اجرا با تکنوازی ریتم آزاد عود بر روی ریزهای سنتور آغاز میشود. در همان آغاز اجرا عود مدهای مختلفی را در مدت زمان کوتاهی به شنونده نشان میدهد. با موزون شدن موسیقی و حضور کامل سنتور (یازده خرک) میفهمیم تمرکز بر ارائهی رنگهای صوتی نرم و بم یکی از اهداف اجرا است. تسلط هر دو نوازنده بر صدادهی سازهایشان، کنترل شدتوریها و ارائهی طیف متنوعی از تکنیکها باعث میشد کیفیت مطلوب نوازندگی به مهمترین ویژگی لذتبخش اجرا تبدیل شود. در ادامه آمدن قطعهای که ملودیاش رنگ و بوی خراسانی دارد، اجرای دو تصنیف آذربایجانی (به خوانندگی آذرپیرا)، تکنوازیهای ریتم آزاد در بیات شیراز و اجرای قطعاتی که ملودیشان ملهم از موسیقی مردمی (فولک) آذربایجانی است طیف سبکی اجرا در حوزهی مد و ملودی را گستردهتر میکند. نیمهی دوم اجرا تار جایگزین عود میشود و حضور عناصر موسیقی آذربایجانی نیز پر رنگتر. کنسرت پس از حدود یک ساعت و دهدقیقه اجرای بیوقفه با یک رنگ آذربایجانی به پایان میرسد.
به این ترتیب میتوانیم «طرز مستور» را اجرایی پُر بار و پُر ایده تلقی کنیم. با این حال از منظر دیگر همین أمر پاشنهی آشیل بسیاری از آثار امروز موسیقی ایرانی است. موسیقیدان با تمام قوا بخش زیادی از ایدهها و مهارتهایش را در یک اثر میگنجاند، ایدهها به صورت منفرد جذاب و بدیع هستند اما زمانی که کنار هم مینشینند نمیتوانند یک کل واحد را در قامت یک آلبوم یا اجرا بسازند و شنونده در جنگلی انبوه از آنها گم میشود. این تلاش برای نمایش انبوه ایدهها بیارتباط به تحولات در بستر موسیقی ایرانی از میانهی دههی ۱۳۷۰ تا امروز نیست. زمانی که حباب مخاطب موسیقی ایرانی با قانونیشدن تولید موسیقی مردمپسند در ایران میترکد و بستر موسیقی ایرانی تَرَکی جدی برمیدارد. از آن زمان راهحلهای مختلفی برای حل آن ارائه میشود که یکی از آنها راهحلی است که «طرز مستور» نیز در راستای آن است: پیچیدهتر کردن محتوای صوتی (متن) موسیقی ایرانی. «طرز مستور» میکوشد با تأکید بر کمرنگ کردن آواز، الهام از فرهنگهای موسیقایی دیگر، ارائهی یک نوازندگی پُر بار و ارائهی یک اجرای طولانی آن را محقق کند.