چطور یک مُرور آلبوم بنویسیم؟
متن زیر دریچهی کوچکی است به آنچه که در غرب به عنوان مُرورنویسی دربارهی موسیقی روز رایج است. ساده و خلاصه توضیح میدهد که اگر کسی بخواهد مُروری بر یک آلبوم موسیقی بنویسد، باید از کجا شروع کند؛ و از آنجا که یک متن ترجمهشده است، پیش از آنکه رهنمون ما در نوشتن شود، میتواند ما را از بخشی از ادبیات انتقادی روز دنیا نسبت به هنر و موسیقی آگاه سازد. بدیهی است سازوکار «نُویز» و مُرورنویسی برای موسیقی ایرانی ملاحظات خاص خود را دارد و انتشار این مطلب در نُویز به معنای پیروی از آن نیست. ـ نُویز
هدف از نوشتن «مُرور آلبوم» این است که برای مخاطب، تصویری کلی و آگاهانه از یک اثر هنری فراهم کنیم. اما در زمانهای که صدها مجله و هزاران وبسایت و صفحه و کانال، به انتشار مُرور موسیقی مشغولاند، و از طرف دیگر نحوهی مصرف موسیقی توسط مخاطبان بهشدت تغییر پیدا کرده، نوشتن یک مُرور آلبوم کار دشوارتری شده است.
اینها بعضی چیزهایی است که حرفهایها دربارهی نوشتن مُرور آلبوم میگویند:
آلبوم را در حالت طبیعیاش گوش کنید.
«مت لیمی» از نویسندگان Pitchfork میگوید: «من قبل از آنکه به صورت نقادانه به مرور یک آلبوم موسیقی بپردازم آن را در «حیات وحش» میشنوم. یعنی شنیدن مکرر آن، با هدفون و هنگام رفتوآمد به کار.»
یا «لینسی زولاژ» از Pitchfork میگوید: «یکی از کارهایی که همیشه سعی میکنم انجام دهم این است که موسیقی موردنظر را در بسترهای مختلف گوش کنم. خیلیها فکر میکنند منتقد موسیقی، آلبوم موردنظرش را در یک اتاق ساکت یا سیستم پخش درجهی یک میشنود، اما این تنها راه شنیدن موسیقی نیست و من سعی میکنم موقع نوشتن یک مُرور آلبوم این را درنظر داشته باشم. سعی میکنم موسیقی را به زندگی واقعی ببرم. با هدفون و اسپیکر گوش کنم. هم به صورت متمرکز آن را بشنوم و هم به عنوان پسزمینهی فعالیتهای دیگرم. گاهی به تنهایی و گاهی در جمع. موسیقی زندگی ما را به روشهای متنوعی تحت تأثیر قرار میدهد و من سعی میکنم این را فراموش نکنم.»
زیاد گوش کنید، اما بیش از حد فکر نکنید!
لینسی زولاژ میگوید که گاهی نسخهای از آلبوم را چندماه پیش از انتشار به من میدهند تا گوش کنم و گاهی هم یکی دو روز زودتر. من حالتی بین این دو را ترجیح میدهم که در آن بتوانم موسیقی را خوب جذب کنم و به آن فکر کنم اما آنقدر فرصت نداشته باشم که نظراتم را بیشازحد تحلیل و بررسی کنم. بیشتر آلبومهای مورد علاقهام آنهایی بودهاند که در «اولین شنیدن» مرا درگیر نکردهاند اما طی چندبار شنیدنِ متوالی، توانستهام آنها را درک کنم.»
خوب تحقیق کنید.
«مارتین لین» دبیر Tiny Mix Tapes میگوید: «اینکه اول خود را در موسیقی موردنظر غرق کنید حیاتی است؛ و من بعد از این تا جایی که میتوانم دربارهی خود آن هنرمند تحقیق میکنم تا ببینم معانی چطور در رسانهها ایجاد و تقویت شده و نقدها و مرورها چطور درک مردم را دربارهی هنرمند موردنظر تحتتأثیر قرار دادهاند؛ و اینکه اینها با باورهای من دربارهی آن موسیقی و هنرمند هماهنگ است یا خیر.»
سعی کنید یک روایت بسازید.
«مایکل آزراد» نویسنده و دبیر Talkhouse میگوید: «من متوجه شدهام که دارم سعی میکنم هرچه مینویسم را به صورت نوعی روایت دربیاورم. باید یک داستانی وجود داشته باشد وگرنه نمیدانم چه میگویم.»
فرآیند ویرایش را بپذیرید.
«اندرو دانیل» استادیار دانشگاه «جان هاپکینز» میگوید: «در نوشتن یک مُرور آلبوم مسئله فقط «صدای شخصی شما» یا «الهامات» شما نیست، بلکه باید قادر باشید با یک ویراستار کار کنید و مطلب را بارها بازنویسی کرده و گاهی نظرات و تأکیدهایتان را تغییر دهید.»
به ملاحظات مُرور یک آلبوم در عصر دیجیتال واقف باشید.
کیسی جارمن از Believer میگوید: «پیشترها نویسندهی مرور آلبوم این فرصت را داشت تا پیش از انتشار و پیش از اینکه عموم مردم شروع کنند به حرف زدن دربارهی یک آلبوم، آن را بشنود و بتواند یک استدلال مُدَون در برخورد با آن داشته باشد. اما امروزه با کمپینهای تبلیغی که مدتها قبل از انتشار آلبوم شروع میشوند این چشمانداز تغییر کرده است. از همان لحظهی انتشار هرکس نظر خودش را دربارهی آلبوم دارد. در چنین شرایطی نوشتن چیزی شخصی و بامعنی سختتر است.
نوشتن یک مرور آلبوم را تمرین کنید.
خودتان را به چالش بکشید تا آلبومی را که اصلاً نمیشناسید، از هنرمندی که چیزی دربارهاش نمیدانید و در ژانری که تا حالا سرراهتان قرار نگرفته، بررسی کنید. چندبار آن را بشنوید و بعد شروع کنید فکرهایتان را بنویسید: چه احساسی دارد؟ چطور صدا میدهد؟ سپس یادداشتهایتان را به صورت پاراگرفهای کوتاه شکل بدهید و موسیقی را توصیف کنید.
حالا سراغ گوگل بروید و هرچه میتوانید دربارهی این هنرمند پیدا کنید. بعد دوباره پاراگرافهایی را که دربارهی موسیقی نوشتهاید با آنچه دربارهی هنرمند یاد گرفتهاید، ترکیب کنید.