نشان ملی ثبت(رسانه‌های دیجیتال)

تگ: الکترونیک


1

راکِ غیر انتزاعی

نویسنده: امیر بهاری

وقتی کنسرتی  که بناست در ساعات پایانی شب (ساعت 23 ) آغاز شود، نیم ساعت تاخیر داشته باشد، مخاطب با حس و حال خوبی به تماشای آن نمی‌نشیند اما گروه «ماینس‌وان» با یک اجرای محکم و موثر توانست ضرب این تاخیر را بگیرد و علاقمندانش را با حالی خوش راهی خانه‌هایشان کند.

در پس حدود 15 سال فعالیت مستمر، تعداد اجراهای زنده رسمی گروه «ماینس‌وان» به تعداد انگشتان دست هم نمی‌رسد اما این گروه مشهدی در شهرِ «بدون صحنه» با چنگ و دندان بقای خود را حفظ کرده است. آن‌ها با رهبری مسعود فیاض‌زاده، گیتاریست برجسته سبک راک، یک اجرای «راک» در مفهوم حقیقی کلمه به نمایش گذاشتند و به واسطه بهره‌مندی از نظرگاه مشخص در بافت و ساختار و حضور نوازندگانی یک‌دست و هم‌سو ( چه به لحاظ عاطفی و چه از منظر موسیقایی) شبی به یادماندنی ساختند. یکی از شب‌هایی که بسیار کم در موسیقی راک ایران اتفاق می‌افتد. هیچکدام از اعضای این گروه نمود منفردی روی صحنه نداشتند و «ماینس‌وان» بود که بر صحنه خودنمایی می‌کرد.

حامد مبرز، یکی از  خوانندگان گروه بخش‌هایی را که  «هارش» می‌خواند چندان کوک و ژوست اجرا نکرد. او در انتهای برنامه از حضار به دلیل سرما خوردگی ناگهانی معذرت خواهی کرد. که عذری منطقی به‌نظر می‌آمد چرا که در آلبوم این مشکل وجود ندارد. البته اینکه ضبط استودیویی تا چه اندازه  می‌تواند عیار یک خواننده باشد- آن هم با در نظر داشتن پیشرفت روزافزون نرم‌افزارهای ضبط صدا- بحثی محفوظ است. شاید بهتر بود در فهرست قطعات (ست لیست) تغییراتی انجام می‌شد که این موضوع چندان جلب نظر نکند.

و از همه این بحث‌ها مهم‌تر، دیدگاه روشن گروه به مسائل اجتماعی‌ است که با حضور یک ترانه‌سرای ثابت به خوبی متبلور می‌شود. در کنار این موضوع توانایی اعضای گروه در نواختن سازهای خودشان از «ماینس وان» گروهی یک‌دست و رو به تکامل ساخته است. گروهی از خراسان رضوی که با همه سختی‌ها سال‌هاست خودش را در جریان راک نه چندان پربار ایرانی سرپا نگه داشته است.

12 شهریور 1397
engareh4

اصوات امید بخش

نویسنده: امیر بهاری

آلبوم «انگاره» (قطعات برگزیده‌ی نخستین دوره از مسابقه‌ی آهنگسازی موسیقی الکترو آکوستیک) بارقه‌‌ای از توانایی آهنگسازان نوجوی ایرانی است. مجموعه‌ای موفق که حضور پر رنگ آهنگسازان زن یکی از مهمترین ویژگی‌های آن است. این مجموعه نشان می‌دهد که مولفانش بیش از آنکه کار با ادوات الکترونیک را بلد باشند، آهنگساز هستند و به مسئله فرم و ساختار و شاید مهمتر از این دو، به مسئله ایده‌پردازی توجه کرده‌اند. تاکید بر وجه آکوستیکی کارها در ماحصل این رقابت تاثیر داشته است.

آسو کهزادی که با آلبوم «درنادئون» سال گذشته مورد توجه قرار گرفت برنده اصلی اولین دوره‌ی این مسابقه است و عنوان این مجموعه برگرفته از نام اثر اوست؛ انگاره. کهزادی در این قطعه با ساختن موتیف بر اساس صداهای نوشتن و خطاطی کردن (کشیده شدن قلم بر کاغذ)، ساختار قطعه را طراحی کرده و این صداها شکل دهنده‌ی موتیف‌ها و دورهای ریتمیک (groove) این قطعه هستند. قطعه‌ای که اتفاقا ایده خلاقانه‌اش قرابت عجیبی با فرهنگ کهن ایران دارد.

به عنوان نمونه‌ای دیگر می‌توان به قطعه‌ی چهارم (اتاق ایزوله) اثر مشترک مریم سیروان و میلاد باقری اشاره کرد که بر اساس صداهای محیطی طراحی شده است. «اتاق ایزوله» با بسط یک موتیف شکل می‌گیرد. حضور افکتیو شده فلوت، اصوات محیطی و صداهای طراحی شده و پردازشی که معطوف به یک ذهنیت هارمونیک است، منجر به تولید یک قطعه شاخص و بحث برانگیز شده است. تفسیر جنون‌آمیز از سیر درونی کسی که در تنهایی خود غرق می‌شود.

موسیقی الکترونیک امروز ایران درگیر هیجاناتی مشابه آغاز دوران عکاسی دیجیتال است که بسیاری از هنرمندان در پی انکارش بودند و بسیاری هم به واسطه سهل‌الوصل بودن به توهم هنرمند بودن نمایشگاه برگزار می‌کردند ولی گذر زمان مسئله را به میزان قابل توجهی حل کرد، اتفاقی که برای موسیقی الکترونیک هنوز رخ نداده است. بسیاری با داشتن تاچ پد، سینتی و یا نرم افزارهای مختلف مشغول به کار هستند بدون اینکه چندان موسیقی بدانند. در این شرایط آلبوم «انگاره» که به نظر می‌آید فارغ از آن هیجانات و توهمات خلق شده، کورسوی امیدی در این وانفسا است و ای کاش شایسته محتوایش نشر می‌شد.

05 تیر 1397
engareh1

فرارَوی از فناوری

نویسنده: آروین صداقت‌کیش

روزی که جایزه‌ی رضا کروریان بنیاد گذاشته شد کم‌تر کسی می‌توانست پیش‌بینی کند که تهران این‌گونه مملو از رویدادهای موسیقی الکترونیک شود که اکنون شده است. بی‌گمان خود این جایزه هم بازتاب‌دهنده‌ی بخشی از این اقبال فزاینده بود و هم شاید تداوم‌دهنده‌ی بخشی از آن، چنان‌که اغلب جایزه‌ها و فستیوال‌های قابل تامل در تاریخ موسیقی معاصر نیز تاثیری مشابه بر حوزه‌ی کار خویش گذاشته‌اند. آلبوم انگاره نمودی از برآیند همین کارکرد اولیه‌ی جایزه است و نیز در حکم معرفی چهره‌هایی تازه به دنیای موسیقی در ایران که بعضی‌شان بی‌نیاز از آن، در فاصله‌ی میان برگزاری دوره‌ی نخست و انتشار آلبوم آثار برگزیدگانش، شهرتی به‌سزا پیدا کرده‌اند.

روزگاری ساختن یک قطعه‌ی موسیقی الکترونیک نیازمند چیرگی و دسترسی به امکانات فناورانه‌ی کمیاب و پیچیده‌ی زیادی بود و درنتیجه ذاتا واجد اندازه‌ای از ارزش و ارج پیش‌فرض. اما آن روزگار سپری شده و فناوری رایانه‌ای عملا آزمایشگاه‌های بزرگ و پرهزینه را فشرده کرده و به روی میز کار همگان آورده است. با در دسترس قرار گرفتن فناوری، حال تنها درخشش خلاقیت هنری و کیفیت زیباشناختیِ نتیجه (و به‌ندرت فناورانه) است  که ممیَز آثار می‌شود. در جایزه‌ی کروریان و پیرو آن آلبوم انگاره نیز چنین شده است.

از همین منظر قطعه‌ی طولانی و پرکار «انگاره» با آن میان‌گذرهای غافلگیرکننده‌ی ساخته‌شده از صدای قلم، پیچیدگی ساختار و پیرنگش توجه را جلب می‌کند و حکمت گذاشتن نامش بر کل آلبوم (وشاید دلیل اول شدنش) را بازمی‌نمایاند. باز از چنین راستایی است که حضور معماوار ریتم و بازی خلاقانه با ابعاد فضا در «جهانی دیگر» خودنمایی می‌کند؛ و همچنین پیوند و پردازش صوتی هنرمندانه‌ی عناصر انتخابی در قطعاتی مانند «در سوگ روستا می‌گرید شهر» یا «در انتظار بهار».

خلاقیت‌های امیدوارکننده و رد پای استعداد اینجا و آنجای آلبوم به چشم می‌خورد (گاهی حتا در قامت یک اثر کامل) و دلنگرانی جدی از آینده‌ی موسیقی الکترونیک در ایران را اندکی از ذهن می‌زداید؛ همان دلنگرانی‌ که تاکنون به قلم‌ها و بیان‌های مختلف خطر بازی و بازیچه شدن این نوع موسیقی را یادآوری کرده. و بدین‌ترتیب پرسش «که چی بشه؟» که در بیانیه‌ی دفترچه‌ی آلبوم به قلم محسن میرمهدی آمده پاسخی شایسته می‌یابد.

امتیاز: 3.6
01 اردیبهشت 1397
Baraye Kamiyon Ha 1

دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است!

نویسنده: سعید یعقوبیان

مهمترین امتیاز این آلبوم ایده‌ی اولیه‌ی آن است: اینکه مجموعه‌ای از آوازهای بکر و بومیِ مردمِ فرهنگ‌های جغرافیایی مختلف در محیطِ خودشان ضبط شود، سپس موسیقی‌ای ساخته شود و صداهای ضبط شده همچون نگینی در دل آن موسیقی‌ها نشانده شوند. چنین ایده‌ای تا حال بی‌اغراق در ده‌ها آلبوم موسیقی‌های الکترونیک، راک تجربی و امبینت به کار رفته است. مانند استفاده از صدای امواج رادیویی مختلف، آوازها و موسیقی‌های بومیان، صداهایی از طبیعت، گفتگوهای تلفنی، صداهای ضبط شده از صنایع مختلف و نمونه‌های پرشمارِ موسیقایی و غیرموسیقاییِ دیگر که دستمایه‌ی آلبوم‌های موسیقی شده‌اند. در اینجا نیز نسخه‌ی ایرانیِ چنین ایده‌ای مبنای کار بوده که کماکان جذاب می‌نماید: آوازخواندن‌هایِ مردانی از قومیت‌های مختلف ایران. برای هر ضبط نیز ماجرایی و توضیحی و ترجمه‌ای در دفترچه نوشته شده است.

اما نکته اینجاست که ایده‌ی اولیه در سراسر آلبوم ردپایی ندارد و قطعه‌هایی که با صدای صاحب اثر خوانده شده‌اند کاملاً از کار بیرون می‌زنند و هیچ مناسبتی با کل مجموعه ندارند. حتی در نوع آوازی که خوانده شده نیز خواننده همان شیوه‌ی کار همیشگی خود را دنبال کرده است. این نوع موسیقی، آوازی رسا و شفاف و شمرده نمی‌طلبید و می‌شد با تغییر لحن یا رنگ صدا و حتی به کار بردن افکت‌هایی، فضا را به قطعات دیگر نزدیک کرد. به نظر می‌رسد برای حلِ مشکلِ تکه‌پارگیِ آلبوم، این حداقل کاری بود که می‌شد انجام داد.

از سوی دیگر صداهای ضبط شده نیز به یک اندازه به درد بخور نیستند. یک جا مرد آذری زبانی را داریم که چیزکی می‌خوانَد، ابتدایی و ضعیف، و جای دیگر یک آواز عربی می‌شنویم که کاملاً حرفه‌ای و ژوست اجرا شده است. گویی در اظهارِ ایده، هیجان‌زدگی بوده و در تولید شتاب شده‌است. صاحب اثر خوراک لازم برای کل آلبوم را از ضبط شده‌های خود هنوز نداشته و برای گردآوریِ چنان دستمایه‌هایی به اندازه‌ی کافی صبوری نکرده است.

در قطعاتی که آوازِ ضبط شده در آنها استفاده شده، حاصل کار در مجموع شنیدنی‌ست. موسیقی‌های همراه متناسب‌اند و موزون و به اندازه. به ویژه ریتم‌هایی که در همراهیِ هر آواز به کار رفته خلاقانه‌اند و چراغی به دست شنونده می‌دهند تا زوایای مواد خام اولیه را بهتر دریابد.

امبینت تجربی الکترونیک ماکان اشگواری سعید یعقوبیان برای کامیون ها

برای خرید و دانلود آلبوم برای کامیون‌ها به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 2.8
21 فروردین 1397
Charkhe2

آرامش هارمونیک یا تنش ریتمیک!

نویسنده: امیر بهاری

داشتن ساختمان کلی یا به بیان دقیق‌تر داشتن ایده‌ی زیربنایی برای هر اثر هنری، امتیاز محسوب نمی‌شود بلکه ضرورتی بنیادین است. در وانفسای موسیقی امروز ایران حتی آهنگسازان مطرح کمتر این ضرورت را سرلوحه قرار می‌دهند و اغلب آلبوم‌ها از نداشتن ساختاری منسجم لطمه می‌خورند. آلبوم «چرخه» اینگونه نیست.

سعید هژبری و فرامرز فنونی دو مولفِ «چرخه» در تلاش بود‌ه‌اند تا اولین اثر مستقل‌شان ساختمانی مشخص و از پیش طراحی شده داشته باشد. تا حدود زیادی هم موفق بوده‌اند اما آیا این برای یک اثر هنری کافی است؟ داشتن ایده‌ی اولیه برای ساختنِ ساختمان نهایی مؤلف را همراهی می‌کند اما پرداخت مؤثر و رسیدن به آن محصول نهایی مطلوب هم اهمیت بسزایی دارد، اتفاقی که در «چرخه» با تمام محسناتش رخ نداده است.

سرآغاز آلبوم قطعه‌ی «تنهایی» است که با یک نت کشیده و ممتد آغاز می‌شود. این کشیدگی در ساختار کلی این آلبوم با توجه به آن روایتی که مدنظر مؤلفانش بوده، کوتاه است. بناست این قطعه مقدمه و معرف اثر باشد ولی تعجیل مؤلفان در ساختن فضای موردنظرشان میزان تأثیرگذاری آلبوم را تقلیل می‌دهد. در واقع این تعجیل در فضاسازی خلاف نیت مؤلفانش عمل کرده‌است.  آغاز هر اثر اهمیت ویژه‌ای دارد و وقتی بناست اثری بسازیم که بیش از هر عنصری، فضا‌سازی ذهن مخاطب را درگیر کند، آغاز و همان نت آغازین اهمیت زیادی دارد، آن هم در این جنس از موسیقی.
این تعجیل به کلیت آلبوم لطمه زده و باعث شده است نگاه ساختارمند مؤلفان این اثر دچار دوپارگی شود. در پس‌زمینه‌ی قطعات مختلف، موسیقی به شکل فضاساز جریان دارد و موتیف‌های کوتاه اغراق‌آمیز، سد آن روند شده‌اند.

این آلبوم بر اساس تأکیدش بر صداهای الکترونیک که آن را در ژانر مشخصی قرار می‌دهد، این کد را به مخاطب می‌دهد که بناست دارای بافت هارمونیک خاصی باشد که موتیف‌های کوتاه و سریع الهضم در آن جای نمی‌گیرند. آلبوم با تعجیل و تکرار موتیف‌های کوتاهِ پر سر و صدا از عمیق شدن مخاطب  جلوگیری می‌کند و مخاطب با اثری تنها می‌ماند که می‌خواهد فراز و فرود یک داستان انتزاعی را بدون کلام روایت کند اما روایت پر از حوادث مشابه و بعضاً بی‌دلیل است.

برای خرید و دانلود آلبوم چرخه به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 3.1
03 آبان 1396
بالا