نشان ملی ثبت(رسانه‌های دیجیتال)

تگ: خانه‌ی هنر خرد


Man In Migouyamo Donbaleh Darad Shab 2

جوابیه‌ی سیاوش لطفی بر مرور آلبوم «من این می‌گویم و دنباله دارد شب»

نویسنده: سیاوش لطفی

متن زیر از طرف مؤلف اثر و در جواب مُروری که نُویز بر آلبوم «من این می‌گویم و دنباله دارد شب» نوشته و منتشر کرده، به نُویز ارسال شده است و نُویز بنا به تعهد خود به اخلاق حرفه‌ایِ رسانه‌ای آن را منتشر می‌کند.

در این متن به بازخوانی و روشنگری درباره‌ی مروری می‌پردازم که، با عنوانِ «ستاره‌ای یا تاریک‌‌جایی در شب؟»، درباره‌ی آلبوم «من این می‌گویم و دنباله دارد شب» در رسانه‌ی محترم «نویز» به قلم کامیار صلواتی منتشر شده است. از قسمت نخست مرور می‌گذرم. آن‌چه به زعم من، به‌عنوان مؤلفِ اثر، ضروری است نگاهی به بخش دوم آن است. در قدم اول، برای این‌که این بخش روان‌تر خوانده شود، می‌کوشم هسته‌ی استدلالی آن را از پوسته‌ی رنگ‌آمیزی شده با عناصر فُرمال برهنه می‌کنم.

«مرورنویس» محترم از مقدماتی که در پی خواهد آمد نتیجه گرفته‌اند که این آلبوم صحّه و تأییدی بر جریان کلیشه‌ایِ تعریفِ نقش زن در نظم حاکم است و بخشی است از همان بدنه‌ای که مانع رشد و استقلال زن و زنانگی در موسیقی است: اسم گروه دایان و معنای مادرانه‌اش؛ «مؤنث بودن» اعضای گروه؛ توضیحات دفترچه‌ درباره‌ی شباهت اسمیِ دایان و دایانا یا آرتمیس؛ و این موضوع که تا حالا یک بار در صداوسیما صدای یک لالایی با خوانندگی یک زن پخش شده است.

به بیان دیگر، چون نقش مادرانه‌ی زن مورد تأکید نظم موجود است و حتی یک بار هم دیده شده که صداوسیما لالایی پخش کرده، اگر کسی لالایی‌هایی را برای آنسامبلی تنظیم و منتشر کند، فوراً پافشاریِ صداوسیما بر نقش محدود به مادرانگیِ زن برایمان تداعی می‌شود و، خُب، ما هم از تداعی پیش آمده نتیجه‌گیری می‌کنیم که آن اثر عملکردی در راستای تأیید و تقویت دیسیپلین غلط موجود دارد.

آن‌چه خواندید تحلیل نگاه عمومی متن بود. در ادامه، در مورد شیوه‌ی استدلال ایشان کمی دقیق‌تر می‌شوم:

۱- گروه‌های صدایی سوپرانو یا آلتو ــ که دو کاراکتر، رنگ و امکانِ بروز صوتی‌ـ موسیقاییِ ایده‌های آهنگساز هستند و در بخش نخست متن به خوبی مورد توجه نقادانه‌ی مرورنویس گرامی قرار گرفته‌اند ــ ناگهان، با ذکر کلمه‌ی «مؤنث» در بخش دوم، به یک عرصه‌ی تعبیری پُرخطر و غیرموسیقایی تبعید می‌شوند. البته احتمال دارد ایشان زحمتِ مطالعه‌ی دقیق و کاملِ نُه سطر توضیحِ نوشته‌شده در دفترچه را نکشیده‌اند و توجه نداشته‌اند که، در همان مجال اندک، بر «چهار» عنصر کلیدی و «فراجنسیتیِ» شخصیت آرتمیس تأکید شده است: توان رام‌کنندگیِ عناصر طبیعی و تقابل با تندی و توحش؛ توان صلح با جهان؛ فصل مشترک انسان و طبیعت بودن؛ زبان مشترک انسان و طبیعت بودن. در متن دفترچه‌ی مذکور، به مناسبت همین تأکید فراجنسیتی، عمداً سه‌بار کلمه‌ی «انسان» آمده و از ذکر کلمه‌ی «زن» پرهیز شده است، چه برسد به کلمه‌ی‌ فروکاهنده و بیولوژیک «مؤنث».

۲- برای پیش‌گیری از این قبیل تداعی‌های غلط و جنسیتی، هم‌چنین در نام‌گذاری و معرفیِ گروه از به‌کارگیری عبارت «کُر بانوان» (Female Choir)، که عنوان متناسب با ساختار گروه دایان است و گروه‌های مشابه در جهان این‌گونه نامیده می‌شوند، پرهیز شده است و عنوان «آنسامبل آوازی»، به مثابه‌ی عبارتی مبرّا از جنسیت، ترجیح داده شده است.

۳- مرورنویس محترم دایانا را به اشتباه «مادر طبیعت» نامیده‌اند و این را در زمره‌ی مقدمات استدلال نهایی‌شان، که مورد انتقاد نگارنده است، قرار داده‌اند. به‌نظر می‌رسد، دایانا با شخصیت‌های دیگر اسطوره‌ای ــ نظیر «سیبل»، «دمتر» و «گایا» ــ در ذهن‌شان خلط شده باشد، که البته تورق یک دانش‌نامه‌ی اساطیری یا حتی یک جست‌وجوی اینترنتی این اشتباه را مرتفع خواهد کرد.

پرسش اکنون این است که کدام‌یک این شبِ فرهنگی را بیشتر تیره می‌کند. انتشار متن‌های نادقیق و مبتنی بر استدلالات مخدوش یا ارائه شدنِ حاصلِ سال‌ها زحمتِ یک گروه برای چند لالایی؟ کدام‌یک ستاره‌ها را می‌کُشد؟ اندیشیدن به عنصر صلح‌آمیز و اسطوره‌ایِ موجود در بطن لالایی‌های جهان یا تقلیلِ «من این می‌گویم و دنباله دارد شب»، یعنی آن تلاش نفس‌گیرِ فرهنگی‌ که از پسِ دو سال تمرین و سه سال مبارزه با نظمِ سخت‌گیرِ ممیزی منتشر شده است، به یک کلیشه‌ی صداوسیمایی؟

15 دی 1399
Man In Migouyamo Donbaleh Darad Shab 1

ستاره‌ای یا تاریک‌‌جایی در شب؟

نویسنده: کامیار صلواتی

«من این می‌گویم و دنباله دارد شب»، با نام طولانی و بسیار فکرشده‌اش، گردآمده‌ای است از چند لالایی از چند نقطه‌ی جهان؛ چند نقطه‌ای که البته نمی‌توانند به راستی نمایندگیِ همه‌ی دنیا باشند و قرار هم نیست چنین باشند: آمریکای لاتین، روسیه، ایالات متحده، سوئد، آذربایجان، ایران (و کردستانِ ایران) و اسپانیا. آلبوم برای آواز جمعی، متشکل از خواننده‌های سوپرانو و آلتو، نوشته شده است و، هرچند که خطوط آوازی‌اش برگرفته و مطابقِ سنت آوازی و آهنگسازی موسیقی کلاسیک‌اند، آنچه آن‌ها را همراهی می‌کند، به تناسب هر قطعه، منعطف و متمایز است. «من این می‌گویم و ...» به معنای کاربردی‌اش لالایی نیست، یعنی برای کودکان و، از آن مهم‌تر، برای به خواب بردنِ کودکان چندان به‌کار نمی‌آید؛ چه آنکه ساختار ملودیک و کنترپوانیک پیچیده‌تری نسبت به لالایی‌های مألوف دارد.

از بعضی ابهاماتِ مربوط به اثر - مثلاً اطلاعات ناکافی درباره‌ی نوازندگان یا نبود نام و نشان و توضیحی درباره‌ی لالایی‌های غیرفارسی - که بگذریم، نکته‌ی ویژه‌ای درباره‌ی این آلبوم و شرایط آوازخوانی زنان در ایران رخ می‌نمایاند: مسئله‌ی زن و جایگاه زنانگی در موسیقی. از نام آنسامبل (دایان) گرفته تا خودِ لالایی‌بودنش و یکسره مؤنث بودنِ خوانندگانش و توضیحاتِ دفترچه‌ درباره‌ی دلالت‌های واژه‌ی «دایان» و واژه‌های شبیه‌اش (مثل دایانا) بر الهه یا مادر طبیعت، نشانه‌هایی وجود دارد که زنجیره‌ای از تداعی‌ها را، از آنچه درباره‌ی نقشِ سنتیِ کلیشه‌شده و بحث‌برانگیز «زن» در تاریخ می‌شناسیم، به ذهن می‌آورند: زن بودن مساوی مادرانگی و زایندگی و این‌همانِ «طبیعت» است. این نقشی است که، در صحنه‌ی رسمی، آشکارا راحت‌تر پذیرفته می‌شود. فراموش نکنیم که تنها نمونه‌ای از تک‌خوانی زن که در سال‌های اخیر در صداوسیمای رسمی ایران پخش شد تیتراژ سریال «مختارنامه» بود: یک «لالایی». بنابراین، از نظرگاهی، «من این می‌گویم و دنباله دارد شب» نه ستاره‌ای در دل این شب، که خود جزوی از آن «شب» است. شاید، و فقط شاید، مدارای بیشتر با چنین آثاری، یا لالایی تیتراژ سریالی، نشان دهد که مسئله‌ی چالش‌برانگیز خوانندگی زنان در موسیقی، نه‌چندان خودِ جنس صدای زن بلکه، «نقش» و جایگاهی است که زن با اجرای موسیقی بدان دست می‌یابد.

برای خرید و دانلود آلبوم من این می‌گویم و دنباله دارد شب به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز نویسنده: 2.5
13 دی 1399
Talfigh 1

این یک تلفیق است

نویسنده: کامیار صلواتی

بررسی تلفیق را باید از همان نامش آغاز کرد. نامی چندسویه و کنایه‌آمیز: از یک‌سو اشارتی طنازانه دارد به مفهومی بسیار دستمالی‌شده در سال‌های گذشته، و از سوی دیگر مدعایی رُک و پوست‌کنده درباره‌ی ماهیت اثر ارائه می‌کند: ”در این اثر تلفیق اتفاق افتاده است“. نیز این نام‌گذاری می‌تواند حاوی ادعایی درباره‌ی مفهوم هماره مناقشه‌برانگیز تلفیق باشد: ”این تلفیق است [نه آثار دیگر]“.

شخصیت‌های این «تلفیق» از هم فرسنگ‌ها دورَند: رُباب در فرهنگ شنیداری موسیقی کلاسیک ایرانی هماره در حاشیه بوده است، رنگ صوتی و تداعی‌های فرهنگی‌اش هنوز با موسیقی افغانستان و جنوب‌شرق ایران گره خورده، و نقشش در موسیقی‌های غیرمردمی، تقریباً به تأمین گستره‌های بم‌تر گروه‌نوازی‌ها محدود شده است. بنابراین، رُبابی که تک‌نوازی کند کماکان سازی بسیار مکان‌مند (محلّی) است. برخلاف رُباب، گیتار احتمالاً حاضرترین ساز در مجموع گرایش‌های موسیقایی –دست‌کم- پنجاه سال اخیر است و آن‌چنان همه‌گیر که دیگر نمی‌توان آن را تداعی‌گر جغرافیای خاصی دانست. با این‌حال، شخصیت رُباب در تلفیق، مانند تک‌نوازی‌های صمدپور در در میان ابرها۱، با آن شخصیت شناخته‌شده بسیار تفاوت دارد: صدایش نرم‌تر و پرطنین‌تر است –همان‌قدر نرم که صورتیِ کمرنگ چشم‌نواز گرافیک آلبوم به ما می‌گوید-؛ و پیوندهایش را با ریشه‌های شناخته شده‌اش گسیخته است.

در تلفیق این دو شخصیت به هم آمیخته‌اند. در این آمیختگی، رُباب –که دست‌کم در ایران تجربه‌ی چنین رویارویی‌هایی را ندارد- بعضی ویژگی‌های سرنمون‌وارش را واگذاشته، اما گیتار حفظ کرده است. از طرف دیگر، رُباب نقش پررنگ‌تری در پیشروی ملودی‌ها ایفا می‌کند؛ نه به خاطر توانایی‌های رُباب، که اتفاقاً به خاطر ناتوانی‌اش در اختیار نقش‌های هارمونیک و کنترپوانیکِ گوناگونی که از گیتار می‌شنویم. در این میان، «بندر»یک استثناست: در این قطعه، رباب پیش‌رویِ ملودی اصلی را به گیتار واگذار کرده است.

دو ویژگی دیگر این آلبوم را نباید ناگفته واگذاشت: یکی گوش‌نوازی غیرمنتظره‌ی هم‌نشینی صدای این دو ساز که یکی خشک‌تر و ناشفاف‌تر از دیگری‌ است و در عین‌حال گستره‌ی صوتی‌شان هم‌پوشانی دارد، و دیگری قرائت پدیدآورندگان اثر از دو قطعه‌ی منسوب به عبدالقادر مراغی (اگرچه در مجموعه‌ای از قطعات تماتیک‌تر آلبوم کمی غریبه‌اند). مثلاً «شش‌آواز» رنگ نسبتاً محوی از تحریر‌ها و ملودی‌های قطعه‌ی قدیمی‌تر در خود دارد، که کشف بازی‌های فرمال و بافتاری نوازندگان با اصل قطعه را –مانند هم‌نشینی عمودی دو ملودی این قطعه- تبدیل به مکاشفه‌ای لذت‌بخش می‌کند؛ و از این رو، این شاید «تلفیق»وارترین قطعه‌ی تلفیق باشد.

 


۱- اثری به آهنگسازی علی صمدپور برای فیلمی به همان نام.

برای خرید و دانلود آلبوم تلفیق به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز نویسنده: 3.5
19 خرداد 1399
beyer 101

چاپ آراسته

نویسنده: آروین صداقت‌کیش

این که آیا اپوس ۱۰۱ فردیناند بِیِر هنوز هم به عنوان کتاب آموزش مقدماتی پیانو کاربردی دارد به کنار، چاپ تازه‌ی این کتاب چاپی آراسته است، آن هم درست در کشوری که قبلاً هزاران نسخه از آن در چاپ‌ها و کپی‌های بی‌کیفیت این کتاب در دسترس هنرجویان و معلمان بوده. کتاب مانند دیگر محصولات ناشرش (انتشارات منظومه‌ی خرد) صفحه‌آرایی و مخصوصاً عناصر گرافیکی بصری خاص دارد که دومی هم تصویر تغییریافته‌ی آکوردها را به ذهن می‌آورد و هم رد و نشانی از کلید‌های پیانو را.

ترجمه‌ی توضیحات کوتاه هر درس آن از روی نسخه‌ی انگلیسی و چنان که مترجم اشاره کرده با مقابله با متن آلمانی صورت گرفته و بی‌اشکال است. بااین‌حال کتاب یکسره ترجمه‌ی ترجمه نیست  زیرا افزوده‌هایی نسبت به چاپ شناخته‌شده‌ی ادیشن پیترز -که مبدأ اغلب چاپ‌ها یا کپی‌های پیشین در ایران بوده- و نیز حتا نسبت به چاپ شیرمر با بازنگری شارفنبرگ دارد (به آن قرینه از این چاپ به عنوان مرجع یاد می‌شود که ترجمه‌ی فارسی ضمیمه‌ی آخر «ترتیب گام‌های ماژور و مینورهای نسبی آنها» را نیز آورده است). علاوه بر مقدمه که تاریخچه‌ی مختصری از زندگی مؤلف را نیز در خود گنجانده پس از بخش «مبانی موسیقی»، توضیحاتی مختصر و مفید با عنوان «نکاتی درباره‌ی نوازندگی پیانو»، «نت‌خوانی»، «تمرین کارآمد پیانو» و در جاهای دیگر کتاب نیز اطلاعاتی مفید درباره‌ی «سیر پیدایش و تکامل پیانو» و «نوازندگان مشهور پیانو» -به احتمال قوی به دست مترجم- افزوده شده است. افزون بر اینها بازنگری و پیشنهادهایی هم برای انگشت‌گذاری در چاپ جدید بنا بر نظر رامین رضایی آورده شده است.

ضبطی آموزشی از تمرین‌های کتاب را نیز با اجرای مترجم که خود در فنلاند معلم پیانو نیز است، فراهم و به شکل الکترونیکی (از طریق رمزهای مخصوص دریافت آلبوم از بیپ تیونز درج‌شده در جلد) همراه کتاب شده است. در این ضبط علاوه بر این که هنرجو می‌تواند درس‌ها را به شکل کامل بشنود و درکی موسیقایی از یک اجرای صحیح هر یک پیدا کند می‌تواند بخش‌های مربوط به معلم را نیز جداگانه در اختیار داشته باشد و چنانچه مایل باشد بدون حضور او تمرین‌های استاد-شاگرد خود را خارج از کلاس نیز ادامه بدهد.

18 فروردین 1399
Abgoon 1

آزمایشگری بی‌طرف

نویسنده: کامیار صلواتی

آبگون، که شامل قطعاتی برای کلارینت و هنگ‌درام است، از آخرین آثار مجموعه‌ی «احوالات شخصی» است. مجموعه‌ی احوالات شخصی با هدف ارائه‌ی ایده‌های شخصی و فردی نوازندگان و موسیقی‌دانان، فارغ از چهارچوب‌ها و سبک‌ها، تولید و منتشر شده است.

با این‌حال، آبگون، در پی تثبیت و جا انداختن یک ساز نویافته (یا احیای آن) در متن موسیقی دستگاهی ایران است. این را رپرتوار مجموعه و از آن مهم‌تر، تفاوت این اثر با سوابق خود نوازنده/آهنگساز صریحاً به ما می‌گوید: آبگون عامدانه و شاید به طرزی افراطی (در قیاس با تجربه‌های اخیر جهانگیری و سایر آثار مجموعه‌ی احوالات شخصی) وفادار و در چهارچوب موسیقی دستگاهی است و بنابراین ورای تمناها، دغدغه‌ها، و بیان‌گری فردی پدیدآورندگانش می‌ایستد. مسأله‌ی آبگون آزمودن ایده‌های نوی ساختاری و محتوایی نیست؛ هرچند به آزمونی دیگر دست می‌زند، آزمونی که در آن نقش آزمایش‌کننده و فردیت او بسیار رقیق‌تر است: آزمودن کلارینت در بستر موسیقی دستگاهی به شکل مألوف‌اش. بخش قابل توجهی از ضربی‌های مجموعه را آثار شناخته شده و پیش‌تر اجرا شده‌ی موسیقی دستگاهی تشکیل می‌دهند؛ آثاری چون پیش‌درآمد دشتی، دونوازی دشتی، و بعضی تصنیف‌های گوش‌آشنا. گویی این‌جا با تلاشی برای اثبات امکان حضور کلارینت از راه آزمودن آن برای نواختن قطعات رایج موسیقی دستگاهی مواجهیم؛ تلاشی که باعث می‌شود اثر با سر و تَهی هنجارین از پیش‌درآمد بیاغازد و با رِنگ به انجام برسد. در قیاس با آثار پیشین آهنگساز/نوازنده نیز این اثر به سختی حامل ایده‌ای جز نواختن این قطعات با کلارینت است. از این رو، آبگون چندان شباهتی با دیگر آثار مجموعه‌ی احوالات شخصی ندارد. مقایسه‌ی این اثر با کبوترخانه، که ترکیب سازی نسبتاً مشابهی داشت اما آزادانه در متنی هیبریدی به هر سو سرک می‌کشید و با بازی‌گوشی به جنب‌و‌جوش می‌پرداخت، تفاوت آبگون را با دیگر آثار مجموعه‌ی احوالات شخصی عیان‌تر می‌کند. بنابراین، آبگون تلاشی برای ممکن کردن هم‌آمیزی دو پدیده‌ی پیشتر موجود (کلارینت و نظم رایج موسیقی دستگاهی) با یکدیگر است و نقش پدیدآورنده در آن تنها به آزمایش‌گری بی‌طرف –نه سوژه‌ای فعال- شباهت دارد.

کامیار صلواتی آبگون سیامک جهانگیری احوالات شخصی

برای خرید و دانلود آلبوم احوالات شخصی ۱۳: آبگون به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 2.1
24 فروردین 1398
The Last Tomorrow Album Posts 08

جشنِ مهارت و احساس

نویسنده: فرشاد توکلی

واپسین فردا، این جدیدترین تولید خانۀ هنرِ خرد، به راستی جشن باشکوهِ گوش‌نوازی است برای آن دسته از علاقه‌مندانِ موسیقی ایرانی که مدت‌هاست به آثارِ تولیدی با نگاهی مأیوس و حسرت‌بار می‌نگرند. اثری شنیدنی از مناظره‌ی موسیقایی سه هنرمندِ ممتاز، که نشان می‌دهند بر جایگاهی که هستند استادانه تکیه زده‌اند. حمیدرضا خبازی (تار)، فرهاد زالی (نی) و مسعود براره (تنبک) 57 دقیقه موسیقیِ زنده، رونده، پرکشش و بی‌لکنت را در قالبی عرضه کرده‌اند (هم‌نوازی موسیقی ایرانی) که مدت‌هاست با تکیه بر تمهیدات غیرموسیقایی به ترددِ بی‌رمق و دست‌وپاگیرِ خود در صحنه‌ی تولیدات موسیقایی ادامه می‌دهد. از این سه، به‌خصوص نوازندگان سازهای ملودیکِ اثر (خبازی و زالی) هستند که میزبانی جشن را برعهده دارند؛ هنرمندانی که تا پیش از این، بیش از دودهه بود که، علی‌رغم کنسرت‌های مستقل، تنها آثارِ موسیقی‌دانان دیگر را زینت و رونق می‌افزودند.

جشن نخستین اثر مستقل اینان، آراسته به مهارت ستودنیِ آنها در نوازندگی، محل گردهمایی تمام عناصری است که قالب هم‌نوازیِ تکنوازانه را رونق می‌بخشد. مواردی چون: تنوع مایگی، تنوع فنون اجرایی، ازپیش‌اندیشگیِ محتوای متریک و ـ به‌ویژه ـ غیرمتریکِ اثر، تنوع لحنِ بیان و نیز، از دیگر سو، انسجام و پیوستگی با تاریخ و ادبیات هنری این دو ساز، در عینِ استقلالِ هنری و فردی در خلقِ موسیقی.

واپسین فردا نیز، در نحوه‌ی تغییراتِ مُدال، ”شیوه‌ی دستگاه“ را هم‌چون بسیاری از آثارِ نیم‌قرن اخیر کنار گذاشته است و به‌جای آن فضاهای مدال شاخصی که به تنوع و کثرت به‌کار می‌گیرد را، ضمن درآمیختن با تفسیری نو و البته ماهرانه از روندهای ملودیک، به نگاهِ ”دایره“ و ”مقام“ می‌نگرد و از آنها برای بسط و گسترش زبان موسیقایی خود، از یک سو، و انباشتن و کاستن بر نمودارِ تنش‌ـ آرامشِ روندِ کلیِ کار استفاده می‌کند. با این همه، هرگز آن گوهرِ مهم بدیهه‌پردازی‌های سنت‌های ایرانی‌ـ عربی‌ـ ترکی را نیز نادیده نمی‌گذارد: بیان‌گری و نقالیِ موسیقایی به پشتوانه‌ی مهارت کم‌نظیر. خبازی و زالی، چه در چابک‌نوازی‌های فردی یا هم‌نوازانه‌شان و چه در طمأنینه‌ای که در مطول کردنِ طول جملات و معلق نگه‌داشتن‌شان به‌نمایش گذاشته‌اند، همواره نقشِ آن نقالِ کارکُشته‌ای را که با صدا و حضور و کلماتش ما را به قلبِ افسانه فرو می‌برد حفظ کرده‌اند.

واپسین فردا فرشاد توکلی فرهاد زالی مسعود براره حمیدرضا خبازی

برای خرید و دانلود آلبوم واپسین فردا به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 3.8
20 اسفند 1397
Nayyi 1

منزلی امن در میانه‌ی راه

نویسنده: سعید یعقوبیان

مجموعه‌ی «احوالات شخصی» در دوازدهمین ایستگاه خود به خودنگاره‌ی موسیقاییِ یک نی‌نواز رسیده است که کار او پیش از این اثر -نخستین اثرِ مستقل‌- در چند اجرای صحنه‌ای و چند آلبوم، شنیده شده بود و همان شنیده‌ها او را برای چنین دعوتی گزین کردند. هوشمند عبادی هنرمند خودساخته‌ای‎ست که در اینجا بی آنکه در اتمسفر یک گروه یا یک موزیسین دیگر بنوازد یا ساخته‌های دیگران را، خود ساخته و خود سخن گفته است. نایی، تنهاییِ ثبت و ضبط شده‌ی اوست.

می‌توان بسته‌ای از ویژگی‌های فنی را در نوازندگی عبادی در این آلبوم فراهم کرد؛ ویژگی‌هایی که می‌توانند مسیرِ او در رسیدن به جای و جایگاهی از آن خود را هموار سازند و فراتر از آن، رفتارهایی شخصی‌شده باشند در نمونه‌ای از یک نی‌نوازی کاملاً کلاسیکِ امروزی: جمله‌بندی‌های سر و شکل‌دار، انتقال‌های پیوسته و گسسته‌ی سریع بین مناطق صوتی مختلفِ ساز، تنوع تحریرها، تلاش در بی‌پیرایه نبودنِ نقطه‌گذاری‌ها در پایانِ جمله‌های موسیقی، تعادلِ معنادار بین صوت و سکوت در بخش‌های آوازی، پررنگ بودن تزئین‌‌ها و در نهایت دامنه‌ی صوتی مکفی.

با وجود تمام اینها، اما آنچه در این اجرای شور و بیات‌ترک حضور کمرنگی دارد همان چراغ رخشانی است که پیش‌تر، بیش از این ویژگی‌ها در نواخته‌های این نی‌نواز رخ نموده و جلب توجه کرده بود: رهایی. این رها نبودن در نایی لزوماً به معنای عدم گذر از پیچ و خم‌های مدال نیست. در همان چهارچوب دستگاهی، در این اثر نیز لحظاتی که موسیقی شنونده را از خود غافل کند وجود دارند اما به ندرت. نایی اثری استوار است و به سامان اما تا آنجا که با عبادیِ پیش از این (همراه برخی گروه‌ها) مقایسه نشود. با چنین قیاسی –حال که امکان آن فراهم است- استواریِ تنها، رنگ می‌بازد و تقیُّد به پا روی هرگونه خطی نگذاشتن بیشتر به چشم می‌آید. نایی چیزی کم دارد تا عطشِ چندباره شنیدن‌اش را سوزان‌تر کند و عبادی در ردیف‌نوازی‌ِ محافظه‌کارانه و بی مخاطره‌اش در این اثر خواسته یا ناخواسته، خودآگاه یا ناخودآگاه، بر پله‌های مطمئن گام گذاشته است.

از بی اطوار بودن و صحت و سلامتِ تنبک در قطعات موزون این آلبوم نیز نباید گذشت که با اجرایی سهل و ممتنع‌ خود را در نایی می‌نمایانَد.

برای خرید و دانلود آلبوم احوالات شخصی ۱۲: نایی به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 3.3
08 دی 1397
بالا