نشان ملی ثبت(رسانه‌های دیجیتال)

تگ: مهرداد پاکباز


ardogan 1

محصول دشتی بدون خار

نویسنده: امیر بهاری

جنک اردوئان موسیقیدان بی‌ادعای ترک در فرهنگسرای نیاوران روی صحنه رفت و با اجرای مسلط قطعاتی روی گیتارِ بدون‌پرده (گیتار فرتلس) و گیتار الکتریک، یک کلاس نوازندگی برای هنرمندان و علاقمندان ایرانی به نمایش گذاشت. او چه در منش اخلاقی و چه در رویکرد هنری، رهرو خلف استادش، ارکان اوگور (ائور) بود.

گیتار بدون‌پردۀ ابداعی ارکان اگور که امروز مورد استقبال بسیاری از نوازندگان دنیا قرار گرفته است بهترین امکان برای نوازنده‌های خاورمیانه‌ای است تا فواصل مطبوع فرهنگ موسیقایی خود را روی آن پیاده کنند. پیدا کردن چیزی مثل ربع پرده که به سلیقه و توانایی و سنوریته‌ی خود نوازنده باز می‌گردد، باعث تولید صدای تازه روی گیتار الکتریک و کلاسیک می‌شود، که اگر ذوق آهنگسازی هم در کار باشد، محصول قابل تأملی به دست می‌دهد، اتفاقی که چهارشنبه شب در فرهنگسرای نیاوران رخ داد.

آن صفتی که بیش از هرچیزی در اردوئان به عنوان یک اجراگر روی صحنه نمود دارد، تسلط یک هنرمند شرقی روی یک ساز غربی است. سازی که به دلیل تفسیر نوازنده‌اش، از فرهنگ غالب قرن بیستمی‌اش خارج، و به خدمت الگوهای تکنیکی و ساختاری موسیقی ترک‌ها گرفته شده بود. چشم‌اندازی که ارکان اگور، هنرمند برجسته‌ی ترک در دهه ۱۹۷۰ میلادی ترسیم کرد و حالا در ابعادی گسترده در ترکیه محقق شده است.

اجرای اردوئان در تهران اما نقطه ضعفی هم داشت که با توانایی هنری او هم‌خوان نبود. اردوئان در بخش عمده‌ی اجرایش قطعاتی تنظیم شده برای یک گیتار تنها را اجرا می‌کرد و گاهی با استفاده از امکانات الکترونیک روی ریتم یا آکوردی که در لحظه می‌نواخت بداهه نوازی می‌کرد. یا گاهی اوقات چندین موتیف را روی هم لوپ می‌کرد و روی این هارمونی به دست آمده یک ملودی جذاب می‌نواخت. این جنس موسیقی ارتباط درونی با مخاطبش برقرار می‌کند و حفظ این ارتباط مهم‌ترین کار اجراگر روی صحنه است. اردوئان که هنرمند بسیار فروتنی بود و مهرداد پاکباز را استاد خطاب می‌کرد، مابین قطعات جملاتی را به زبان می‌آورد که ارتباط مخاطب و دنیای موسیقایی خودش را مختل می‌کرد و این اشتباه از چنین هنرمندی  بعید بود.

حضور مهرداد پاکباز و ژوبین کلهر در این اجرا هم  قابل تأمل بود که هر کدام یک قطعه با او نواختند و به عنوان قطعه بیز در انتها با او بداهه نوازی کردند. اردوئان با خضوع در ستایش مهرداد پاکباز سخنانی بر لب آورد. بعد پاکباز را به روی صحنه دعوت کرد و آنها قطعه‌ای از این آهنگساز و مدرس ایرانی موسیقی اجرا کردند. کار مهرداد پاکباز مثل دیگر آثارش، هارمونی پیشنهادی و اصیلی برای ساز گیتار کلاسیک داشت اما از حیث ساختار و توانایی تاثیرگذاری روی مخاطب، در سطحی پایین‌تر از بخش عمده آثار اردوئان قرار می‌گرفت و مشتی نمونه خروار بود از موسیقی ایران در مقابل موسیقی کشوری که میدان تجربه و آزمودن در آن آزاد، فراخ و بدون خس و خار است.


عکس‌ها از سینا سیاوشان

03 دی 1396
iran flute society1 1

منشور چهار آهنگساز

نویسنده: آروین صداقت‌کیش

عطر همکاری دانشگاهی نخستین چیزی است که از آلبومی با نام یک انجمن تخصصی به مشام می‌رسد. استادی دلسوز، انجمن تخصصی ساز و یک کنکور استاندارد را پایه‌گذاری کرده، دانشجویی با استعداد و کوشا در آن برگزیده شده، بعضی استادان دانشگاه برای اجرا قطعاتی تصنیف و به برگزیده اهدا کرده‌اند و در نهایت جایزه‌اش را که ضبط یک آلبوم بوده دانشگاه -از طریق موسسه‌ای که گویا خاص نشر آثار دانشجویی به راه انداخته- منتشر کرده است.

«مهرداد غلامی»، همان دانشجوی برگزیده، اکنون چند سالی است به عنوان یک نوازنده‌ی پرتلاش شناخته شده است، به ویژه برای کسانی که مخاطب موسیقی نو باشند. توانایی اجرایی و جدیت او در تفسیر قطعات تازه و شجاعتش در تجربه کردن فضاهای صوتی متفاوت او را در جایگاه تفسیرگر مطمئن و منتخب بسیاری از آهنگسازان امروزی و معرف بسی قطعات نو قرار داده است.

این دو نکته که اولین‌اش تاکید دوباره‌ای است بر نتیجه‌بخشی کار جمعی نظام‌مند و دومی هم تضمین کیفیت اجرا (البته با همراهی «مهرداد پاکباز» و «مریم مهربان») به جای خود، اما نباید فراموش کرد که ارزش اصلی آلبوم در آن است که بخت شنیدن آثار شایان توجه چهار آهنگساز با زبان‌ها و بیان‌های موسیقایی مختلف را فراهم آورده است. اینگونه، «آگنوزی» «کیاوش صاحب‌نسق» با آن دلمشغولی موفق همیشگی آهنگساز به مساله‌ی شناخت، مخصوصا پوشیده/آشکار شدن واژه‌ها همراه بازتابشان در موسیقی و تسلطش بر دایره‌ی تکنیکی متاخر فلوت؛ «سونات گیتار و فلوت» «مهرداد پاکباز» و حرکت بر لبه‌ی مرز شرق-غرب (یا حتا قبلا گیتار-عود) که در نهایت در موومان سوم، «گردانیه»، به یک درآمیزی مهیج می‌رسد؛ «سونات گیتار و فلوت» «مهران روحانی» (نقطه‌ی اوج آلبوم) و بازی نورپردازانه‌ی خیال و هنرنمایی یک آهنگساز استاد در ترکیب انرژی موسیقایی متراکم با شناخت زیبایی‌های سازی؛ و در نهایت «بالاد فلوت و پیانو»ی «محمدرضا تفضلی» با زیبایی رمزآلود و ژرف سردش (که کاری است شاخص و متفاوت در میان آثار منتشر شده‌ی او)؛ همه و همه گوشه‌ای باارزش از نگاه آهنگسازان همدوره‌ی ما به فلوت را نمایش می‌دهد، درست همان که قاعدتا هدف غایی هر انجمن تخصصی ساز و هر نوازنده‌ی شاخص فعال است.

امتیاز: 4
22 مهر 1396
بالا