نشان ملی ثبت(رسانه‌های دیجیتال)

بایگانی: 29/04/1398


falasefe

فیلسوفان مسلمان و موسیقی

نویسنده: آروین صداقت‌کیش

بخش قابل توجهی از فیلسوفان دوره‌ی اسلامی کتاب یا کتاب‌هایی در مورد موسیقی دارند یا دست‌کم فصل یا فصل‌هایی از یک اثر مهم‌شان را به موسیقی اختصاص داده‌اند. فارغ از این که می‌دانیم علت اصلی جایگاهی است که موسیقی در تقسیم‌بندی دانش در دنیای قدیم داشته است، این امر پرسشی را مطرح می‌کند: آیا در میان آرای این فیلسوفان نکاتی فلسفی (به معنایی که این واژه در غرب دارد) در باب موسیقی می‌توان یافت؟ این پرسشی است که کتاب فلاسفه و موسیقی شرق کار جدید آرین رحمانیان  تلویحاً طرح می‌کند. این کتاب نیز مانند تالیف پیشین مولف، فلاسفه و موسیقی، که مرور سطحی آرای فیلسوفان غربی بود گردآوری ابتدایی‌ای از آرای موسیقایی کندی، فارابی، اخوان الصفا، ابن سینا، قطب‌الدین شیرازی و... درباره‌ی موسیقی است.

مؤلف برای این که خواننده بتواند به بحث اصلی کتاب بپردازد در فصل نخست زمینه‌های تاریخی شکل‌گیری و گسترش فلسفه‌ی اسلامی را به اجمال توضیح می‌دهد و در فصل دوم نظر اهم فیلسوفان این نحله را درباره‌ی هنر و نیز جایگاه موسیقی را میان دانش‌ها. دو فصل برای بررسی چنین موضوعاتی سخت ناکافی است. از یک سو خواننده‌ی ناآشنا را به حد آشنایی لازم برای مطالعه‌ی فصل‎ بعد نمی‌رساند و از سوی دیگر به خواننده‌ی آشنا نیز چیزی درخور تفکر و تأمل نمی‌دهد.

پاسخ پرسش مهم بند نخست اما، چنان که بر اهل فن گشوده است در فصل سوم داده می‌شود. فیلسوفان مسلمان -که مؤلف به تسامح آنها را فلاسفه‌ی شرق خوانده- کمتر نکته‌ای به معنای امروزی «فلسفی» درباره‌ی موسیقی گفته‌اند. آنچه آن فیلسوفان نامی درباره‌ی موسیقی آورده‌اند اغلب بنا بر تقسیم‌بندی‌های کنونی علم در دایره‌ی فیزیک/صداشناسی و موسیقی‌شناسی و به ندرت ذیل نوعی روان‌شناسی موسیقی اولیه (نظریه‌های قدیمی تاثیر موسیقی در نفس) قرار می‌گیرد و بسیار به ندرت در زمره‌ی «فلسفه‌ی موسیقی» (مثلا رگه‌هایی کمیاب در آثار الکندی و فارابی) یا حتا مباحث «فلسفه‌ی هنر». دلیلی افزون بر این که بگوییم معنا و دامنه‌ی فلسفه نزد آنان با امروز متفاوت بوده در مجال کتابی مختصر نمی‌گنجد و به طریق اولی در مروری چنین کوتاه نیز. واگذاشتن فصل پایانی به نظریه‌ی موسیقی نیز تنها بازتأکیدی است بر فقدان یادشده.

29 تیر 1398
بالا