در سراسرِ این آلبومِ تکنوازیِ پیانو شاهدِ نوازندگیِ بیکیفیتی هستیم؛ امری که سعی در پنهان ماندنِ آن شده است. اما چگونه؟ اولاً توقفِ دستهایِ نوازنده، با رها نکردنِ پدالِ راست پنهان شده است. حتا قطعاتِ آلبوم زمانی که پایِ نوازنده هنوز روی پدال است و سیمها میلرزند، به پایان میرسند و ثانیاً، تغییرِ سرعتهایی در تمامِ قطعات تعبیه شده که همواره به نوازنده این فرصت را داده تا برایِ حرکتِ بعدیِ خود آماده شود. با این اوصاف کیفیتِ موسیقی در این آلبوم با سطحِ نوازندگی تناسب دارد؛ کمتر از هفده دقیقه موسیقیِ ناخودبسنده با برچسبِ پاپ-کلاسیک.
آلبوم در نگاه کلی، به یک کتابِ بیستون میماند. فرم و محتوایِ ملودیکِ قطعات آنقدر نابسامان هستند که حتا احتمال میرود نتنگاری نشده باشند؛ نتنگاری به مثابهیِ نشانه و فرصتی برایِ اندیشیدن به موسیقی. هر بخش، با وصلی نامناسب به بخشِ دیگر میرسد. جملاتِ موسیقی، آغازِ روشن و استوار، و پایانِ قانعکنندهای ندارند. هر قطعه، با معرفیِ یک موتیفِ ساده شروع میشود و با هارمونیای پرتکرار و ملالآور پیش میرود. در برخی موارد، مانند بخشِ دوم قطعهی «پیانو با رز» و «کرشمه»، شاهد مینورِ هارمونیکی هستیم که در لباسِ مدِ اصفهان با برداشتی نه چندان صحیح از بسترِ صوتی، الگویِ لحنی، شاهد، ایست و اختتام سعی در سرک کشیدن به قلمرو موسیقی ایرانی دارد.
«پیانو با گل رز» نمونهای از آلبومهاییست که تولد و مرگشان یکی است و خود در میان مشابهان هم گم میشوند. چرا مخاطب موسیقی باید از میانِ تاریخِ پر از شاهکارِ سازِ پیانو «پیانو با گل رز» را با این هارمونیِ بیجانش برگزیند؟ موتیفهای از نفس افتادهیِ قطعات در ذهنِ مخاطبشان چند ثانیه میدرخشند و اثر میگذارند؟ هدفِ تولید این سطح از موسیقی، وقتی هیچ حرفی برای گفتن ندارد –بماند تازه باشد یا نه- چیست؟ مگر نه آنکه هر هنرجو هم میتواند با پرداخت بهایش، چنین آلبومی منتشر کند؟
برای خرید و دانلود آلبوم پیانو با گل رز به وبسایت بیپتونز مراجعه کنید.