ده تیر(۱) داعیهی موسیقایی بزرگی ندارد؛ چنانکه از عنوانش نیز برمیآید بیشتر راوی «خاطره»هایی شخصی است، انگار در ذهن خالق، و شاید شنونده، بناست با تصاویری همراه شود. گویی بیش از آنکه وجه موسیقاییاش اصالت داشته باشد، آن تصاویر شخصی اصالت دارند. شاید به همین دلیل باشد که در «ده تیر» با تکرارموکد و پایانناپذیرجملهها و فیگورها روبهروییم: تکراری برای زمانزدایی و تنها تداعی خاطرهای که انگار آوایی مبهم آن را همراهی میکند؛ آوایی که بیش از آن که شنونده را درگیر پیچوخم موسیقایی خود کند او را به حالوهوایی خاص میبرد.
امّا این تمام ماجرا نیست. میشود در «ده تیر» ایدههایی گنگ را بازشناخت که تأکید بیشتر بر آنها میتوانست معنا و عمق بیشتری به اثر ببخشد. یکی از آن ایدهها، جابهجایی نقطهی ثقل ملودیک از ساز غالب مضرابی با زیرایی بالاتر به ساز کششی بمتر است. تارِ همیشه حاضر و پرتحرک در بسیاری از لحظات آلبوم استیناتویی (۲) را مینوازد امّا معمولاً تکلیف سازهای کششی در قبال این استیناتو چندان مشخص نیست.
در معدود لحظاتی برخلاف آنچه معمول است، انگار این تارِ زیرتر و پرجنبوجوشتر نیست که سخن اصلی را میگوید، بلکه صداهای پُشتی و بمتر کششی هستند که در میان تکرارهای تار بیانگر سخن اصلیاند (۳) امّا در سایر لحظات که تار استیناتوی خود را مینوازد سازهای کششی به اجرای افههای صوتی بسنده میکنند. بنابراین نقش جالب و جدیدی که در بعضی قطعات این آلبوم، مانند «رادکان»، «سور» یا «روانه»، به تار واگذاری شده قرینهای چندان معنادار و متناسب در دیگر سازها نمییابد.
البته این استحالهی شخصیتی سازها در وجه دیگری نیز بیانگر خویش است و آن تغییر معنای ساز ضربی و ساز ملودیک در این اثر است.
تار در این اثر بهواسطهي نواختن مکرر فیگورهای ریتمیک تکرارشونده نقش سازهای کوبهای به خود میگیرد و تنبک که در اکثر قریب بهاتفاق آثارموسیقی کلاسیک ایرانی بنا به ضرورتی کارکردی حضور مییابد، در «ده تیر» چون شخصیتی مستقل است که از بند ضرورت وجودی همیشگی خویش رهایی یافته: گاه تکاشارتی میکند، گاه جملهای مینوازد و گاه غیاب را برمیگزیند (۴). بنابراین، این اثر را بیش از آنکه بتوان از جنبهی محتوای ملودیک، مُدال یا حتّی فرمال تفسیر کرد، از لحاظ نقش و شخصیت سازها و نوع برهمنشینی آنها میتوان بررسید؛ امّا این ایدهها علیرغم قابلیت بسط بیشتر چندان پرورانده نشدهاند.
(۱)بهنظر میرسد که نام ابتدایی آلبوم «رادکان» بوده و این را میتوان از متن محمدرضا فیاض فهمید؛ زیرا او در این متن از «ده تیر» با نام «رادکان» یاد میکند. بازبینی و اصلاح متن بعد از این تغییر عنوان میتوانست نشانهی وسواس ناشر در این زمینه باشد.
(۲)اُستیناتو موتیف یا جملهای است که بهطور مداوم از سوی یک صدا یا ساز معمولاً با زیراییای یکسان در یک قطعه تکرار میشود.
(۳)مانند قطعهی «رادکان».
(۴) این نوع نگرش به تنبک کاملاً نوآورانه نیست. در آثار نوازندگانی چون نوید افقه و پژمان حدادی میتوان ردّ این تمهیدات را پی گرفت. تفاوت آنجاست که بیشتر آن آثار دارای پیچوخمهای ریتمیک-متریک زیادی بودند، مثل «آنوآن»؛ امّا در «ده تیر» وجه متریک و ریتمیک موسیقی ساده است و بنابراین برگزیدن نقشی اینچنین برای ساز کوبهای در این بستر سادهي متریک-ریتمیک روان حساب «ده تیر» را از آن آثار جدا میکند.
برای خرید و دانلود آلبوم ده تیر به وبسایت بیپتونز مراجعه کنید.