نشان ملی ثبت(رسانه‌های دیجیتال)

دسته بندی: گروه‌نوازی سازهای ایرانی


Sabz Dar Sabz 4

آلبومی در دو بخش

نویسنده: نیما نوری

آلبوم «سبز در سبز» را می‌توان به دو بخش تقسیم کرد. بخش نخست آلبوم (حدوداً ۴۵ دقیقه) به ارائه‌ی دستگاه شور و آواز‌های ابوعطا و دشتی با گروهی متشکل از سه‌تار، عود، کمانچه، نی و سازهای کوبه‌ای می‌پردازد. اگر از شیار سوم این بخش‌ (که در آن از سازهای الکترونیک استفاده شده) صرف‌نظر کنیم، می‌توان این بخش را در دسته‌ی آثار ردیفی-دستگاهی قرار داد. این بخش شروعی گیرا داشته و با پیش‌درآمدی از «ارسلان درگاهی» آغاز می‌شود که به‌ویژه استفاده از ساز بِندیر بر جذابیت آن افزوده است. اما اثر در ادامه دچار تکرار ایده‌های موسیقایی می‌شود. توجه بیشتر به ایجاد تنوع در ریتم و تُندای قطعات و نیز بیان گزیده‌ای از مطالب‌ ارائه شده در مدت زمانی متناسب با ایده‌های در دسترس، می‌توانست گیرایی مذکور را به بخش‌های بیشتری از این بخش تسرّی بخشد.

ارتباط موسیقایی بخش دوم اثر (تقریباً ۲۲ دقیقه) با بخش نخست مشخص نیست. این بخش را قطعاتی با محوریت سه‌تار و با همراهی سازهای الکترونیک تشکیل می‌دهند. در یکی از این قطعات، که یادآور تجربیات مسعود شعاری در «سِیر» است، سازهای الکترونیک با اصواتی مُمتد به فضاسازی پرداخته و سه‌تار در فضای مینور نغمه‌پردازی می‌کند. در باقی قطعات از سازهای الکترونیک بیشتر به صورت ماشینِ دِرام استفاده شده است.

در مجموع، با توجه به ارتباط اندک این دو بخش با یکدیگر، اختصاص آلبوم به تنها یکی از این دو و طبعاً تمرکز بر ارائه‌ی بهینه‌ و جاافتاده‌تر ایده‌های موسیقایی بخش مذبور، احتمالاً می‌توانست بر اثرگذاری و یکپارچگی آلبوم بیفزاید.

برای خرید و دانلود آلبوم سبز در سبز به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز نویسنده: 1.5
12 فروردین 1401
Hamraze Eshgh 2

در سایه‌ی تألیف

نویسنده: دلارام مهدیقلی

«همراز عشق» را می‌توان برداشت دلخواه آهنگساز از حافظه‌ی موسیقی دستگاهی‌اش دانست و آن را یک اثر «شخصی» قلمداد کرد. این اثر با چهارمضرابی در شوشتری شروع شده، به اصفهان رفته و سپس در دشتی پایان می‌یابد. آوازْ نقش اول را داشته و بخش سازی را، جز در ساز و آوازها که یک ساز تنها مثل تار یا نی آواز را همراهی می‌کند، بیش‌تر به صورت گروه‌نوازی می‌شنویم.

بیایید فارغ از کیفیات اجرایی، فرض کنیم مؤلفان در تألیف یک اثر و ارائه‌ی آن به بازار، به‌طور پیش‌فرض یا می‌خواهند حرفی نو در دنیای موسیقی بزنند، یا به پاسداشت و بازنوازی آثار پیشین بپردازند. «همراز عشق» اما نه تماماً به بازنوازی عینی می‌پردازد و نه حرفی نو برای گفتن دارد و همان‌طور که گفته شد، یک برداشت «شخصی» است. انتشار این برداشت‌های شخصی از موسیقی دستگاهی شاید حاصل سال‌ها تفکر اسطوره‌پرور و اسطوره‌پرست جامعه‌ی مخاطب این موسیقی باشد که انتشار و پا نهادن در مسیر و جای پای اسطوره‌ها را مهر تأیید موسیقی‌دان شدن و هدف والای تألیف می‌داند و نوآوری را وابسته به شکستن مرزهای موسیقیِ همان اسطوره‌ها، و نه گذاشتن تکه آجری جدید بر دیوار این موسیقی. این تعریف از نوآوری را هم اما، تمام و کمال در «همراز عشق» نمی‌شنویم. اثر سرشار است از ملودی‌های وام‌گرفته از ردیف و تصانیف قدیمی که تنظیم آن‌ها تنها با چندصدایی‌شدن و تغییر مُد صورت گرفته و این موضوع، حضور «بهزاد انصاری» را در نقش آهنگساز و تنظیم‌کننده بیش از پیش کم‌رنگ‌ می‌کند.

«همراز عشق» طرح‌کننده‌ی این سوال نه‌چندان غریب است که تا کجا می‌توان در مسیر ساختارِ رو به انجمادِ موسیقیِ دستگاهی پیش رفت؟ اگر بخواهیم فرآیند تألیف را ملزم به نوآوری بدانیم، حال که اجرای یک مجلس موسیقی دستگاهی با ساختاری کمابیش معین در ذهن مؤلفان شکل گرفته است، آیا نوآوری تنها به تغییر مد و افزایش یا کاهش لایه‌های صوتی، و درحقیقت پرداختن به نقاط ضعف موسیقی دستگاهی محدود است؟ و اگر قید این نوآوری را بزنیم، جامعه‌ی مخاطب چند سال و با چند آلبوم دیگر حاضر به شنیدن این ساختار است؟

برای خرید و دانلود آلبوم همراز عشق به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز نویسنده: 2
14 اسفند 1400
Concerte Zemestan 1

بشنوید ای دوستان این داستان

نویسنده: نیما نوری

«کنسرت زمستان» از ایده‌هایی تولد یافته که پیشتر به خلق «عشیران» و «بزم دور» انجامیده بودند. وجه مشخصه‌ی این آثار، نگاهیست ویژه به مقولاتی چون مُدگردی، دور وزنی، تلفیق شعر و موسیقی، و فرم۱، که تلاش می‌کند علیرغم حفظ ارتباط با موسیقی دستگاهی، آثاری بیافریند تازه، بدیع و در عین حال آشنا.

از آنجا که دوسوم از زمانِ اثر به موسیقی غیرضربی اختصاص دارد، دو عنصرِ «پرهیز از تحویلِ کامل شعر» و «نگاه فراردیفی به مُدگردی» نقشی پررنگ در ایجاد تازگیِ ذکرشده دارند. در مورد نخست، تلاش شده تا با گلچین کردن ابیاتی از شعرای گوناگون در اوزان مختلف، از ملال‌انگیز شدن وزنِ آوازها پرهیز شود. از سوی دیگر علی کاظمی کوشیده تا با افزایش بسامدِ مُدگردی‌های ناآشنا یا کمتر آشنا، چند قدم جلوتر از پیش‌بینی‌های مخاطب حرکت نماید. نمونه‌ی درخشانِ این تدبیر را در میانه‌ی شیارِ «بیداد» می‌شنویم که مهدی امامی در یک دقیقه و همگون با معنایِ بیتِ

ما در این عالم که خود کنج ملالی بیش نیست
عالمی داریم در کنج ملال خویشتن

از فضای شوشتریِ همایون سُل آغاز کرده، با پرش به درجه هفتم به افشاریِ فا و بوسلیک اشاره می‌کند و با تحریری زیبا بر نوایِ دو فرود می‌آید. اما شاید وجه تمایز این اثر با آثار پیشینِ کاظمی در شیارِ «گردانیه» باشد که مملو از مُدگردی‌های نامتداول است. از جمله انتقال بیداد به نغمه‌ی فا، که به دلیل ویژگی‌های آکوستیک سازِ تار در کوکِ دو/سُل/دو فضایی غریب ایجاد می‌کند. او تلاش کرده تا با بهره از روش‌های جمله‌پردازیِ ردیف و ارجاع به جملاتِ آشنا، از غریبگیِ این تازگی بکاهد. البته شدت و بسامدِ این مدگردی‌ها گاه گردانیه را تا مرز سرگردانی کشانده و این پرسش را برمی‌آورد که حدِ بهینه‌ی این گردش‌ها کجاست.

آنچه از کیفیت این اثر به عنوان کالایی صوتی کاسته، کیفیت صدای آن، خصوصا در اوجِ آوازها است؛ اتفاقی که  ناشی از مشکلات ضبط صحنه‌ای‌ است. فارغ از این نقصان، «کنسرت زمستان» بزمی‌ست که جزئیات آن اندیشیده شده است. تلاشی‌ست الهام‌‌بخش برای احترام به میهمانان، و سرشار کردن اذهان‌شان از افکار و الحانی نو.

 


۱- برای توضیحات بیشتر به دفترچه‌ی آثارِ پیشین رجوع کنید. 

برای خرید و دانلود آلبوم کنسرت زمستان به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز نویسنده: 4
16 بهمن 1400
1626715540324

بندبازی بر ریسمانِ «آشنایی»

نویسنده: نیما نوری

«مُلک دل» ۴۵ دقیقه موسیقی تمیزِ دستگاهی، در دستگاه چهارگاه ارائه می‌دهد. نوعی پاکیزگی که بدون تردید حاصل سال‌ها ممارستِ دست‌اندرکارانش است. از این نکته که بگذریم، رَنگ صدای گروه و جمله‌پردازی‌ها از همان ابتدای اثر نشان می‌دهد که «مُلک دل» الگویی دارد و تلاشش در جهت ارائه‌ی رونوشتی تمیز از آن الگو است: بازآفرینیِ گونه‌ای از موسیقی دستگاهی که نمونه‌های اعلای آن را در اجراهای چاووشیان شنیده‌ایم. اما نکته‌ی مهمی که پیکانِ نقدِ حاضر آن را نشانه می‌رود، این است ‌که گوشِ شنونده‌ی موسیقی دستگاهی، آگاهانه یا ناآگاهانه، به خوبی با این الگو آشناست. این «آشنایی» با ایجاد نوعی امنیت روانی برای مخاطب، «شنیدن» را برای او تسهیل و نیز به مددِ ارجاعات ذهنی، آن را لذت‌بخش می‌کند. اما این «آشنایی» سویه‌ی دیگری نیز دارد: یکنواختی و تکراری که شنیدن را ملال‌آور می‌نماید. در روزگاری که شنوندگان، تا رسیدن به فایل صوتیِ بهترین نمونه‌های موسیقی دستگاهیِ صد سالِ گذشته تنها چند کِلیک فاصله دارند، شیوه‌ی بهینه‌ی برخورد با عنصرِ «آشنایی» به بندبازی می‌مانَد؛ امری دشوار که شاید یکی از چالش‌های مهم موسیقیدانِ (دستگاهیِ) زمانه‌ی اکنون باشد.

برای بررسی شیوه‌ی برخورد آلبوم حاضر با این مقوله نگاهی بیندازیم به آنچه در آن می‌شنویم؛ ۴۵ دقیقه موسیقی که ۳۸ درصدِ آن (۱۷ دقیقه) سهمِ گروه‌نوازی و ۶۲ درصدِ آن (۲۸ دقیقه) سهم سازوآواز و تک‌نوازی است. به جز قطعه‌ای پنج‌ضربی‌ در دودقیقه‌ی پایانیِ شیارِ نخست، باقیِ گروه‌نوازی‌ها شش‌ضربی‌های کند یا تند متعارفی هستند. گذشته از این یکنواختیِ ریتمیک، سازآرایی و تنظیم قطعات نیز تفاوت چشمگیری با میانگینِ آنچه از گروه‌های شیدا و عارف در خاطر داریم، ندارند. در بخش دیگر، ارائه‌ی مفصّلی از روایتِ تهرانِ دستگاه چهارگاه را با جمله‌بندی‌هایی آشنا می‌شنویم. ضمناً در ده‌دقیقه‌ی نخستِ آلبوم تقریباً تمامِ فضا‌های مُدالِ این روایت به شنونده یادآوری می‌شود و در باقی آلبوم (به جز حصارِ چهارگاه) اتفاق مُدالِ تازه‌ای نمی‌افتد. بنابراین «مُلک دل» در هیچ‌یک از این زمینه‌ها از حافظه‌ی شنواییِ عمومِ مخاطبین فاصله نمی‌گیرد و تمهیدی نیز برای ایجاد تنوع صوتی نمی‌اندیشد.

به عقیده‌ی اینجانب، تلاش آگاهانه برای فاصله گرفتن از عادت شنیداریِ مخاطب و نیز استفاده‌ی هدفمند از عناصری چون تنوع ریتمیک می‌تواند آثار آتیِ این گروه را یک قدم به پیش برده و شادابیِ بیشتری به آن‌ها ببخشد.

برای خرید و دانلود آلبوم مُلک دل به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز نویسنده: 2.5
02 بهمن 1400
Sale No Salam 1

ای کاش

نویسنده: نیما نوری

آلبوم «سال نو سلام» از نُه قطعه تشکیل شده و مشتمل بر دو بخش است. بخش نخست (۳۱ دقیقه) در چهارگاه و بخش دوم (۲۱ دقیقه) در ماهور است. این اثر بر پایه‌ی اشعاری از شعرای گوناگون شکل گرفته است، که همگی حول موضوع «سال نو» و «بهار» می‌گردند؛ ایده‌ای جذاب که می‌توانست به اثری دلنشین و کالای فرهنگی قابل قبولی منتهی شود. اما دریغا که اشکالات عدیده‌ی موسیقایی و غیرموسیقایی سرنوشت دیگری برای این آلبوم رقم زده است.

از دفترچه‌ی آلبوم شروع می‌کنیم که، اگرچه در نگاه اول رنگ‌آمیزی گیرایی دارد، اندکی دقت در آن اشکالات فراوانی را به چشم می‌آورد. به عنوان یکی از چندین و چند نمونه، بیت نخست شعری از فخرالدین عراقی با اشکالات نگارشی فراوان و بدین گونه نوشته شده است (به فاصله‌ها و نیم‌فاصله‌ها توجه کنید): «بیابیا که نسیم بهارمی گذرد / بیاکه گل زرخت شرمسار می گذرد». که باید به شکل: «بیا بیا که نسیم بهار می‌گذرد / بیا که گل ز رخت شرمسار می‌گذرد» نگاشته می‌شد.

با آغاز قطعه‌ی نخست و در ده ثانیه‌ی اول، ایده‌های متنوعی به گوش می‌رسند، که امیدِ اتفاق موسیقایی خوبی را ایجاد می‌کنند. اما، متاسفانه چند ثانیه بعدتر، دو نی با فاصله‌ی یک اکتاو به گوش می‌رسند که خارج می‌خوانند. این روند تا پایان آلبوم ادامه می‌یابد، و اگرچه در برخی لحظات ایده‌هایی متولد می‌شوند که امیدی در گوش و دل شنونده ایجاد می‌کنند (مانند ایده‌های ریتمیک جذاب ابتدای شیار سوم و یا استفاده از ساز بالابان در بخش‌های پایانی)، اما متأسفانه دیری نمی‌پایند و قربانیِ کاستی‌های فراوان اثر، از جمله اشکالات اجرایی متعدد، می‌شوند. به عنوان نمونه‌ای دیگر از این اشکالات اجرایی به شیارِ هشتم اشاره می‌کنم که نقطه‌ی اوجِ کاستی‌های این آلبوم است. در ثانیه‌های ۰۰:۴۸ تا ۰۰:۵۷، چندین بار صدایی ناکوک از سازهای سنتور و عود شنیده می‌شود. جالب این‌که، همین جملات چند ثانیه بعدتر به شکل بهتری اجرا می‌شوند و، بنابراین، امکان اصلاحِ اشکالِ مذکور، حتی به صورت کامپیوتری، وجود داشته است. کمی بعدتر (دقیقه‌ی ۳:۳۵) خواننده، هنگام اشاره به گوشه‌ی فِیلی، فاصله‌ی پنجمِ ماهور را به اندازه‌ای خارج می‌خواند که احتمالاً گوش‌های آموزش ندیده هم ناهنجاری آن را تشخیص می‌دهند.

نگارنده تردید ندارد که اسامی درخشانی که در این آلبوم ذکر شده‌اند، به‌راحتی و با یکبار گوش سپردن به این قطعات به‌تمامی اشکالات ذکر شده پی می‌برند. ازاین‌رو، اگر احتمالِ بی‌اهمیت بودنِ این آلبوم برایشان را کنار بگذاریم، شاید اصلی‌ترین عاملی که به اشکالاتِ این کالای صوتی منجر شده بی‌دقتی و عجله در نهایی‌کردن کار بوده است. در هر صورت، ای کاش و ای کاش دست‌اندرکارانِ آلبوم اندکی دقت و وقت بیشتر به خرج می‌دادند.

برای خرید و دانلود آلبوم سال نو سلام به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 0
10 آذر 1400
Hamraze Eshgh 1

خوش نشستن به مذاق زمانه

نویسنده: فاطمه فرهادی

در چهل‌ـ پنجاه سال اخیر آلبوم‌هایی به سبک و سیاق آلبومِ «همراز عشق»، اگر نه به تعداد موهای سرمان، اما به تعداد بیش از حد ظرفیتی تولید شده است. از این میان، شاید بتوان کمی بیشتر از تعداد انگشتانِ دست از آلبوم‌هایی نام‌ برد که به عنوان اثری قابل تأمل در حافظه‌ی تاریخی ما ثبت شده‌‌اند و از آنها نام می‌بریم؛ و شاید تنها نام می‌بریم؛ اگر از ما بپرسند که آلبوم‌هایی نظیر «عشق داند»، «نوا، مرکب‌خوانی»، «بیداد»، «شورانگیز» و امثالهم را آخرین بار چه زمانی شنیده‌اید، احتمالا به یاد نخواهیم آورد. و، همین‌طور، چند شخصیت موفق در هنر موسیقی ایرانی را، که اگر نگوییم تلاشِ همه‌‌ی نوازندگان و آهنگسازان رسیدن به جایگاهی شبیه آنهاست، باید بگوییم نود درصدشان در پی تحقق چنین رویای خامی هستند.

در اینجا باید نقطه و نکته‌ای را روشن کرد، آن هم مسئولیت آهنگساز و نوازنده در تولید یک اثر هنری است. تنها شرط لازم و کافی برای عرضه‌ی یک اثر خوش نشستن آن به مذاق صاحب اثر و یا تکرار آثار بزرگان و پرداختن اثری شبیه به آثار آنها نیست و هیچگاه نخواهد بود. چه بسیار آلبوم‌هایی که در تقلید از این آلبوم‌ها تولید شده‌اند و در خاطر کسی باقی نمانده‌اند. مسئولیت یک موسیقی‌دان در نظر گرفتن حالت ایده‌آل برای حال حاضر موسیقی ایرانی است و یا حداقل نویدی برای نزدیک شدن به آن و آگاهی از جایگاهی که اثر در ساحت زمانه‌ی خودش در آن قرار می‌گیرد.

تاثیرگذاری شرایط حیات یک جامعه، در شکل‌گیری شیوه‌ها، مکتب‌ها و تولید اثر هنری یک امر بدیهی است. تغییر و تحول در شرایط موجب تغییر و تحول در همان شیوه‌ها و مکتب‌های قبلی خواهد شد. در واقع، این مکاتب و شیوه‌ها مدام در روندی از گسترش و نوسازی‌اند و مکاتب و شیوه‌های نو در این مسیر پدید می‌آیند؛ حال، اگر در این راه در نظر گرفتن شرایط جدید و افزایشِ کیفیتِ تولید را از خاطر ببریم، حاصلی جز بازتولید‌هایی متوسط با تاریخ مصرف‌هایی کوتاه نخواهیم داشت. «همراز عشق» با تمام نقاط قوت و ضعفش اگر پا را عقب‌تر نگذاشته باشد قدمی هم رو به جلو برنداشته است. باید بدانیم الگوبرداری از گذشته برای مطالعه‌ی آن کاری درست و برای بازتولید آن امری محال و بی‌راه است. یک اثر هنری تنها در صورتِ یکتا و نادر بودنش یک اثر هنری خواهد ماند.

   

 

برای خرید و دانلود آلبوم همراز عشق به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز نویسنده: 3
07 آذر 1400
Karevan Daf Saba 1

ایستاده پشت به سیبْل

نویسنده: فاطمه فرهادی

صبا، در احاطه‌اش بر موسیقی کلاسیک ایران، بسط و گسترش آن، آهنگسازی، نوازندگی و پرورش شاگردان، یک اعجوبه بود. او سرزمین موسیقی بود؛ پرتوان و تمام‌عیار. برای بازاجرا و نزدیک شدن به آثار او کمترین انتظار داشتنِ ایده‌ای منسجم، کارآمد و درگیرکننده است.

آرش زنگنه، در «کاروان دف صبا»، هدف را «بررسیِ ریتم در آثار ابوالحسن صبا» بیان کرده و حاصلش مجموعه‌ای است که نه می‌توان آن را یک آلبوم نامید و نه حتا پروژه‌ای برای بررسی این ادعا. او، در این راه، آثاری از صبا را برگزیده که همگی به اعتبار ملودی‌پردازی‌هایی استادانه شناخته و ماندنی شده‌اند. حاصل یک همنوازیِ ممتد و یکنواخت از دف است، بی حتی ویژگی‌های ریتمیکی در آن‌ها، که دریچه‌ای باشد برای پاشیدن رنگی نو به این آثار؛ یک ایده‌ی ناکارآمد. افزودنِ یک ویژگی صوتی جدید، حضور دائمی دف مثلاً، انباشتن گوش شنونده است با یک حضورِ نابه‌جا و مزاحم، که قرار است ثابت کند به سرانجام رساندن فکر خام حاصلی جز تولید زاید ندارد.

اگر از دفترچه‌ی اطلاعاتِ پُرایراد، که حتی تلاشی برای دوبار خواندنش نشده است، بگذریم، اشاره‌ی آرش زنگنه به اجرای تخصصی این آثار در آن غیر قابل درک است. یک همنوازی با کمترین تمایل برای تاثیرگذاری بر شنونده را نمی‌توان یک اجرای تخصصی نامید. اینجا نه خبری از داینامیک است، نه از بیانگری. قطعه‌های ”ای وطن“ و ”زردملیجه“، که به هم پیوسته شده‌اند و یک‌بار باکلام و بار دیگر بی‌کلام اجرا می‌شوند، چیزی به‌عنوان ویژگی بر این تولید نمی‌افزایند؛ ظاهراً بخشِ باکلام برای به حد نصاب رسیدنِ زمان آلبوم و صِرف علاقه‌ی بیشتر شنوندگان به شنیدن آثارِ باکلام افزوده شده است. همچنین، دسترسی مخاطب به فایل نت‌نویسی شده برای دف می‌تواند بسیار راحت‌تر و هوشمندانه‌تر از ارسال رسید آن به یک شماره تلفن اتفاق بیافتد.

وارد کردن دف، آن هم با این یکنواختیِ خارج از حوصله، در آثار صبا که ذهنش معطوف به شکل دادنِ موسیقی شهری و پیش بردن آن به سمتِ آثاری با قابلیت‌های تکنیکی بود، در واقع بیگانگی‌ است با روح اصلیِ این قطعات، هرچند، با حضور و بی حضورِ دف، صبا صباست.

برای خرید و دانلود آلبوم کاروان دف صبا به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز نویسنده: 1.5
11 شهریور 1400
بالا