آغاز راه، در رجز، هنگامیکه نرم نرمک اتمسفر چهارگاه از ابهام چند نغمهی اولیه به در میآید و بر همهجا تسلط مییابد هراس نیز همراه آن گسترده میشود که مبادا آهنگساز برای بازآفرینی رویارویی جمع و فرد یا نبرد گلادیاتوریاش1 راه دَمِ دست را برگزیده باشد. از یکسو برای ساختن تضادهای پیشبرندهی یک کنسرتو به سراغ گنجینهی همیشه حاضر و آمادهی هویتنمای دستگاهها رفته و مادهی خامشان را بی پردازشی در برابر فضای ناآشنا بگذارد و از سوی دیگر بار عاطفی نام «رجز» و کارکردش در جنگ (یا جنگ نمادین؛ تعزیه) را دستاویز تأکید بر شباهت کنسرتو به نبرد کند و تمام. هراس اما بسیار زودتر از آنکه دامنگستر کارگر شود فرومینشیند و جای به لذت حاصل از کشف طرحها میدهد؛ درست همان زمانی که زمینهسازیهای پیشرس یا پاسخهای همزمان و پسآی گشتالتی ارکستر ذهن را بازی میدهند و نقش هورن تنور را آیندهخوانی میکنند یا بازمیتابانند.
در کنسرتوهای دیگر صراحت و شفافیت وامها و طرحوارهها به اندازهی رجز نیست اما همهجا پر است از عناصر جذبشده از جغرافیای فرهنگی آهنگساز که با پردازشی اغلب خوشطبعانه همراه میشوند و شنونده را فرامیخوانند که تنها تماشاگر نبرد نباشد بلکه بخشی از آن را که هرگز در عمل اجرا نمیشود، حدس بزند یا حتا به نیروی تخیل بسازد. عنصر مشترک هر سه کنسرتو، تکیهی بسیارشان بر مکاشفهی حضور دریافتکننده است که بخشی از زبان و روالشان را میسازد. کنسرتوهای صمیمیمفخم بدون هر دریافتکننده چیزی ناتماماند، چیزی گمشده دارند. نه مانند هر اثر موسیقایی که بدون شنیده شدن هستیاش تمام نیست بلکه حقیقتاً به نحوی متفاوت چون در این کنسرتوها دریافتکننده قرار است چیزی به آنچه از طریق گوش دریافت میکند برافزاید و این نه یک انگیزش یا بازتاب احساسی، نه یک تصویر، نه یک خاطره، نه یک داستان که برافزودهی مجازی به خود ساختار موسیقایی است. همچون دقایق آغازین «رجز؛ کنسرتو برای هورن تنور و آنسامبل» و آخرین لحظات «هولوگرافی؛ کنسرتو برای پیانو و ارکستر زهی» که بیشتر و بارزتر از هر آنِ دیگری این ویژگی مشترک را فرارو میآورد.
1- دفترچهی سیدی کنسرتو را به این تعبیر و «جنگ یک نفر در برابر همه» تشبیه کرده.
برای خرید و دانلود آلبوم کنسرتوها به وبسایت بیپتونز مراجعه کنید.
16 بهمن 1396