نشان ملی ثبت(رسانه‌های دیجیتال)

تگ: میر وحید رادفر


gardeshe jaam 00

در بند تاریخ اساطیری

نویسنده: کامیار صلواتی

«ژرفای باستانی1»، «مکتب تنبور باستان»، «نیاکان پاکم در هزاره‌های پیش»، «تنبور ساقه‌ای است که ریشه‌اش تا اعماق تاریخ این خاک تنیده و پیشینه‌ی عمیق فرهنگ و هنر سرزمین جاوید را به چهره دارد»، «نوزاد پیر این فلات»، «دایگی نوزاد»، «نیکو برپا نشانیدنش [تنبور را] »... این‌ها در کنار نام‌گذاری‌هایی چون «زرتشتی»  همه در چند خط توضیح آلبوم «گردش جام» آمده است؛ استعاره‌ها و تمثیل‌هایی عجیب و بحث‌برانگیز که هر کس اندکی با اهالی تنبور دمخور شده باشد آن‌ها را از بر است2 .

به‌نظر می‌رسد گفتمان تنبورنوازان، اگر اصولاً قائل به وجود چنین گفتمانی باشیم، در حال حاضر با این تفکرات اسطوره‌ای عجین است. گفتمان موسیقی تنبوری با کمبود واقع‌بینی تاریخی، علمی، تحقیقی و انتقادی روبروست. گردش جام و توضیحات نوازنده/آهنگسازش نمونه‌ای از این فقدان واقع‌بینی علمی و انتقادی است: درست معلوم نیست که «مکتب تنبور باستان» چیست امّا تنبورنوازانی چون وحید رادفر با اطمینانی تام از آن سخن می‌گویند؛ مکتبی که به گمان نوازنده‌ی آلبوم از «هزاره‌های پیش» می‌آید بدون آنکه معلوم کند «چند» هزاره‌ی پیش را می‌گوید، به استناد کدام سند و مدرک و پژوهش آن را روایت می‌کند، و ویژگی‌های عینی موسیقایی آن مکتب باستانی چیست. تازه اگر فرض کنیم که ادعای او درست باشد، چه ارتباطی میان زمان حال این «ساقه»، که «گردش جام» تجسد موسیقایی آن است، با آن «درخت کهن» ناپیدا وجود دارد؟ تمام این استعاره‌ها در ذهن رادفر و برخی دیگر از تنبورنوازان به برساختن تاریخی اسطوره‌ای، مقدس، پرسش‌ناپذیر و غیرقابل سنجش می‌انجامند؛ تاریخی اسطوره‌ای و متافیزیکی که اگر بخواهد همچنان در ذهن تنبورنوازان به حیات خود ادامه دهد نمی‌توان از این «ساقه» چندان انتظار رویش نویی داشت.

تنبورنوازان ما تنبور را هنوز در آسمان‌ها می‌بینند، و با این تفکر جزم‌اندیشانه نه تنها راه را بر هرگونه گفت‌و‌گوی جدی درباره‌ی موسیقی‌شان بسته‌اند، که امکان پیشرفت و اصلاح و منعطف کردن نظام موسیقایی خود را مسدود کرده‌اند. تنبور باید به زمین هبوط کند، تقدس‌زدایی شود، محمل خلق گفت‌و‌گوهای جدی باشد، و از ساحت «اسطوره‌ای» به ساحت «تاریخی» ارتقا یابد تا کورسوی امیدی برای بسط ظرفیت‌های موسیقایی آن همچنان روشن بماند. با بستر ایدئولوژیکی که امثال «گردش جام» تعریف می‌کنند، همه‌ی این راه‌ها فعلاً به بن‌بست می‌رسند.  


1- تمام واژه‌ها و ترکیب‌هایی که در گیومه آمده است مستقیماً از متن دفترچه‌ی آلبوم نقل شده‌اند.
2- در دفترچه‌ی آلبوم بر این نکته تأکید شده که گردش جام توجه خود را به وجوه صرفاً موسیقایی معطوف کرده نه وجوه آیینی. بنابراین این آلبوم را چندان با جنبه‌های پیراموسیقایی سروکاری نیست؛ امّا شگفت آنکه تمام متن توضیحی آلبوم بر دال‌های به‌شدت غیرموسیقایی چون باورهای اساطیری نوازنده/آهنگساز استوار شده است.

برای خرید و دانلود آلبوم گردش جام به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

18 دی 1396
gardeshe jaam 00

باستانی قاجاری

نویسنده: امیر بهاری

هرچند ادعاها نقشی در سرنوشت اثر هنری ندارند امّا در روند تولید اثر تاثیرگذار و مهم‌اند. در دفترچه‌ی آلبوم «گردش جام» به آهنگسازی و نوازندگی «میروحید رادفر» بحثی مطرح شده است که: «…این اثر به شیوه‌ی نگرش و نوازندگی در مکتب باستان می‌پردازد. در این مکتب ساز تنبور صرفاً از جنبه‌ی موسیقایی و نه آیینی مورد توجه قرار می‌گیرد.» این جملات بیانگر دیدگاه هنرمند در ایده‌پردازی برای ساز تنبور است زیرا با توجه به این نکته که موسیقی تنبور چند قرن است به شکل آیینی شکل گرفته است، ادعای «رادفر» در تولیدِ این اثر باید به موسیقیِ تنبور، پیش از تاریخ شکل‌گیری مقامات بازگردد. طرح چنین موضوعی نیاز به سند دارد. تا آنجا که می‌دانیم از تنبور پیش از مقامات، موسیقی ثبت شده‌ای وجود ندارد که به آن رجوع شود. اما می‌دانیم موسیقی تنبوری که امروز می‌شنویم کاملاً آیینی است. حتی آن چیزی که «سیدخلیل عالی‌نژاد» و پیش از او «سید امرالله شاه‌ابراهیمی» می‌نواختند، که تا حدود زیادی متفاوت از تنبور مقامی-آیینی بود، نوآوری در موسیقی تنبور محسوب می‌شد. اگر هم منظور از باستان چیز دیگری باشد شایسته است که «رادفر» این منظور را در بیش از یک کلمه روشن کند.

در محتوای آلبوم هم خبری از باستان نیست. آلبوم بیشتر متأثر از موسیقی کلاسیک ایرانی (ردیف دستگاهی) صدا می‌دهد که قدمتی نهایتا ۱۵۰ساله دارد. برای مثال قطعه‌ی «سوار سوار» حال و هوایی شبیه چهار مضرابی در چهارگاه دارد یا در قطعه‌ی اول فاصله‌ی سه‌چهارم پرده به‌گوش می‌رسد که برخوردی امروزی با تنبور و چیزی خارج از بستر فرهنگی این ساز کهن است. اینگونه تاثیر گرفتن اشکال نیست، ویژگی اثر و هنرمند است. هنرمند می‌تواند و باید از سازش به هر  شکلی که مورد نیاز اثر است، استفاده کند کما اینکه در این اثر هم بیشتر دیدگاه نوازنده‌ی سازهایی مثل تار و سه‌تار متبلور است تا تنبور. مسئله‌ی مهم مفهوم کار هنری است. تنبور را از جایگاه خود خارج کردن و در بستر دیگری نواختن نیاز به آهنگسازی خلاقانه‌تری دارد که اینجا فقدانش حس می‌شود. شنیدن نغمه‌های آشنا با ساز تنبور لذت بخش است امّا برای اطلاق اثر هنری به یک آلبوم موسیقی به چیزی بیش از این نیاز داریم.  

برای خرید و دانلود آلبوم گردش جام به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 1.1
07 آذر 1396
بالا