نشان ملی ثبت(رسانه‌های دیجیتال)

تگ: زمان


Zaman 5

درویشیِ آهنگساز

نویسنده: آروین صداقت‌کیش

جنبه‌های آهنگسازانه‌ی کار محمدرضا درویشی، اگر از موسیقی فیلم که کم و بیش همیشه حضور داشته فاکتور بگیریم، تنها در مقاطعی از زندگی کاری‌اش مجال طرح پیدا کرده است (پررنگ‌تر از همیشه در نیمه‌ی اول دهه‌ی 1370). آلبوم زمان، خود همچون مروری فشرده است بر مجال‌های آهنگسازی در دوره‌های مختلف زندگی درویشی که در کم‌تر ضبطی منتشر شده است؛ از هر دوره یک قطعه. اگر با کار فکری و پژوهشی درویشی (جنبه‌ی پررنگ‌تر زندگی حرفه‌ای‌اش دست‌کم برای سه دهه) آشنا باشیم نخستین نکته که حتا با دیدن فهرست قطعه‌ها به چشم می‌آید، تاثیر دغدغه‌های دیگر اوست بر مصالح اولیه و محتوای نهایی آثارش.

نخست درویشیِ تازه برآمده از دانشگاه است و دلمشغولی نوگرایی به معنایی که آن روزها در محیط‌های پیشرو دانشگاهی ایران مطرح بود که در «پردازش» به چشم می‌خورد، سپس شکل‌هایی هویت‌نما از موسیقی ایرانی یا سنت‌های موسیقایی پراکنده در جغرافیای ایران که به ترتیب در متن «به یاد اقبال» و «آواز سحر»، از پس چرخش هویت‌جویانه‌ی درویشی ظاهر می‌شود و در نهایت «تناسخ» که از یک سو با مساله‌ی تبدیلات و سخنرانی‌ها و کارگاه‌های اخیر آهنگساز پیوند خورده و از سوی دیگر با حرکت موسیقایی‌اش در نیمه‌ی دوم دهه‌ی1380 که «کلیدر» شاخص‌ترین نمود آن بود.

در این سفر 4 دهه‌ای مخصوصا از هنگامی که درویشی خط فکری خود را می‌یابد و مستقل می‌شود، عناصری همچون بافت عمودی و برخی مصالح ملودیک ثابت مانده است؛ نیم‌نگاهی به بخش‌ دوم «پیش‌مقدمه»ی قطعه‌ی تناسخ یا حتا سرجمع صوتی «فوگ و تبدیلات» و سنجش با «آواز سحر» و «به یاد اقبال» (مخصوصا اگر بر بستری از آگاهی و شناخت آلبوم‌های دهه‌ی 1370 -خواه تنظیم خواه آهنگسازی- بنگریم) این را نشان می‌دهد. اما آنچه دگرگون شده بیش از همه تُنداست و طول قطعات یا به بیان دقیق‌تر زمان درون‌موسیقایی، که نزد آهنگساز مفهومی متفاوت یافته است. مقایسه‌ی دو سرِ مجموعه بیش از هر چیز دگرگونی را به نمایش می‌گذارد؛ فشردگی‌های «پردازش» در برابر گستردگی و میل به بی‌کرانگی‌های «تناسخ». بدین‌ترتیب درمی‌یابیم «زمان»، عنوان آلبوم به نحوی آمیخته به ایهام، هم بر اثر گذر زمان بر آهنگساز و آهنگسازی‌اش تاکید می‌کند هم بر نقش فزاینده‌ی زمانِ درون‌موسیقایی در کارش.

برای خرید و دانلود آلبوم زمان به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 2.5
28 خرداد 1398
Zaman 3

زمان نمی‌گذرد

نویسنده: فرشاد توکلی

گوش کردن به زمان، با اتکا به انتظارِ معمول از موسیقی ایرانی، تجربه‌ی قرار گرفتن در حالتی است آکنده از کرختی، لَختی، مکث و اِعطال. موسیقیِ عیسا غفاری اما در همین نقطه نمی‌ماند. او با همین ریسمان‌هاست که ما را به میانه‌ای می‌کشاند که در آن از رودررویی با جوهر زمان ناگزیریم؛ تجربه‌ی عمیقِ ملال. این‌جا، معنای ملال بُهتی است که آدمی را در حضور هولناکِ بودن فرا می‌گیرد.

زمان در یکی از کم‌پرداخته‌ترین مایه‌های موسیقی ایرانی (کردبیات) ساخته شده است؛ مایه‌ای با طول و عرضِ ملودیکِ مختصر در سنت‌های رواییِ مرجع. اولین تعرض غفاری در همین اختصار است. او مختصرها و اندک‌ها را مطول و کشیده می‌کند و در این اطنابِ عمدی، آگاهانه از سُرایش ملودیکِ صِرف می‌پرهیزد. خصوصیات مُدال، نه از طریق ملودی‌های متکی بر فیگورهای متنوع که، از طریق استفاده‌ی هم‌زمان از سکوت و کاستنِ مُد به فاصله‌ی ساختاری و رفتارهای مرزی و حداقلی‌اش، یعنی اختتام و تأکید، نمایان می‌شوند. در این روش، سکوت‌ها ـ در عین تعلیق ـ نقش نغمات را به‌کمکِ رفتارهای مرزیِ مکرر تثبیت می‌کنند. نوعی بی‌کرانگی و بی‌انتهایی که با نمایش رُستن‌گاه و خفتن‌گاهِ مُد پدید می‌آید. سکوت‌های طولانیِ میان این طلوع و غروب است که نوعی دیرشدنِ ناشی از آهستگی را می‌سازد؛ نوعی طولانی‌شدن، نوعی طول کشیدنِ آگاهانه، که در آن، همانند جاده‌های کویریِ بلند، اختتامْ پیدا، اما همواره دورتر از انتظار است. با این سکوت‌های دور از انتظار، شنونده به شنودی آگاهانه وادار می‌شود و نتیجه چیزی نیست جز گستره‌های زمانیِ مطولی که فعال‌کننده‌ی خاطره و یاد هستند.
به پشتوانه‌ی آنچه گفته شد، اگر به‌دنبال چیزِ تازه‌ای در موسیقیِ زمان هستیم، باید آن را در بخشی بجوییم که در شنونده و با شنونده موجودیت می‌یابد. شنونده باید بپذیرد به‌مصافِ لحظه‌هایی برود که در آنها به خاطره‌ی صداها خیره خواهد ‌شد. جایی که برایش "آخرین صدا" "بیشترین بودن" می‌گردد. زمان برایش می‌ایستد و او، در تنهایی بین خود و صدا، این تک‌سروِ برهوت‌های سکوت، خلوت می‌کند و در کشیدگیِ مفرطِ عبارات و لحظه‌ها، با آهستگیِ تحمل‌ناپذیرِ زمان در می‌افتد و در بازیابی ریسمان‌هایی که در خاطره‌اش بر شاخه‌های صداها می‌بندد حضورِ هولناکِ بودن را در ملال لحظه‌ها به تماشا می‌نشیند؛ ملالِ بودن.

 

برای خرید و دانلود آلبوم زمان به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

26 اسفند 1396
Zaman 2

نگره‌ی سکوت نقش‌دار

نویسنده: آروین صداقت‌کیش

به‌راستی نقش ایده یا نگره در آفرینش یک اثر موسیقایی کجاست؟ کدام پایه‌ی موفقیت آثار هنری را نگره‌شان می‌سازد؟ یا به بیانی دقیق‌تر رابطه‌ی نگره و ارزش یک اثر چیست؟ یک پاسخ بزرگ آن است که تعیُّن نگره، کیفیت محقق شدنش یا چگونگی برابر ایستادنش تعیین‌کننده است. بحث دامنه‌دار و پیچیده‌ای است اما به هرروی این امری است که عیسا غفاری با آلبوم‌هایش موجب می‌شود. نگره‌های بیانیه‌وار در کار او هر شنونده‌ی آگاه را وامی‌دارد این پرسش‌ها را بپرسد و به دنبال یافتن پاسخشان موسیقی را بکاود.

نگره این بار افزون بر آنچه از «ردیف نو»1 حمل شده، مساله‌ی زمان است و بیشتر از آن سکوت. هدف، آوردن سکوت و سرعت کم تکلم موسیقایی2 به یک موسیقی/هنرِ معمولا سکوت‌گریز و حتا سکوت‌هراس است. سرعت تکلم کم (که گاه اشتباها به کندی تمپو تعبیر می‌شود) را پیش‌تر در برخی سبک‌های رادیویی به شکلی گسترده تجربه کرده‌ایم اما سکوت به این معنی را کمتر. نگره بی آن که نامی مستقیم از سکوت بیاورد (متن دفترچه بازتابی از نگره‌ی اصلی را به دست می‌دهد) قصد می‌کند آن را تا جایگاه یک عنصر ساختاری بر ‌کشد (مانند آغاز «تو نیستی»).

اما فقط همین. تا این مقام می‌آید و می‌ایستد. همان می‌شود که در دیگر کارهای غفاری نیز می‌شد. نیت سترون می‌ماند. نگره از تعین تمام بازمی‌ایستد و فعلیت نهایی خویش را به زمانی نامعلوم موکول می‌کند. از همین روست که سکوت به عنوان تمایز موسیقی با عدم، تفکیک‌اش را با جاهای خالی حاصل از تکلم شمرده شمرده‌ی موسیقی از دست می‌دهد و دوباره از امکانی که در نیم گامی قرار داشت پس می‌نشیند و فرومی‌افتد. فرصتی که فرارو بود و رخ می‌نمود، می‌گریزد و روی پنهان می‌کند. سرانجام در یکی دو جا همچون قطعه‌ی «نوش» فروافتادن و پوشیدگی کامل می‌شود. پس جریان اثر تمام چرخی می‌زند و به روش‌های مالوفِ رابطه‌ی ماده‌ی موسیقایی با زمان بازمی‌گردد. اینچنین، یا نگره و بیانیه باید از نو خود را با حقیقت کار هماهنگ سازند یا وارونش، اثر باید همتراز آنها شود.

 


1- به هنگام انتشار ردیف نو در مروری مفصل‌تر با عنوان «بازکاوی ردیف» نگره‌های آن آلبوم را نیز سنجیده‌ام.
2- Low Ratio

برای خرید و دانلود آلبوم زمان به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

14 اسفند 1396
Zaman 1

شکنجه‌ی خودخواسته‌ی سکوت

نویسنده: کامیار صلواتی

عیسی غفاری پیش‌تر با «ردیف نو» (پرده‌ی هنر موسیقی، ۱۳۹۴) و «هنوز» (ماهور، ۱۳۹۵) خود را به عنوان موسیقی‌دانی صاحب‌اندیشه در موسیقی ایرانی به شنوندگان معرفی کرده بود. «زمان» نیز چون این آثار محمل ایده‌هایی است که ماهیت وجودی آلبوم را توجیه می‌کنند.

اگر «زمان» هیچ نبود به‌غیر از قطعه‌ی آغازین آن، باز هم عیسی غفاری با این آلبوم بار خود را بسته بود. اندیشیدن به مفهوم سکوت و نقش آن در موسیقی ایرانی آغازگاه بکر این آلبوم است. در این قطعه، «تو نیستی»، بیش از آن که صداها اهمیت داشته باشند، این سکوت‌ها هستند که تعیین‌کننده‌ی شخصیت قطعه هستند؛ شخصیتی که می‌تواند در پیوند با مفهوم نام آن نیز تفسیر شود.

اوّل آنکه توالی این سکوت‌های غریب «نیست» و فقدان را برجسته می‌کنند، گویی سازها به امید شنیدن پاسخی می‌نوازند و سپس، با پاسخ نگرفتن و ناتمام ماندن، نومید شده از تکرر سکوتی تلخ به دوباره ندا دادن و تمدد خواهی‌شان ادامه می‌دهند. دوم آنکه در این قطعه، با ایستِ گاه و بیگاه جملات ملودیک روی نت‌هایی که حس فرود کامل را القا نمی‌کنند و سپس پی‌دَر آمدن سکوتی نسبتاً درازدامن، نوعی عطش بی‌پاسخ مانده در ذهن شنونده انگیخته می‌شود، باز چون عطش حضور غایبی (فرودی) که «نیست». سوم، سد کردن ممتد و تعمدی پیشروی جملات به واسطه‌ی سکوت‌های طولانی میان آن جملات، انگار تلاشی مازوخیستی است برای نمایاندن عذاب فقدان و نیست.

از این قطعه که بگذریم، آلبوم گریزی به تجربه‌های پیشین آهنگساز در «ردیف نو» دارد؛ به‌خصوص در بازنشانی گوشه‌هایی از ردیف در یک بستر مدال نو. نیز کلّ سیر احساسی و روایی اثر تابعی است از شعرگونه‌ای که در دفترچه آمده است1با این حال، ایده‌ی ناب قطعه‌ی اوّل در سایر قطعات چندان مابه‌ازایی نمی‌یابد و آن اصالت زود یافته‌، دیری نمی‌پاید2.


1- تو نیستی/ زمان نمی‌گذرد./ تمام اوقات تلخ/ زاییده‌ی نبودنِ تواند/ و ما/ باقی پیمانه‌ها را/ به یاد تو/ به هم نوش می‌کنیم.
2- البته این به معنای آن نیست که سایر قطعات این آلبوم حامل ایده‌های تکراری‌اند یا خالی از لحظه‌های خلاقانه‌اند؛ دست‌کم «نوش» نمونه‌ی نقیض این گزاره است.

برای خرید و دانلود آلبوم زمان به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 2.8
29 بهمن 1396
بالا