آلبوم اشتیاق همه چیز دارد. از گرایشهای آهنگسازی کمیابتر در کار والی مثل سه قطعهی رمانتیک ... برامسیاش گرفته تا علاقهی دیرینهاش، آوازهای محلی و تا قطعات نوگرایانهاش بر اساس موسیقی دستگاهی ایرانی. اما باوجود مهارت آهنگسازانهی استاندارد او در همهی این زمینهها آنچه نگاه را بیشتر به سوی خود میکشاند کار مستقیمش روی متن ردیف است. منظور گرایش رضا والی به زبان موسیقایی ردیف نیست، که پیشاپیش میدانیم از سالهای ۲۰۰۰ مشغول غور و تأمل دربارهی آن بوده است. منظور آهنگسازی با خود متن یک گوشه یا یک قطعهی ضربی شناختهشدهی ردیف است.
این گرایش به آفرینش موسیقایی منحصر به والی نیست بلکه طیفی از تجربههای گروهی موسیقیدانان دستگاهی تا همگنان والی را در بر میگیرد که هر یک با رویکردها و راهبردهای خاص خود به سراغ متن ردیف رفتهاند. بااینحال نمونهی والی از آن جهت بسیار قابل توجه است که اولاً بسیار دیر در زندگی حرفهای او ظاهر شد و ثانیاً شالودهاش بر تلاش خودآموختهی او برای راهیابی به دل این موسیقی بوده است.
نمونههای کار مستقیم او بر متن ردیف را در هر دو نسخهی آشوب (رنگ شهرآشوب)، راک (گوشهی راک)، اصول (رنگ ضرب اصول)، حصار و به شکلی پنهانتر در زیرافکندها میتوان دید. برخورد والی اغلب با صراحت اولیه در نمایش متنِ اصلی آغاز میشود و سپس کار به گسترش یا با تکثیر در ساختار ریزبافت تقلیدی (ایمیتاسیونی) یا پیچوتاب دادن ملودی در یک چندراههی مُدال یا گاهی تنها با دگرگونیهای رنگی، میکشد. این یعنی چالش آهنگسازانهی اصلی که هنگام کار مستقیم با متن ردیف پیش روی همهی آهنگسازان دیگر قرار میگیرد سر راه او هم آمده است؛ با متنهایی که خود منطق ساختاری کاملی دارند چگونه برخورد کنیم؟ آیا تنها قدری بزکشان کنیم؟ بر صدرشان بنشانیم و بافت همراه برایشان ببافیم؟ متهورانه جراحیشان کنیم و با منطق خودشان یا حتا با منطق نوساختهی دیگری گسترششان بدهیم؟ به بیان دیگر تنظیمکنندهی سادهای باشیم یا آهنگساز ششدانگ؟ والی در پاسخ به این چالش بزرگ نقشی لغزان به خود میگیرد. هر آن از یکی به دیگری میرود و درست آنگاه که دیگر مطمئن میشویم نقشش را درست تشخیص دادهایم باز به دیگری میگریزد.
برای خرید و دانلود آلبوم اشتیاق: آثار مجلسی رضا والی به وبسایت بیپتونز مراجعه کنید.