نشان ملی ثبت(رسانه‌های دیجیتال)

تگ: کنسرت خیابانی


hhh

روایت پاپَکی از میرزا عبدالله

نویسنده: امیر بهاری

همایون شجریان در چند سال اخیر، پروژه‌ی چندان قابل دفاعی ارائه نکرده است: جز این‌که سیل مخاطبان را روانه‌ی سالن‌های کنسرت کرد -که البته اتفاق کوچکی نیست-، از منظر زیبایی‌شناسیْ زندگیِ هنری او در این سال‌ها دستآورد خاصی نداشته است؛ چه طی همکاری‌های رنگارنگی که با برادران پورناظری کرده -که به نوعی می‌توان آن‌ها را توسعه‌ی ایده‌های محسن نامجو دانست-، و چه آلبوم عجیب ‌و گوش‌نکردنیِ «مستور و مست» و حتا آلبوم «امشب کنار غزل‌های من بخواب»، هیچ‌کدام آن‌گونه که باید واجد شاخصه‌های نابِ زیبایی‌شناسی نبوده‌اند. از طرف دیگر زمانی که برنامه‌ریزی‌ها برای از سرگرفتن پروژه‌ی چند میلیاردیِ «سی» نقشِ بر آب شد، برگزارکنندگان آن طی نامه‌ای به مردم اعلام کردند که این پروژه اجرا نخواهد شد. محتوای نامه را در چند جمله‌ی صریح می‌توان این‌گونه خلاصه کرد: «برای این‌که شما به دیدن یک اجرای درخشان بیایید، ما هزینه‌ی زیادی را متقبل شده بودیم، ولی چون جیب شما احتمالاً خالی است و در مواقع بحران این درایت را ندارید که کالای فرهنگی را از زندگی‌تان حذف نکنید، ما هم روی صحنه نمی‌رویم».

چند روز پیش همایون با اعلام این‌که حاضر است در خیابان‌های تهران کنسرت مجانی برگزار کند، خواست تا کمی جبران مافات کند اما از آن‌جا که اجرای خیابانی در ایران ممنوع است، به نظر می‌رسد این رفتار پوپولیستیِ همایون شجریان عملاً و صرفاً برای به‌دست‌آوردن دل مخاطبان‌اش بوده است و جالب این‌که در این خصوص با مسئولین بخش فرهنگی شهرداری تهران نیز جلسه‌ای برگزار شده است (به نقل از فارس نیوز). یعنی واقعاً بناست که ما مثلاً در میدان آزادی شاهد حضور چند ده هزار نفر تماشاگر باشیم؟! بعید می‌دانم. اگر بشنویم قرار است همایون شجریان نقش هملت را در نمایشی به کارگردانی علی اوجی بازی کند، باورپذیرتر است تا خبر برگزاری این رویداد بزرگ خیابانی؛ و فراموش نکنیم که همین چند سال پیش بود که درخواست حسین علیزاده برای اجرا در کاخ نیاوران رد شد. اجرایی که بداهه‌نوازی بود و قرار نبود کسی در آن برنامه روی ستون‌هایی به ارزش تاریخ، مهتاب‌بالانس بزند.

با بررسی کارنامه‌ی همایون شجریان در ۷ سال اخیر، گرایش او به پاپ بودن و این‌که ترانه‌هایش به اصطلاح «هیت بشوند» غیر‌قابل‌انکار است. این گرایش با تأثیرپذیری او از سالار عقیلی و خواندن ترانه‌‌ای مثل «ایران من» بیش از پیش قابل اثبات است (لطفاً عبارت «موسیقی پاپ» را با احترام بخوانید و ابری که بالای سرتان از اجراهای برج میلاد، سالن میلاد نمایشگاه و موزیک‌ویدئوهای کوجی زادوری شکل گرفته را بترکانید و مرور کنید اتفاقات بسیار مهمی را که در عرصه‌های مختلف فنی-هنری برای اولین بار توسط هنرمندان موسیقی پاپ تجربه شدند؛ اتفاقات مهمی در عرصه‌ی صدابرداری مانند تکنیک دیوار صدایی‌ که فیل اسپکتور ابداع کرد، توجه جدی به مسئله‌ی طراحی صحنه برای اولین ‌بار، همراه‌شدن موسیقی با جریان‌های اجتماعی و... ).

ظاهراً همایون شجریان دوست دارد کارهای پاپَکی (و نه پاپِ سر‌و‌شکل‌دار) انجام بدهد و بهتر است از این‌که فعلاً برادران پورناظری در کنار او هستند شکرگزار باشیم، چراکه دست‌کم اشعاری از مولانا، سیمین بهبهانی و حسین منزوی را می‌‌شنویم. لابد اگر روزی آن‌ها هم در کنارش نباشند، همایونی که امروز گویی میراث بزرگِ پدر را در چمدانی جا داده و آن را در ایستگاه آثاری چون «شوق‌نامه» جا گذاشته و خودش با قطار سریع‌السیرِ «روایت‌هایی آبکی از شاهنامه» به مقصد سرمایه‌داری در حرکت است، امکان دارد بعد از «سی»، پروژه‌ی «پنج» را با تفسیری «شیش‌و‌هشت» از خمسه‌ی نظامی اجرا کند.

کنسرت خیابانی همایون شجریان متن و حاشیه امیر بهاری شهرداری پورناظری 

15 مرداد 1397
بالا