نشان ملی ثبت(رسانه‌های دیجیتال)

تگ: نستوه رمضانی


solfege

سُرایش

نویسنده: آروین صداقت‌کیش

آیا می‌توان کاری کرد که یک هنرجو فاصله‌های موسیقی ایرانی را بدون این که لازم باشد مدت‌ها تمام ردیف را حفظ کند، در ذهن داشته باشد و از روی هر نت‌نوشت آنها را بخواند یا به صورت ذهنی بشنود؟ آیا می‌توان علاوه بر گذر از نقش‌مایه‌ها و الگوهای ذخیره شده در ردیف، با تمرین الگوهای دیگری، رابطه‌ای میان چشم، گوش، ذهن و حنجره‌ی یک موسیقی‌دان ایرانی برقرار کرد؟ همه‌ی اینها پرسش‌هایی است که نستوه رمضانی (پس از امیر اسلامی1 و جداگانه چند تن دیگر مقدم بر آنان) با تالیف کتاب «سلفژ موسیقی ایرانی» در صدد پاسخ به آن برآمده است.

کتاب شش فصل دارد. مولف هر یک را به یکی از دستگاه‌های موسیقی ایرانی (جز راست‌پنجگاه) اختصاص داده و پرداختن به آوازهای پنجگانه را به کتاب بعدی موکول کرده کتاب به‌طور عمده بر ساختار مقامی هر دستگاه متمرکز است (آن هم با استفاده از نوعی تئوری دانگ‌ها که در متن تصریح نشده). تمرین‌هایی ساده‌شده، نقش‌مایه‌هایی از بدنه‌ی ردیف، تمرین‌هایی با تمرکز بر فواصل خالص و درنهایت بخش‌هایی از آثار موسیقی‌دانان برجسته (مثل شهنازی، عبادی، نی داوود، شهناز، بیگجه‌خانی، پایور و ...) به‌تدریج هدف آموزشی کتاب را تحقق می‌بخشند. یعنی هنرجو ابتدا فاصله‌ها و الگوهای حرکتی را به شکل‌هایی تمرینی فرامی‌گیرد و در نهایت آن الگوها را به شکلی واقعی در بخشی از یک اثر هنری شناخته‌شده می‌بیند و می‌خواند.

چنین چیدمانی پیامی پنهان درباره‌ی میزان ذهنی‌شدگی ممکن در موسیقی ایرانی به ما می‌دهد. همین جاست که درمی‌یابیم سرانجام از نظر اغلب کارورزان موسیقی کلاسیک ایرانی فواصل را نمی‌توان بیش از حد از الگوهای ملودیک منتزع کرد. از این دیدگاه، ساختارهای انتزاع‌شده از فواصل ارتباط چندانی با آفرینش در موسیقی ایرانی ندارند و حتا ممکن است کار برآنها توانایی سرایشی-ذهنی را نیز به عنوان یک توانایی کاملا دراختیار تکمیل نکند. بااین‌حال کتاب بهره‌ی جنبی آشنایی با الگوهای آفریده‌ی موسیقی‌دانان ایرانی را دارد که ممکن است به خودآگاهی فنون تالیف در موسیقی ایرانی یاری برساند. کدام کارگر می‌شود، اصلی یا جنبی؟ باید منتظر نشست و دید.


1- امیر اسلامی در تقریظش بر کتاب اشاره می‌کند مولف که دانشجوی او نیز بوده «براساس شیوه‌ی سلفژ» استادش کتابی تدوین کرده.

28 آبان 1397
بالا