رجوع به گذشته و استفاده از قطعاتی که آزمون خود را در تاریخ پس دادهاند و بر دل مخاطبان نشستهاند، ظاهرا راهی کمخطر و آسان است اما واقعیت امر چیز دیگری است. شاید به خاطر همین سختی راه است که کسی مثل اوزی ازبورن در ۵۸ سالگی و پس از ۳۵ سال تجربه یک آلبوم بازخوانی (کاور) منتشر میکند.
آلبوم «نوستالژینامه» اثر فرزاد میلانی همانطور که از نامش پیداست بازخوانی آثاری نوستالژیک است. کاری را که گروههایی مثل «دنگشو»، «پالت» و ... در حد یکی دو قطعه در آلبوم انجام میدادند و در مسیر شهرت جواب گرفته بودند، میلانی سرلوحهی کل آلبوم خود قرار داده تا توانایی خود در تنظیم را نشان بدهد و البته نگاهی جدی هم به بازار داشته است اما ظاهرا این بازخوانیها به دلیل نداشتن نظرگاه روشن و بدیع نه اثر درخوری محسوب میشود و نه بازار چندانی داشته است.
در «نوستالژینامه» تلاش شده با تنظیماتی ملهم از موسیقی جَز، فلامنکو و ... و با کمک ادبیات متفاوتی دربیان موسیقایی، لباسی نو بر تن آثار ماندگاری از موسیقی گلها، موسیقی فلکلور و حتی پاپ قدیم پوشانده شود اما این تنظیمات و نوازندگیهایِ قابل قبول تنها تزئیناتی هستند که میخواهند نظرگاه کلیشهای و کهنهی مولف را پوشش بدهند. نظرگاهی که در پی سوءاستفاده از استعداد گذشتگان است.
بازخوانی آثار موفق چه در ایران و چه در دیگر نقاط جهان متداول است و پدیدهی غریبی نیست.
هنرمندان صاحبکرسی وقتی این کار را انجام میدهند چنان دیدگاه خودشان را در آن اثر منعکس میکنند که یک شعر(لیریک) یا ملودی ثابت به واسطهی تنظیم و خوانش خاص مولف جدیدش، اثری بدیع با محتوای جدید میشود. در واقع هنرمندی که وارد این عرصه میشود، بهتر است موضوع اصالتِ تفسیر را مدنظر داشته باشد و الّا همان «نوستالژیبازی»ای میشود که خواستهی بازار است و در چند سال اخیر از علیرضا قربانی، سالار عقیلی، رضا صادقی، علی زندوکیلی و جدیدا محمد معتمدی شنیدهایم.
برای خرید و دانلود آلبوم نوستالژینامه به وبسایت بیپتونز مراجعه کنید.