چرا کلاسهای موسیقی مدارس باید با زمانه هماهنگ شوند؟
۱۵۰ سال پیش اگر کسی میخواست موسیقی بشنود یا باید خودش آن را مینواخت، یا در حضور موسیقیدان میبود. با اختراع فونوگراف توسط ادیسون در ۱۸۷۷ همهچیز تغییر کرد و آدمها با دقت دنیای خود را حول موسیقی ضبط شده (که لزوماً خودشان آن را تولید نکرده بودند) سامان دادند.
اما سوال این است که آیا کلاسهای موسیقی مدارس با این تغییرات همگام شدهاند؟ برخی پژوهشگران معتقدند آموزش موسیقی مدارس باید تحول و تغییری جدی را از سر بگذراند.
یک نوجوان به صورت معمول حدود ۴.۵ ساعت از روز را به موسیقی گوش میکند و امروز اغلب این موسیقیها به صورت دیجیتالیی تولید شدهاند. اما آموزش موسیقی مدارس بر اساس مدل کنسرواتواری و بر مبنای موسیقی هنری غربی است. به علاوه، موسیقی کلاسیک تنها ۱.۴ درصد از فروش موسیقی را در جهان به خود اختصاص میدهد. اما مدارس همچنان آموزش موسیقی را بر مبنای موسیقی کلاسیک انجام میدهند. پس نوعی بحران عرضه و تقاضا وجود دارد. تنها ۱۰ درصد از دانشآموزان سطح دوم، در کلاسهای موسیقی مدارس ثبتنام میکنند.
یک معلم موسیقی باید چطور آدمی باشد؟
به نظر من یک معلم موسیقی ایدهآل قرن ۲۱ باید یک تهیهکننده (producer) موسیقی باشد؛ افرادی که بخشی موسیقیدان، بخشی تکنیسین، بخشی راهنما و مشاور و بخشی جادوگرانی هستند که هنرمندانشان را کمک میکنند.
یک کلاس موسیقی قرن ۲۱ باید چطور باشد؟
امروز راهها و ابزارهای دیجیتالیای در اختیار داریم که کار تهیه و تولید موسیقی را بسیار راحتتر و ارزانتر کرده است. معلمهای موسیقی (در نقش تهیهکنندهی موسیقی) میتوانند دانشآموزانشان را در مقابل پرسشهای امروزی یاری کنند. مثلاً اینکه چطور چندین گروه موسیقی میتوانند با استفاده از هابهای هدفون در یک اتاق تمرین کنند بدون اینکه مزاحم هم باشند؛ یا دانشآموزان چطور میتوانند موسیقی دلخواهشان را تنظیم کنند، یا چطور یک پروفایل آنلاین بسازند تا با دنیای موسیقایی بزرگتری ارتباط برقرار کنند.