مجلسی که آذینمهر در «شوق مستور» پیشِ گوش ما میگذارد، مجلسی نایکدست است از تلقیِ جاافتاده ولی نامعتبری از یک برنامهی (مجلسِ) تکنوازیِ ساز، با رویکرد «دانشجویی/ حفظ و اشاعهای» از موسیقی کلاسیک ایرانی. از آن گذشته، هرچند عنوان نوازنده را در هیچ آکادمیای به کسی اعطا نمیکنند، اعتبارش را هم پیشاپیش نمیتوان به کسی بخشید. کاش میشد این عنوانِ «فارغالتحصیل نوازندگی» را از سرگذشتها بزدایند، تا عنوانِ «نوازنده»، که اعتبار از تلقیِ شنوندههای یک جامعهی معنیدارِ متخصصِ دنبالکننده کسب میکند، وقتی پای هنر در میان است، جایی گواهی نشود؛ نوازندگی آذینمهر ــ متأسفانه ــ تمام و کمال و پخته، در حدی که به انتشار یک آلبومِ متعارفِ قابل قبول بیانجامد، نیست. این ناپختگی، بیشتر از آن که به «حالِ» سازِ او بستگی داشته باشد، به نایکدستیِ تواناییاش در اجرای تکنیکها بازمیگردد. شروع و پایانِ ریزها، موجهای بازوبستهشونده، تأکیدها و، همچنین، حسآمیزیها در ساز او به تناسبی قابلقبول نرسیدهاند و شنونده را با موسیقی همراه نمیکنند؛ مثلاً، روشن نیست چرا در بیاتراجهای با طولی یک دقیقه و چند ثانیهای، پس از معرفیِ تم اصلی، صدا شدت میگیرد، اما اتفاق حسبرانگیزی در مطلب این تغییر را همراهی نمیکند.
در میانهی این اجرا، با قطعهواری به نام «شوق مستور» روبهرو میشویم که نام آلبوم را هم به دوش میکشد. گذشته از آن که در میان این مجلسِ بسیار پایبند به ارایهی اصولِ ردیفی چرا با قطعهای اینچنین روبهرو میشویم، و گذشته از این که این تأکید روی نامی که دو بار در آلبوم تکرار شده وسوسهی انتظاری بیش از یک اتفاقِ معمول و معمولی را در شنونده پدید میآورد، با چیزی روبهرو میشویم بیطلایه و بیلشکر، یکسر، حتا نه در حد متعارف، که وامیداردمان به اجراکننده توصیه کنیم به مرور آثار گذشتگان ادامه دهد.
اجرای رِنگِ منسوب به نیداوود چیزی بر اجرای او نیافزوده و تنها صحه میگذارد بر احترام برای ارایهی پرحکایتِ نیداوود و برادرش، موسی، که بدیع و روان همچنان مِدال بهترین اجرای این ساختهی اکنون هشتادواندی ساله را بر سینه دارند.
برای انتشار همیشه زود است، همچنانکه برای در یاد ماندن. آنچه دیر است و دور طرحی زنده و ایدهمند برای اجراست، که آنچنان سخت نیست.
برای خرید و دانلود آلبوم شوق مستور به وبسایت بیپتونز مراجعه کنید.