تنبور ساز عجیبی است، صدای غریبی هم دارد و یکی از قدیمیترین سازهای شرقیِ مناسب برای نواختن به شکل گروهی و هموفونیک است. پردهبندی و ساختار ساز تنبور حدود هزار سال تغییر نکرده است۱.
گروه «هَترا» در اولین آلبومشان (که نام خود گروه را بر پیشانی دارد) از تنبور، در فضایی نامتعارف با اِلِمانها و الگوهایی از موسیقی «امبینت» (Ambient music) و بهقول خودشان «سایکودلیک فولک»(Psychedelic folk) استفاده کردهاند.
تنبور انتخاب درستی برای حضور در این فضای موسیقایی به نظر میآید، اما اشتباه آنجا صورت میگیرد که نوازندهی تنبور به جای نواختن دورهای ریتمیکِ مقامات تنبور، سعی بر استفادهی بهاصطلاح نوینی از تنبور دارد که نمونه سرعتی و تکنیکیترِ آن را در نوازندگی «سهراب پورناظری» دیده ایم.
در واقع اینکه نوازندهی تنبور توانایی نواختن مقامات را داشته یا نه، موضوع بحث ما نیست.
شاید نوازنده تنها مسیر را برای سُنوریتهی مطلوبِ هَترا اشتباه انتخاب کرده است. شاید اگر مقامهای مناسبی برای این موسیقی را مینواخت و از آن هارمونی درونی و منحصربهفرد تنبور استفاده میکرد، فضای مناسبتری برای این موسیقی به دست میآمد.
گفتگوی تنبور و گیتار الکتریک بر بسترِ موسیقی الکترونیک، با توجه به اینکه از ساز تنبور در این جنس موسیقی کمتر استفاده شده، میتوانست ایدهی موفقی باشد؛ هم به دلایلی که پیشتر ذکر شد و هم به دلیل شکل پردهبندی این ساز کهن (به واسطهی داشتن نیمپرده) اما این سادهانگاری است که بخواهیم تنها با تکیه بر همین خصیصه از تنبور در این قالبِ بهاصطلاح تلفیقی استفاده کنیم.
«هَترا» به سادگی میتوانست، به واسطهی جنس موسیقی مورد نظرش، از مقامات خلسهآور تنبور استفاده کند اما از این امر بازمانده است.
در مقابل، تنبور هم در نقش گیتاری قرار گرفته که تکنیکهای خیلی سادهای را اجرا میکند و الگوی نواختناش در خود موسیقی راک هم کلیشهای و قدیمی است. از طرف دیگر پرکاشنها خیلی تخت اجرا شدهاند و صدابرداری هم خیلی تخت انجام شده است و کمکی به فضای آلبوم نمیکند و اصولاً این جنس صدابرداری برای این سبک موسیقی مناسب نیست. خلاصه اینکه یک ایدهی بسیار خوب، به دلیل ناپختگی و عدم شناخت کافی، از دست رفته است.
۱. مقدمهی علی اکبر مرادی در کتاب «زمینهی شناخت تنبور» نوشتهی حیدر کاکی، نشر نوید شیراز، ۱۳۸۸
برای خرید و دانلود آلبوم هترا به وبسایت بیپتونز مراجعه کنید.