نشان ملی ثبت(رسانه‌های دیجیتال)

دسته بندی: موسیقی مردمی


photo 2019 12 21 12 14 19

نقش و ردّ نمونه‌گیران

نویسنده: آروین صداقت‌کیش

موسیقی شمال خراسان یکی از چند سنت تناور موسیقایی جغرافیای ایران است که کم‌وبیش در مراکز هنری ایران و جهان نیز شناخته‌شده است. از همین رو انتشار یک ضبط دیگر از آن ممکن است ماده‌ی اولیه برای کار فکری بیشتر به حساب نیاید. زیرا نمونه‌های برجسته‌ی این نوع موسیقی پیشاپیش معرفی شده است. علاوه بر آن کار تحلیلی بر این موسیقی نیز با سطح‌ها و کیفیت‌های متفاوت صورت پذیرفته است. حتا این نکته که مجموعه ضبط تازه، یعنی همان ضبط‌های فریده رهنما، مربوط به اوایل دهه‌ی شصت است (زمانی که قاعدتاً به دلیل شرایط ضبط‌های کمی صورت می‌گرفته) یا به عبارتی همان اهمیت تاریخی احتمالی چنین ضبطی و امکانات مقایسه‌ای که مخصوصاً با ضبط‌های گذشته مانند ضبط‌های فوزیه مجد پیش رو می‌نهد، نیز ممکن است به قدر نکته و پرسش دیگری که این آلبوم از طریقی جز محتوای موسیقایی‌اش طرح می‌کند بکر نباشد.

ضبط‌های آلبوم تازه‌ی موسیقی خراسان، هفتاد و چهارمین از سلسله‌ی موسیقی نواحی ایران نشر ماهور را برخلاف بسیاری ضبط‌های شناخته‌شده‌ی دیگر کسی انجام داده که نه به موسیقی‌شناسی (خواه به معنای عام یا خاص) شهره است نه به عنوان موسیقی‌دان حرفه‌ای. از این رو است که این آلبوم ناگاه فرصتی برای اندیشیدن به نقش پژوهشگر-ضبط‌کنندگان یا همان فراهم آورندگان داده‌های موسیقی‌شناختی موسیقی مردمی سنت‌های مختلف جغرافیای ایران به دست می‌دهد. دفترچه‌ی خود آلبوم با اشارات پوشیده و مبهم و در حقیقت از راه سکوتش جای این پرسش‌ را باز می‌کند. می‌نویسد: «نگرانی‌هایی سبب شده بود که به سراغ نوازندگان و خنیاگران خراسان بروم.» فارغ از کنجکاوی بر سر نگرانی‌ها که احتمالاً می‌شود حدسشان زد، حالا خواننده-شنونده‌ی دقیق‌تر می‌تواند بپرسد چه ارتباطی میان نمونه‌گیر و نمونه‌ی مورد مطالعه برقرار است آنگاه که اولی در سفر ضبط «نخست نزد شیخ احمد جامی» می‌رود و «بغضش را نزد او می‌ترکاند»۱. یعنی از یک سو آن رابطه‌ی عاطفی‌ و انسانی‌ای که در متن با خنیاگران خراسانی ابزار می‌شود و از سوی دیگر ارادت به ریشه‌های اندیشه‌ای که بخش اعظم آن موسیقی بر پایه‌اش بنا شده (عمده عرفان) چه تأثیری در روند و نتیجه‌ی کار می‌گذارد؟

 


۱- نقل قول‌ها همه از متن دفترچه ص ۵.

برای خرید و دانلود آلبوم موسیقی نواحی ایران ۷۴: موسیقی خراسان به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 0
30 آذر 1398
Musighi Navahi Iran Musighi Lorestaan 72 1

ارزشمند و کم‌دقت

نویسنده: کامیار صلواتی

مجموعه‌‌ی قوم‌موسیقی‌شناسانه‌ی «موسیقی نواحی ایران: موسیقی لرستان» را می‌توان از جنبه‌های مختلفی بررسی کرد؛ مجموعه‌ای که بر روی موسیقی منطقه‌ای تمرکز می‌کند که به اندازه‌ی موسیقی مناطقی چون خراسان، کردستان، جنوب یا حتی بلوچستان و گیلان، آن‌چنان که باید مورد توجه پژوهشگران قرار نگرفته است.

مجموعه متشکل از ضبط‌هایی میدانی است که لختی پیش از وقوع انقلاب اسلامی در دهه‌ی پنجاه و عموماً در حوالی الشتر انجام شده‌اند. در این میان دو استثنا وجود دارند: یکی «رارا» به نوازندگی کمانچه(تال)نواز معروف، همت‌علی سالم، که در خرم‌آباد اجرا شده و دیگری برنامه‌ای متشکل از چند قطعه‌ی متوالی که «اهل حق» نام گرفته و در شمال غربی لرستان، نزدیک هرسین و نهاوند ضبط شده است. این دو، در کنار «سوزه‌سوزه»، تفاوت‌های نسبتاً معناداری با دیگر ضبط‌های مجموعه دارند. «رارا» از نظر تکنیکی و ساختاری پیچیده‌تر و آشکارا «شهری‌تر» از دیگر ضبط‌هاست. «اهل حق» متشکل از نوعی سازبندی (آواز و نوعی تنبور) و محتوای کلامی و آیینی‌ست که در هیچ‌یک از دیگر آثار مجموعه تکرار نشده است. در کنار این‌ها، «سوزه‌سوزه» از حیث توالی چندباره‌ی سازوآواز (الیسون) و ترانه/تصنیف، سازبندی، و غیرکارکردی/آیینی بودن، بی‌شباهت به برنامه‌های دستگاهی نیست. در حقیقت، شاید هم‌کاسه کردن این گروه آثار در یک مجموعه‌ی واحد از حیث فرهنگی/موسیقایی، بی‌تأثیر از تقسیم‌بندی‌‌های سیاسی، یعنی حدود و ثغور استان لرستان، نباشد.

از دریچه‌ی همین تردید است که به نکته‌ی بعدی می‌رسیم: شباهت و تفاوت گونه‌های موجود در مجموعه با همین گونه‌ها در قلمروهای فرهنگی/جغرافیایی دیگر. مثلاً، تفاوت «هوره» و «مور» یا موسیقی یارسان در لرستان با همین‌ها در کرمانشاه یا کردستان. دست‌کم یکی از سه نمونه‌ی هوره در سی‌دی می‌تواند ما را به نتیجه‌ی جالبی برساند: «هوره» یا «مور»ی که اگرچه به هوره‌های کردی شبیه است، با پرش ملودیک و سپس گلیساندوی بازگرداننده‌اش به وضوح «لری» به گوش می‌رسد.

گروه دیگر ضبط‌ها، ترانه‌های کار هستند؛ یکی برای مشک‌زنی و دیگری برای برنج‌کوبی. گذشته از سوال‌جواب‌های آوازخوانان، وجود نوعی سوژه‌ی به اصطلاح زنانه در این ترانه‌های کار جالب توجه است. در این آوازها، به تبع مونثانه بودن بستر اجرایی و البته انحصاری بودن نسبی آن، وصف معشوق مرد به صورتی عیان به بیان است.

علاوه بر اینکه به‌قول گردآورنده‌، ذکری از ویژگی‌های موسیقایی ضبط‌ها در دفترچه نیامده، کم‌دقتی‌هایی در کار هست که در آثار قوم‌موسیقی‌شناسانه‌ی ناشر کمتر به چشم می‌خورند. مثلاً، در متن دفترچه ترجمه‌ی کلام ترانه‌ی کار «سیرکو میرکو» آمده است بدون اشاره به این که این تنها بخشی از این شعر لکی است، یا در توضیحات موجود در دفترچه برای قطعه‌ی «شاهنامه‌خوانی» آمده است که نقال و راوی بدون «پس و پیش» کردن هیچ «سخنی» در شاهنامه، داستان «رزم رستم و اشکبوس» را روایت کرده است؛ حال آنکه در همان چند دقیقه‌ی منتشر شده، می‌توان تفاوت‌های قابل‌توجهی میان ابیات خوانده شده و ابیات شاهنامه یافت. فارغ از این کم‌دقتی‌ها، جای خالی توضیحات دقیقی که شرایط ضبط، مکان ضبط، مجریان موسیقی، نحوه‌ی مشارکت گردآورنده و اطلاعاتی از این دست، که از ضرورت‌های ضبط میدانی هستند را شرح دهد، به چشم می‌خورد.

برای خرید و دانلود آلبوم موسیقی نواحی ایران: موسیقی لرستان به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 3
04 مهر 1398
Namak II 1

وقتی ترانه‌های محلی کت‌شلوار پوشیدند

نویسنده: امیر بهاری

«نمک ۲» مانند آلبوم قبلی‌ گروه آدمک، «نمک» کاری است در بازتولید موسیقی اقوام ایران برای کودکان، نیتی که به بار نمی‌نشیند. ساده‌ دیدن موسیقی آذری، گیلکی، بلوچی و ... در یک مجموعه‌ی ۱۰ قطعه‌ای تقلیل دادن فرهنگ‌های موسیقایی گسترده و پیچیده‌ای است به قطعات دو، سه دقیقه‌ای. درحالی که این ترانه‌ها منشأ کودکانه ندارند، و در این روایت هم محتوای عاشقانه یا جدی آنها سرجای خود باقی مانده است. 

اگر بنا بود  این ترانه‌ها تاثیری بر کودکان بگذارند و جایگزینی برای موسیقی‌ای باشند که از فرهنگ‌های مختلف به کودکان‌مان هجوم آورده‌اند بهتر بود «نمک ۲» این دو ویژگی را داشته باشد؛ یکی سرخوشی، و دیگری اجرای موزیکال (گروهی، هم‌زمان و غیر مترونومیک). «اُستیناتو»  در این موسیقی کارکردی معکوس پیدا کرده است؛ جای آنکه  تکرارها باعث شوند تا ملودی در ذهن باقی بماند بیشتر باعث انسجامی خشک و بی‌روح شده است. اگرموسیقی نواحی ایران را به انسانی تعبیر کنیم که لباسی رنگارنگ تن کرده و حرکات و شیطنت‌هایش قابل پیش بینی نیست؛ در «نمک ۲»  و حتی «نمکِ» اول به معلمی جدی، عصا قورت داده با کت شلواری یک رنگ  که کمی هم افسرده است، شباهت پیدا کرده است. به نظر می‌آید دوستان «آدمک» حداقل در این پروژه یک نکته‌ی مهم درباره‌ی متد اُرف شول-ورک را نادیده گرفته‌اند: اینکه ریتم، فواصل و در نهایت بستر موسیقی بومی کشورهای اروپایی همانی است که از زمان کنستانتین تا امروز یعنی بیش از ۱۶ قرن بستر موسیقی کلاسیک اروپا بوده است. در صورتی که چنین نسبتی میان موسیقی نواحی مختلف ایران، موسیقی دستگاهی و موسیقی اروپایی صادق نیست.

در «نمک ۲»  کودک، روایت دختری را که از چشمان خمارش اشک می‌بارد و پسری که با شیرین زبانی از راه به در شده را به زبان آذری می‌شنود، به گیلکی می‌شنود که کسی دلباخته «رعنا»ست ولی رعنا با «کرد آقا جان» نامزد کرده، از آن طرف هم گروهی خواننده دارند با تذکر اینکه وقت کار است گیاهی را از خاک بیرون می‌کشند و ... درست که این ترانه‌ها جایگاه قابل‌توجهی در موسیقی اقوام دارند ولی آیا با این پی‌رنگ‌ها مناسب کودکان هم هستند؟

برای خرید و دانلود آلبوم نمک ۲ به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 1.8
10 تیر 1398
No Hengam 1

گشت و گذار در کوچه‌باغ‌ها

نویسنده: سعید یعقوبیان

عناصرِ موسیقیِ جَز گونه‌ی نوهنگام، بی‌جلوه‌گریِ ویژه‌ای (مثلاً با ویرتوئوزیته و تکنیک یا نوسان‌های برجسته در شدت‌وری) کنار هم مسیری آرام و رام را طی می‌کنند. هر مسیر، ابتدا با پرسه زدنِ سازها (سه ساز غربی و یک سه‌تار/تنبور) در یک اشل صوتی مشخص شروع می‌شود و پس از تثبیت یک اتمسفر مدال، آنچه گروه را همگام می‌کند موزون شدنِ موسیقی‌ست که آن نیز همچون عناصر دیگر موسیقی، قرار نیست به دنبال پیچیدگی باشد. حرکت مدال در هر قطعه ثابت نمی‌ماند و مدگردی‌هایی (از پیش تعیین شده) را در طی مسیر از سر می‌گذراند. گاه زمزمه‌ای تک بیتی نیز با موسیقی همراه می‌شود. این گزارشی از موسیقی نوهنگام است.

اما در کنارِ کلان-ساختارِ فرمیِ اجراهای نوهنگام، آنچه که می‌توان ویژگیِ محتواییِ آن دانست، زیربنایِ موسیقی دستگاهیِ آن است. اینکه پیانو و گیتار الکتریک تلاش می‌کنند تا خود را آشنای سه‌تار نشان دهند (مانند آنجا که در بیات ترک، گیتار سعی در تعدیل فواصل دارد) نشان از هدفِ گروه در ایرانی بودنِ موسیقی و شناخت نوازندگان‌‌اش از زبانِ ساز ایرانی دارد؛ چه اغلب، مدگردی‌ها را پیانو و گیتار شروع می‌کنند. در روند اجرا این سه‌تار نیست که باید خود را با دیگران هماهنگ کند بلکه سازهای دیگر هستند که می‌کوشند از چهارچوب دور نشوند. آواز نیز هر جا که وارد می‌شود، در افزودنِ وزنِ فواصل ایرانی به یاریِ گروه می‌آید. با این اوصاف گویی در مسیر حرکت موسیقی در هر قطعه، از گاهِ پرسه زدن تا نقطه‌ی پایانِ‌ِ آن، ساز ایرانی محوری‌تر به نظر می‌رسد. حتا در جنس و رنگ صوتی نیز با توجه به برخوردی که با سازهای الکتریک شده (فضاسازی‌های عموماً حجیم و بم)، ساز ایرانی متمایزتر و نافذتر است. از این حیث تک قطعه‌ای که تنبور این نقش را به عهده گرفته موفق‌تر از آب درآمده ‌است. هارمونیِ فواصل در آن منطقی‌تر و فضاهای صوتی بدیع‌ترند که علاوه بر نقش نوازنده، فواصل موسیقیِ تنبور نیز در این امر بی‌تأثیر نبوده است. در دیگر سو جملات سه‌تار در مُدها سرگردان است و به ندرت یک جمله‌ی شسته رفته از آن شنیده می‌شود. روی چنین موسیقی‌ای سه‌تار باید به خودِ کلاسیک‌اش نزدیک باشد یا اقتضای این نگرش همین سرگردانی و پرسه‌زنی‌ست؟

برای خرید و دانلود آلبوم نوهنگام به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 2.4
04 تیر 1398
Taraneh Haye Kaboud 1

گم‌شده در بیابان‌های کرمان

نویسنده: کامیار صلواتی

اگر توضیحات دفترچه‌ی سی‌دی را بپذیریم، ترانه‌های کبود را باید آلبومی بدانیم که معرف و در عین‌حال برگرفته از سنت‌های موسیقایی جنوب کرمان است؛ حوزه‌ای که به نظر می‌رسد چندان از لحاظ موسیقی‌شناختی کار شده و شناخته شده نیست. ترانه‌های آلبوم عموماً فرم ساده‌ای دارند؛ تقریباً همگی یا تک‌بخشی هستند یا  بندبرگردان. این ترانه‌ها را از لحاظ منشاء شکل‌گیری‌شان می‌توان به سه بخش کلی تقسیم کرد: ترانه‌هایی که خالق‌شان نامشخص است (یا طبق توضیح دفترچه آهنگ و شعرشان «محلی» است)، ترانه‌هایی که ساخته‌ی دُرمحمد نوازنده هستند، و بالاخره ترانه‌هایی که توسط حسین نظری، نوازنده‌ی جوان قیچک و خواننده‌ی آلبوم ترانه‌های کبود ساخته شده‌اند.

پرسش‌هایی که با شنیدن این آلبوم سربرمی‌آورند زاییده‌ی این دسته‌بندی سه‌بخشی هستند: ترانه‌های کبود بالاخره اثری برای معرفی موسیقی جنوب کرمان است یا برای خلق آثاری نو براساس سنت‌های آن فرهنگ موسیقایی؟ اگر شق اول را درست بدانیم، چرا هیچ‌گونه توضیحی درباره‌ی کلام یا کارکرد این ترانه‌ها، خصوصیات تئوریک و اجرایی این نوع موسیقی، تاریخ این ترانه‌ها، یا تفاوت موسیقی حوزه‌ی جنوب کرمان با موسیقی بلوچستان –که به نظر می‌رسد دست‌کم شباهتی فراوان با موسیقی این حوزه‌ی جغرافیایی دارد- داده نشده است و به جای آن، در جملاتی تعارف‌آمیز که نه فقط برای اثری پژوهش‌گرانه که برای اثری هنری هم هضم‌نشدنی هستند، از «نبوغ» و «درک والا»ی عماد توحیدی سخن به میان آمده است؟ «سازهای کوبه‌ای» مورد استفاده در این آلبوم چه هستند و چه نسبتی با سازهای سنتی رایج در جنوب منطقه‌ی کرمان دارند؟ دُرمحمد نوازنده که بوده و در این سنت موسیقایی چه جایگاهی داشته است؟ اگر فرض کنیم که هدف نه شناخت و معرفی موسیقی‌شناسانه‌ی موسیقی یک منطقه‌ی خاص، که خلق اثری هنری بوده، چرا تفاوت معناداری میان ساخته‌های حسین نظری با ترانه‌های پیشین این حوزه‌ی محلی-جغرافیایی دیده نمی‌شود و اصولاً چرا این سه دسته کنار هم جمع شده‌اند؟

شنیدن آلبومی چون ترانه‌های کبود که بر روی خلاء ایستاده است، شنونده را در سرگیجه‌ای مدام رها می‌کند که دارد چه می‌شنود و اصولاً برای چه می‌شنود. این‌چنین است که هرگونه داوری یا تحلیل محتوای موسیقایی آن نیز ممکن است به بی‌راهه برود.

برای خرید و دانلود آلبوم ترانه‌های کبود به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 1.6
26 خرداد 1398
Shabaji 1

گیاهِ پیوندی

نویسنده: سعید یعقوبیان

از باغچه‌بان، پایور، پژمان و حتی پیش از آنها تا امروز همواره برخی موسیقیدانان ایرانی سراغ موسیقی نواحی نیز رفته‌اند. از میراث ردیفی که بگذریم، عده‌ای نغمه‌های محلی را از صافی موسیقی کلاسیک غرب گذرانده‌اند (خوانده‌هایِ منیر وکیلی را نام ببریم از میان ده‌ها اثر دیگر) گاه آثاری منتج از علاقه‌مندی‌هایی پژوهشی تصنیف شده‌اند (مانند «موسیقی مازندرانی» محمدرضا درویشی) گاه این موسیقی‌ها بستری برای مردم‌پسند شدن موسیقی کلاسیک ایرانی بوده‌اند (مثلاً در «شب سکوت کویر»، کیهان کلهر) و گاه دستمایه‌ی برداشت‌هایی شخصی شده‌اند (مثلاً در برخی کارهای محسن نامجو).

همچنین در دهه‌های گذشته عاملینی از خود این موسیقی‌ها که موسیقی علمی نیز می‌دانستند دانش و تجربه‌شان را به خدمت موسیقی خود درآورده‌اند (آثاری از کامکارها و نمونه‌های دیگر). از همین نوع، در شاباجی نیز چند قطعه از موسیقی مازندران برای گروه سازهای ایرانی و یکی دو ساز محلی تنظیم شده که حاصل کار در اینجا یک موسیقی دورگه از آب درآمده‌‌است. مرکزگرایی و نوع برخورد با موسیقی مازندران در اجرای تارِ تنها به روشنی عیان است. تار شور دستگاهی می‌نوازد و هیچ نشانی از مازندران در آن نیست. در تنظیم برای گروه نیز بافت رقیق هموفونیک، به‌کارگیری ایده‌هایی چون استیناتو، استفاده از برخی تکنیک‌ها در نوازندگی سازها که متعلق به موسیقی محلی نیستند و از همه مهم‌تر تعدیل فواصل، موسیقی را به بیانی کلاسیک نزدیک کرده‌اند. در شروع قطعات، شنونده نمی‌تواند حدس بزند که قرار است موسیقی محلی بشنود. در دیگر سو آنچه ابوالحسن خوشرو می‌خواند یا آنچه للـه‌وا می‌نوازد دقیقاً در همان فواصلی نیست که گروه نشان می‌دهد. به بیان دیگر محتوای اخذ شده از مخزن موسیقی محلی، با الک شدنِ گل‌بوته‌های بومی و پر شدن از چاشنی‌های شهری، در تثبیت هویت موسیقایی خود–که حرف و هدفِ این اثر است- تنها به گویش، حضور یکی دو ساز بومی و نهایتاً با لهجه‌دادن به برخی لحظات معدود موسیقی با چند اشاره‌ و لحن‌ بسنده کرده‌است؛ مقایسه کنیم با آلبوم «مال‌کنون» (عطا جنگوک، 1376) که در آنجا همه‌ی موسیقی، بختیاری حرف می‌زند.

موسیقی‌های نواحی ایران، پوشیدن کت و شلوار شهری را هم تجربه کرده‌اند. اغلب به آنها پوشانده شده و گاه خود سراغ‌اش رفته‌اند. گاه بهشان آمده و گاه نه!

سعید یعقوبیان شاباجی بابک خوشرو ابوالحسن خوشرو

برای خرید و دانلود آلبوم شاباجی به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 1.7
01 خرداد 1398
hamze sia2

روایت هزار ساله و پی‌رنگ پُست مدرن

نویسنده: امیر بهاری

ارائه‌ی هنرمندانه و جسورانه‌ی یک روایت کهن، از عالی‌ترین شمایل حفظ سنت‌هاست که در عین بدعت، ریشه‌های اصیل و کهنی دارد. این شکل ارائه آنقدر وام‌دار سنت است که عمیقا سندیت دارد و در عین حال از منظر زیبایی‌شناسی هم صاحب نظرگاهی امروزین است. «حمزه سیا» اثر حمزه مقدم چنین روایتی از موسیقی جنوب و به‌خصوص بوشهر است.

اگر حتی فقط روایت‌های معاصر (شنبه‌زاده، حبیب مفتاح، محسن شریفیان و ...) فرهنگ و موسیقی بوشهر را شنیده باشید، سویه‌های اصیلِ روایت‌ها به قدری برجسته و واضح بودند که فضاهای کهن و اصیل این موسیقی را به شما معرفی کرده باشند. «حمزه سیا» در قالب آن فضاهای اصیل جای می‌گیرد اما از بیرون ماحصل دهه‌ی دوم قرن بیست و یکم و است با ملزومات زیبایی شناسانه‌ی این دوران و از درون چنان به سنت‌ها تنیده است که  شما را به تاریخ بسیار دوری می‌برد. این تناقضِ زیرکانه به واسطه‌ی یک راوی آگاه به آن فرهنگ، آن موسیقی و آن سنت، در لایه‌های زیرین پنهان شده، ساختار آلبوم را هدایت می‌کند و مخاطب امروز را به این اثر گره می‌زند. مخاطبِ سخت گیری که حداقل توقع‌اش از اثر هنری، فرم و ساختاری منسجم است. آلبوم شروع، میان، اوج و پایان دارد. تقریبا به همان شکلی که آلبوم‌های موضوعی (کانسپت آلبوم، آلبوم‌های روایتگر مثل «نیمه‌ی پنهان ماه»ِ پینک فلوید) دارند و این طراحی به گونه‌ای است که در آن، لحن و فرهنگ این موسیقی از دست نمی‌رود.

اما چیزی که به این آلبوم کمی آسیب زده است نوع پالایش صوتی (میکس و مسترینگ) آن است. به دلیل سخت و ناشناخته بودن این جنس موسیقی میکس آن هم به نوعی کار تجربی بوده ولی می‌شد این تجربه را همسوتر با آن جنس موسیقی به انجام رساند.

آنچه ما از موسیقی اقوام مختلف ایرانی دیدیم اغلب یا روایات اصیل بریده بریده‌ای بودند که توسط محققان ثبت و ضبط شدند و یا تجربه‌های امروزی که با الهام و با استفاده از آن موسیقی‌ها و سازها در بستری تغییر یافته انجام شده است. «حمزه سیا» یک آلبوم با نظرگاه زیباشناسانه امروزین به روایت یک راوی اصیل است در حالی که بستر(کانتکست) موسیقی تغییر نکرده  و این دستاورد مهمی برای موسیقی امروز ماست.

برای خرید و دانلود آلبوم حمزه سیا به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 3
09 اردیبهشت 1398
بالا