته بعد از سه آلبوم، با این‌که ذهنیتی کلی از موسیقیِ گروه دارد، باز هم نمی‌تواند رویه‌ و سیر موسیقی را پیش‌بینی کند. برای مثال به "راپسودی" گوش کنید، قطعه‌ای با همکاریِ کالین باس (عضوی از گروه موسیقی Camel) که در نقش خواننده و نوازنده‌ی گیتار بِیس ظاهر شده است. احتمالاً، برای شنونده‌ی گروه، شنیدنِ صدای کالین باس بر روی موسیقی‌ای که ذاتاً کلام‌محور نیست، همین واکنش را دربرداشته است. ویژگی سوم هم از دلِ ویژگی‌های اول و دوم درمی‌آید: پیامدِ این دو مشخصه در موسیقی که سر در اشتیاقِ به آزمودن از سوی گروه دارد؛ چه در بُعدِ نوازندگیِ فردیِ هر یک از اعضا و چه پیامدِ این نوازندگی‌ها در صدای موسیقیِ گروه. اگر دو آلبوم قبلیِ کوارتت کاسته را با «ایستگاه سه» مقایسه کنیم، تمامِ نکاتی که ذکر شد در موسیقی شنیده می‌شوند، اما این‌بار میزانِ این اشتیاق به آزمودن و ترکیب از جانب گروه کنترل‌شده‌تر می‌نماید و به پختگی رسیده است. برای مثال، به درامز و کلارینت گوش کنید، که در آنها ایده‌های موسیقی و تکنیک‌های فردی مُدام در معرض تغییر و ترکیب هستند و، با این وجود، از یکپارچگی برخوردارند. به‌طور کل، درامز و کلارینت در «ایستگاه سه»، در مقایسه با گیتار و پیانو، بسیار درخورتوجه‌اند. با این‌که کوارتت کاسته، چه در اجرای کنسرت و چه در آلبوم، نشان داده که گروهی است با نوازندگی‌های قابل‌تأمل، اما، در «ایستگاه سه»، نشانه‌های اجرای دقیق، پخته و نحوه‌ی بسط‌وگسترشِ ایده‌ها، بیش از دو ساز دیگر، در درامز و کلارینت خود را می‌نمایاند.

آنچه از مشخصه‌های موسیقی کوارتت کاسته تا به اینجا ذکر شد تلاشی بود برای توضیحِ آن‌که چرا موسیقی این گروه را می‌توان با واژه‌ی سیال توصیف کرد. همین ویژگی است که به کوارتت کاسته اجازه می‌دهد در چهارچوب‌های یک سبک نماند، چراکه جای شدن در قالب هر سبکی موسیقی گروه را از این رهایی منع می‌کند. «ایستگاه سه» نشانه‌ی حرکتِ مداومِ یک گروه است، حرکتِ روبه‌جلو در مشخصه‌هایی که از آغازِ کارش داشته. آلبوم، همان‌طور که از نامش برمی‌آید، رسیدن به ایستگاه سوم از مرحله‌ی کاریِ کوارتتِ کاسته است؛ جایی که گروه بر ماهیتِ خود و موسیقی‌اش تاُکید می‌کند.

برای خرید و دانلود آلبوم ایستگاه سه به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز نویسنده: 4.5
28 آبان 1400
Har Rooz 1

خصوصی‌سازی، درغیابِ یگانگی

نویسنده: کارگاه مرورنویسی نویز

آلبوم شخصیِ آهنگساز/نوازند‌گانی که در گروه یا گروه‌های موسیقی‌ای حضور داشته‌اند با جایگاه نسبتاً تثبیت‌شده‌ی قبلی در بین مخاطبانِ یک ژانرِ مشخصْ دریچه‌ای است به سوی شناختِ فردیّت آن‌ها، خارج از سبک و سیاق و کارنامه‌ی گروه‌های مذکور. گرچه گروه‌های «نایما» و «آبرنگ»، با برچسب‌های جَز و جَزـ فیوژن، و حتّا «داماهی»، در رسته‌ی موسیقیِ مردم‌پسند و با گرایشِ استفاده از موسیقی و آواز و گویشِ جنوب، همگی در زمره‌ی سلیقه و علاقه‌ی حمزه یگانه به موسیقیِ قومی ایران و، به‌طور کلی، موسیقی شرق و تلفیق آن‌ با ‌ژانر جَز هستند، اما رویکردِ گروهیِ این‌دست آنسامبل‌ها در همکاری تمامی اعضای گروه برای شکل‌گیری و تولید قطعات، اغلب، تفکیکِ نقش فردیِ آهنگساز در برابر نوازندگان اثر را مخدوش می‌کند. در آهنگسازیِ گروهیْ در شیوه‌ی بداهه، لایه‌های صوتی از ترکیب تکنیک‌های سازی، همچنین احساساتِ هر نوازنده هنگام اجرا و نیز در تقابل با دیگر نوازندگان و اعضای گروه، بر پایه‌ی تِم اولیه و گِردِ هسته‌ی اصلی قطعات شکل می‌گیرند. امری که از دیگرسو، می‌تواند هم‌افزاییِ قابلیت‌های تکنیکی هریک از اعضاء را در نوازندگی و آهنگسازی برای گروه به ارمغان بیاورد.

آلبوم «هر روز» اولین آلبوم شخصی یگانه نیست، اما این نکته که، علاوه بر آهنگسازی، در فرآیند یک ضبط خانگی،‌ نوازندگی اکثر سازها را نیز برعهده داشته است، این اثر را از آثار پیشین‌اش متمایز می‌کند. وضعیتی که با‌ توجه به احتمال تأثیر‌گذاریِ دوجانبه‌ی حضور نوازندگان دیگر، مانند شمشیری دو لبه، در عین‌ این‌که ذهنیت خالصِ آهنگساز را بر مخاطب آشکارتر می‌سازد، او را از مزیت اجرای تخصصی‌ترِ برخی سازها محروم می‌کند. در «هر روز»، در قیاس با آلبوم قبلی یگانه (کاهگل)، که تلفیقِ ژانر جَز با نغمه‌های محلی در آن حضوری پُررنگ داشت، ملودی‌ها و تِم‌ها اغلب بر بستر موسیقی تجربی و اصوات الکترونیک نقش‌ می‌بندند و، از لحاظ رنگ‌بندی، نِی، به‌ عنوان رَنگ صدای ساز ایرانی، جای خود را به سازهایی چون هارمونیوم و بنجو می‌دهد، که در موسیقی هند و پاکستان بیشتر شنیده می‌شوند. هرچند یگانه آلبوم را «دارای کانسپت کلی و نامشخص»۱ می‌داند، اما با توضیحاتی که در دفترچه‌ آورده، گویی قطعات را در یک زنجیره‌ی داستانی به‌هم متصل کرده ‌است؛ مانند گونه‌ای «کانسپت آلبوم»۲‌.

 


۱.‌ برگرفته از دفترچه‌ی آلبوم
۲.‌ Concept Album

 

برای خرید و دانلود آلبوم هر روز به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز نویسنده: 3
11 اردیبهشت 1400
Koocheha 1

در منتهای کوچه‌ی بی‌منتها

نویسنده: کارگاه مرورنویسی نویز

اشارات و ارجاعات بر فرایند شنیدنِ یک اثر موسیقی تأثیرگذار هستند؛ خواه مطالبِ بروشور یک اجرای زنده باشند و خواه توضیحاتِ مندرج در دفترچه‌ی یک آلبوم، ذهن شنونده را، در جهتِ کشفِ سرنخ‌هایی برای مرتبط‌کردنِ اطلاعاتِ داده‌شده با آنچه که شنیده می‌شود، سمت‌وسو می‌دهند. در ‌نتیجه، افزودنِ هرگونه ارجاع و اشاره‌ی غیر‌موسیقایی، و علی‌الخصوص توضیح و تفسیرِ عناصر موسیقایی اثر، تصمیمی ا‌ست که باید با دقت ‌نظر انجام‌ گیرد.

اگر نگاهی بر دفترچه‌‌ی آلبومِ «کوچه‌ها» بیندازیم، توجه به بافت و هارمونی امری گریز‌ناپذیر می‌شود. بافت، این عنصرِ مورد تأکیدِ آهنگساز، در اغلب لحظاتِ آلبوم، هوموفونیک و متراکم است. از سوی دیگر، تنوع و ضرب‌آهنگِ نسبتاً سریعِ تعویضِ آکورد‌ها و رنگ‌آمیزیِ هارمونی در همراهیِ نغمه‌های به‌گوش‌آشنا اثر را به سمت ژانر «جَز» متمایل کرده؛ گرچه از بداهه‌نوازی‌های جسورانه و غافلگیری‌های ریتمیک خبری نیست و اغلب به اجرایِ سریعِ توالیِ نُت‌ها در لا‌به‌لای ملودی‌های اصلی اکتفا شده ‌است. اما اشاره‌ی آهنگساز به صفتِ «قابل عرضه»* در موردِ بافت موسیقی، در آلبوم‌اش، ممکن است موجب مترادف دانستنِ نسبتِ تراکمِ بافتِ کوردال با غنی بودن اثر از لحاظ بافت شود. نظام‌دهیِ لایه‌های صوتی و چگونگی قرار گرفتن و حرکت آن‌ها نسبت به‌ یکدیگر بافت یک قطعه را شکل‌می‌دهند و نحوه‌ی تفکر آهنگساز و عملکرد او در ایجادِ تضاد در تراکم بافتِ بخش‌های مختلف هر قطعه و بکار‌گیریِ بافت ترکیبی در اثرش، نیز، می‌تواند بافتی غنی و پویا را به گوش مخاطب برساند.

در ادامه‌ی توضیحات دفترچه، فراز خنافری به فرایند دشوارِ نام‌گذاری آلبوم و تک‌تکِ قطعات اشاره می‌کند و آن را، به‌ویژه درمورد قطعاتِ سازی، نادرست می‌داند. گرچه سنّتِ نام‌گذاری قطعات براساس چهارچوب‌های تعریف‌شده از فُرم یا مناسبات اجرای آن‌ها هم‌چنان رایج است و همچنان برخی آهنگسازان نیز از نام‌گذاری بر قطعات خود، به‌خصوص عناوین توصیفی، امتناع می‌ورزند، اما، در مقابل، آهنگسازان بسیاری نیز آثارشان را با عناوینِ توصیفی یا غیرتوصیفی و ارجاعاتِ غیرموسیقایی نام می‌نَهند. به‌هرحال، درمورد آلبوم «کوچه‌ها»، که در فرم و هارمونی و بافت مجموعه‌ای است یک‌دست و همگون، برگزیدنِ تنها یک‌ نام برای کل مجموعه‌، انتخاب صحیحی به‌نظر می‌رسد و تصاویر کوچه‌ها و خیابان‌ها در دفترچه و تیزر آلبوم نیز تداعی‌کننده‌ی ارجاعات غیر‌موسیقایی نامِ «کوچه‌ها» هستند.

 


*‌ در دفترچه‌ی اثر آمده است: «در این مجموعه بیش از هر چیز کوشیدم آثارم دارای بافت و هارمونی قابل عرضه باشد...»

برای خرید و دانلود آلبوم کوچه‌ها به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز نویسنده: 3
17 فروردین 1400
Orbiton 1

تکرار و تکرار

نویسنده: آروین صداقت‌کیش

اگر یک کلمه‌ی اساسی باشد که کل آلبوم اوربیتون بر آن بنا شده باشد آن چیزی نیست جز تکرار. تمام توضیحات دیگر درباره‌ی ساختار قطعات از جمله نقلی از مکس تِگمارک کیهان‌شناس -که روشن نیست چرا نام و نظرش در توضیح انگلیسی دفترچه هست اما در فارسی نه- گرچه ممکن است در اصل به عنوان محرک تخیل گروه برای شکل دادن به ساختار موسیقی‌شان عمل کرده باشد نزد مخاطب همچون تفسیر همان تکرار ساختاری جلوه می‌کند.

تکرارشان نخست همان‌گونه می‌نماید که در آثار مینیمالیست‌های قدیمی می‌شناسیم؛ چرخه‌های کوچک که در اثر پدیده‌های مربوط به تشخیص موسیقی متغیر و متحرک به نظر می‌رسند. اما آرام آرام با پیش رفتن موسیقی بازگشت‌هایی از قطعه‌های بزرگ‌تر از چرخه‌های خُرد اولیه هم ظاهر می‌شود یا لایه‌هایی ابتدا با ظاهری خطی پدیدار می‌شود اما بعد از این که ساختاری با مقیاس بزرگ‌تر تکرار شد روشن می‌شود چیزی همچون چرخه در چرخه یا چرخه‌ی چرخه‌ها پیش روی ما است. و البته کل قطعه یا به قول خود مؤلفان عبارت شکل یک چرخه‌ی بزرگ نمی‌یابد و معمولاً محصول دو حلقه یا بیشتر است که به نحوی در هم تنیده شده‌اند یا به شکل خطی در پی هم قرار گرفته‌اند و تنها هنگام پایان رسیدن است که زمان غیرموسیقایی از خلال آنها خود را ظاهر می‌کند.

گرچه چنین موسیقی‌ای معمولاً بیشتر در پی مشارکت دادن شنونده در نقش مدهوش مراقبه‌ی جریان تکرار است بااین‌حال لحظاتی در آن هست که عناصر خطی موسیقی مثل ریتم و ملودی به معنای معمول بر کلیت تکراری پیشی می‌‌گیرد به سطح می‌آید. مثل لحظاتی از ملودی گیتار در Phrase 7 یا الگوی ریتمیک در  Phrase 9.1 (هم الگوی آغاز هم همراهی سازهای کوبی که اندکی پس از آن سر می‌رسد).

علاوه بر ایده‌ی فراموسیقایی و غایت موسیقی یادشده که امروزه موضوعاتی بس شایع است و بنابراین خود پسند عام، مواد و مصالح موسیقی به خصوص سازبندی و رنگ صوت نیز از منشأ موسیقی مردم‌پسند روز می‌آید و الزامات خود را نیز می‌آورد (مثل تغییر منطقه‌ای لایه‌ها و فضاها) هرچند به یاری گزینش و ترکیب عناصر دست‌کم نزد مؤلفان و مخاطبانش به چیزی کاملاً متفاوت از اجزاء تشکیل‌دهنده‌اش می‌شود.

برای خرید و دانلود آلبوم اوربیتون به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 0
03 اردیبهشت 1399
Shenididar 1

موسیقی برای نمایش یا موسیقی تنها

نویسنده: آروین صداقت‌کیش

آلبوم شنیدیدار -که نامش یادآور اصطلاح Audiovisual برای اشاره به یک گونه‌ی هنری ترکیبی است- وضعیتی دارد همانند همه‌ی آلبوم‌های دیگری که حاوی موسیقی متنِ فیلم یا نمایش است: محروم شده از بخش دیدارِ خویش. موسیقی نمایش یا چنانکه کوروش بهراد مؤلف آلبوم می‌گوید «موسیقی دراماتیک» ساخته می‌شود تا بر کنش‌های نمایشی همراهش بنشیند، زمینه‌ساز ادراک بهترشان شود، نکته‌ای را در آن‌ها برجسته کند، با آن‌ها به شکل یک کل ترکیب شود یا ... طبیعی است که بدون آن‌ها چیزی کم دارد، زیرا موجودیتش در ارتباط با آن‌ها کامل می‌شود.

جز نادر نمونه‌هایی (مثلاً ترانه‌های فیلم‌ها) انتشار موسیقی متن هر چه که باشد شامل تغییر کارکرد از موسیقی همراه (وابسته به چیز دیگری) به موسیقی تنها می‌شود. اما در این میان بعضی از موسیقی‌متن‌های آثار صحنه‌ای در هیئت یک قطعه‌ی کامل ساخته شده یا با تغییراتی بدل به قطعه‌های مستقل شده و برای انتشار آماده می‌شود و سرنوشت مجزای خود را می‌یابد (یک نمونه‌ی تاریخی پیر گینت اثر ادوارد گریگ است برای نمایشنامه‌ی هنریک ایبسن به همین نام).

موسیقی آلبوم شنیدیدار در شکل فعلی همان مسائل را به نمایش می‌گذارد. یعنی آهنگساز برای پیونددادن موسیقی با نمایش، براساس ساختمان و فضای هر یک از نمایش‌ها «اتمسفر»ی (تقریباً به معنای نزدیک به عواملی در ژانر و سبک) برگزیده و حالا در فقدان عوامل دراماتیک ناگزیر با چیدمان روند آلبوم را به ترتیبی منطقی رسانده است. درنتیجه اکنون قطعاتی را می‌شنویم که در چهار دسته تقسیم‌بندی شده‌‌اند. از آن میان دسته‌ی اول و دوم آمیخته‌ای از موسیقی مردم‌پسندِ سازی که امروز نمونه‌هایش را بسیار می‌توان شنید و ایده‌های اغلبشان برای مخاطب این نوع موسیقی پیشاپیش آشنا است (مثلاً قطعه‌های غرب غمزده و خواب سگی). در شکل فعلی ردی از نمایش در آلبوم نمی‌بینیم (مشخص نیست از ابتدا به همین شکل نوشته شده یا بعداً تغییر کرده). اگر از دفترچه‌ی آلبوم و نامش بگذریم هیچ عنصر دیگری درون خودِ موسیقی پیامی از تکیه‌اش بر امر دیگر، نوعی عاملِ گنگ مفقود، نمی‌دهد؛ پس یا تغییرات بسیار موفقی را برای تبدیل به موسیقی تنها از سر گذرانده یا هنگام همراهی با نمایش بسیار منفک شنیده می‌شده است.

برای خرید و دانلود آلبوم شنیدیدار به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 1.6
06 شهریور 1398
photo 2019 08 22 09 24 30

در غیاب رپرتوار

نویسنده: حانیه شهرابی

مجموعه‌ی فرهنگیِ شهرکتابِ فرشته و مجله‌ی آنلاین موسیقیِ کادانس در هفته‌ی آخر مرداد ماه سال ۱۳۹۸، سومین دوره‌ از «شب‌های موسیقی» را این‌بار با محوریت تکنوازی پیانو برگزار می‌کنند. این سازِ کمابیش سیصد ساله، همواره موردِ توجهِ علاقه‌مندان به موسیقی بوده است؛ طوری که روزبه‌‌روز بر آثار پیانویی، ویرتئوزها و علاقه‌مندانش افزوده می‌شود. میانگین کیفیت نوازندگی پیانو هم در داخل و هم در خارج از کشور آن‌چنان بالاست که مخاطب به صورت پیش‌فرض انتظارات بالایی از یک اجرای پیانو دارد.

«بهنام ابوالقاسم» نوازنده‌ی شب اول، در اجرایش از رپرتوارِ پیانو به‎طور کلی چشم‎پوشی کرده و سه قطعه‌ی بداهه با هارمونی تُنال نواخت. در بداهه‌ی اول و سوم اساس کار استیناتو (باس کوتاهِ تکرارشونده) بود و در بداهه‌ی دوم، آکوردهایی تکرارشونده. در بداهه‌ی سوم اشاره‌هایی به چهارگاه، ماهور و اصفهان صورت گرفت که مایه‌ی خرسندی بسیاری از مخاطبان شد. هیچ تغییری در بسترِ موسیقی پیش‌بینی نشده نبود. با این حال دقایقی هارمونی درگیرِ باتلاق مینور می‌شد که راهِ نجاتش کاربست بی‌واهمه‌ی آکوردهای چهار صدایی بود. جمله‌های موسیقی در مجموع لهجه‌ی ایرانی داشتند و گویی از دلِ هم زاده می‌شدند.

شب دوم بار دیگر، در غیاب رپرتوارِ پیانویی رمانتیک، کلاسیک و باروک برگزار شد. «سردار سرمست» در اجرا ادای احترامی به «لویی آرمسترانگ» و «الا فیتزجرالد»، دو تن از مشهورترین اسطوره‌های موسیقی جَز کرده بود. او درمیانه‌‌ی اجرا تکنوازی را متوقف کرد و از دوست کنترباس‌نواز خود «عارف میر‌باقی» دعوت کرد تا همراهی‌اش کند. فارغ از هر موضوع دیگری، به‌راستی هماهنگی در این دو‌نوازی، بهتر از اغلب اجراها در فضای موسیقی کلاسیک ایران بود.

در هر دو اجرا دامنه‌ی دینامیک عموماً مایل به‌ قوی بود؛ طوری که شنونده احساس می‌کرد با سازی الکتریک مواجه است و نه یک پیانوی کنسرتی. وصل هر آکورد با نگه‌داشتن پدال همراه بود و در نهایت جای تکنیک‌های مختلفِ پیانو نیز بسیار خالی. اگر همه‌ی مشکلات را ناشی از ساز و فضا بدانیم، حقیقتاً در حق نوازندگان حرفه‌ای که در بدترین شرایط هم کار خوب ارائه می‌کنند کم‌لطفی کرده‌ایم. بر اهالیِ موسیقی آشکار است که اجرای بی‌نقص افسانه‌ای بیش نیست. اما ساعت‌های تمرین به ‌عنوان پشتیبان غائب هر دقیقه از اجرا، می‌تواند از بروز بسیاری از مشکلات جلوگیری کند. یک ویرتئوز سال‌ها با عشق و پشتکار، عمر را به پای سازش می‌گذارد و زندگی‌اش را فدای مهارت می‌کند.

31 مرداد 1398
Reverse Silence 1

کامیابی با کسب‌وکارِ فانکی

نویسنده: امیر بهاری

موسیقی فانک(Funk Music) با گرایش‌های مختلف (راک، بلوز، جَز و ...) در ایران بسیار محبوب است و  این موضوع  سابقه‌ی طولانی دارد؛ ساخته‌های آندرانیک برای برخی ستاره‌های موفق پاپ اوایل دهه ۱۳۵۰ را مرور کنید. در سال‌های اخیر که امکانات ارتباطی رشد قابل توجهی داشته، توقع می‌رفت که آثار این ٰژانر  در ایران هم رشد قابل توجهی داشته باشد ولی اینگونه نشد. تریوی جوان «خردل» از مشهد، از خراسانِ خروشانِ از موسیقی یک آلبوم فانک٬ که گاهی به سمت راک می‌لغزد و گاهی به سمت جَز می‌رود تولید کرده است که واجد استانداردهای قابل توجهی در این سبک است.

همان چند ثانیه‌ی اول آلبوم که  گیتار الکتریک «ریفِ» فانکی می‌نوازد و گیتاربیس با افکت آشنای این سبک مکملش می‌شود و درامز با جزئیات قابل توجهی از شکل نوازندگی در این سبک همراه این دو؛ تریوی خردل میخ خود را به عنوان تشکُّل سه نوازنده‌ی حرفه‌ایِ‌ جوان می‌کوبد. حالا می‌ماند امری مهم‌تر؛ ایا این تریو به اندازه‌ی کافی در آهنگسازی هم موفق بوده‌اند؟

افتادن به ورطه‌ی تکرار در این جنس موسیقی یکی از آسیب‌های جدی است. دور نگه داشتن آلبوم از این آسیب به واسطه‌ی  عناصر آشنا و محدودِ سبکی کار دشواری است. تریوی خردل در آلبوم «سکوت واژگون» با دقت بسیاری برای هر قطعه موتیف‌های متنوع و ریف‌های مختلفی ساخته است و گیتار هم در ملودی پردازی متنوع و موفق عمل کرده است. در اغلب قطعات این تنوع پیش برنده است و آلبوم را از آسیب تکرار تا حدود زیادی دور نگه می‌دارد اما نکته‌ی مهم این است؛ آلبوم بدون کلام است و این به خودی خود، کار را سخت‌تر کرده است شاید اگر کار کمی موجزتر بود، رخوتناک به انتها نمی‌رسید. جدای از این نکته ، با توجه به جنس موسیقی، پالایش صوتی انجام شده در کنار تنظیم و آهنگسازی، موفق است و این را باید به فال نیک گرفت که امروز مشهد صاحب استودیوها، صدابرداران و هنرمندانی است که فارغ از آنچه در پایتخت می‌گذرد با استاندارد قابل توجهی (و در مواردی بهتر از پایتخت) مشغول به فعالیت هستند.

برای خرید و دانلود آلبوم سکوت واژگون به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 2.4
14 مرداد 1398
بالا