نشان ملی ثبت(رسانه‌های دیجیتال)

دسته بندی: موسیقی مردم‌پسند


Khorus 2

گرهِ‌ کورِ امیدهای کوچک

نویسنده: پریا مراقبی

وقتی یک دستورالعمل، اصطلاحاً، جواب می‌دهد، تبدیل می‌شود به راه‌حلی قطعی. این راه‌کار در جریانِ موسیقیِ موسوم به «راکِ آلترناتیو» در ایران از این قرار است: گروهِ سازیِ استانداردِ موسیقی راک و برگزیدن سروده‌ای ترجیحاً از بستر شعر نو. همین موفقیتِ شما را در به‌دست آوردنِ دلِ مخاطب تضمین می‌کند، حال چگونه می‌سازید و می‌‌نوازید، ظاهراً، توفیری نمی‌کند. گروهِ ماخولا، در اولین آلبومش (خروس)، همین دستورالعمل را به کار گرفته؛ با موسیقیِ شعرمحور، ملودی‌هایی ساده و روان که به‌راحتی در ذهن می‌نشینند و لحظاتی کوتاه که پیچیدگی‌هایی، هر چند کوتاه، در ساختار به‌دست می‌دهند.

آلبوم در راهروی پُرپیچ‌وخمِ سلایق متفاوتِ صوتی سردرگم است. هنوز ایده‌ای تثبیت نشده، ایده‌ی جدید می‌آید و همین‌طور هم پیش می‌رود. اشعار هم یک‌دست نیستد. نشاندن اشعارِ نیما و شاملو در کنار سروده‌هایی از خودِ گروه با مضامینی که مربوط به هم نیستند. هم از ناهماهنگی رنج می‌برد و هم از چگونگیِ به‌کارگیریِ شعر توسط افراد گروه. در موسیقیِ شعرمحور، به‌طبع، باید توجهِ درخوری به شعر کرد. صحبت از به گوش رساندنِ درکِ متداولِ قرائت‌گونه از یک شعر نیست، صحبتِ تبدیل «کلام» است به یک مؤلفه‌ی موسیقایی، که با پیوستن به تمهیداتِ موسیقاییِ دیگر یک کل منسجم را به‌وجود می‌آورد؛ چیزی که خود معلول منطقی است که اثر در خود و با خود پیش می‌نهد.

از سوی دیگر، بخش زیادی از موسیقیِ «خروس» بر دوشِ خواننده‌ای سوار شده (امیر بال‌افشان) که، گرچه کارهای پیشینش نویدبخشِ خواننده‌ای بود بهره‌مند از تکنیکی نصفه‌نیمه و صدایی قابل توجه، اینجا اجرای درخورتوجه‌ای رو نمی‌کند. در استفاده از تکنیک، سنجیدگی و حساب‌شدگیِ را در اعمالِ تحریرهای متعدد و تعویضِ مُدامِ گستره‌ی صوتی، حتی در یک هجا، و بنابراین تکه‌پاره شدنِ شعر، به حسرت تبدیل می‌کند.

«خروس» ساختاری نصفه‌نیمه دارد. دل‌خوش است به دستورالعملِ یاد شده. راهِ‌حل دیگری را نجسته است و حتی در به‌کارگیریِ همان راه‌حل و ابزارش سلیقه به‌خرج نداده است. وضعیتْ در گروه‌های هم‌جریانش هم از این بهتر نیست. وضعیتی که تولید آلبوم یا تِرَک را به اعلان ساده‌ی «ما هم هستیم» تبدیل کرده است. روند هم برای همه مشابه است. اگر حیاتِ جریان آلترناتیو تنها به همین دستورالعمل بسته بماند، باید به فکر راه‌چاره بود.

برای خرید و دانلود آلبوم خروس به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز نویسنده: 0.5
19 تیر 1400
Navazeshe Yad 1

مردم‌پسندِ غیرمردم‌پسند

نویسنده: علیرضا جعفریان

آلبوم شامل اجرای بی‌کلام چند ترانه‌ی مردم‌پسند متعلق به سال‌های پیش از انقلاب اسلامی با آهنگ‌سازی همایون خرم، جهانبخش پازوکی و ناصر رستگارنژاد است که با صدای خواننده‌های پرطرفدار آن دوران، مرضیه و پوران، شنیده شده و تا امروز هم در خاطره‌ی شنیداری مردم باقی مانده‌ است. سه‌تار ملودی‌های اصلی ترانه‌ها را نواخته و گیتار در نقش یک همراهی‌کننده‌ی خنثی و کمرنگ حضور داشته است. علاوه بر مشکلات موزیکالیته و صدادهی در نوازندگیِ سه‌تار، مشکل ریتم (در قطعه‌ی اول که احتمالاً به دلیل ضبط غیرپیوسته‌ی اثر به وجود آمده است) نیز به گوش می‌رسد. در پسِ این آلبوم و برخی از آلبوم‌های هم‌جنس و مشابه با آن چندین «چرا» نهفته است: چرا یک نوازنده‌ی سه‌تار تصمیم می‌گیرد نوزده‌ دقیقه بازنوازیِ چند ترانه‌ی مردم‌پسند قدیمی را، بدون این‌که تغییر مهمی در آن‌ها ایجاد کند یا ارتقایشان دهد در قالب یک آلبوم منتشر کند؟ چرا یک ناشر حاضر به انتشار آن می‌شود؟ (البته اگر ناشر و صاحب‌ اثر در یک شخص خلاصه نشده باشند که در خیلی از موارد چنین است) و چرا یک منتقد تصمیم می‌گیرد آن را نقد کند؟ آن‌چه مهم‌تر از این سه پرسش است، این است که هیچ «چرا»یی در رابطه با نقش مخاطب مطرح نیست. نمی‌توان پرسید چرا مخاطب آن را می‌خرد یا اصلاً چرا نمی‌خرد: مخاطبی وجود ندارد که بتوان «چرایی»‌ای را در رابطه با آن مطرح کرد. و این بی‌مخاطبیِ محض زمانی بغرنج‌تر می‌شود که موسیقیِ ارائه‌شده از نوعِ مردم‌پسند باشد، یعنی موسیقیِ مبتنی بر مخاطب. این مسئله می‌تواند پاره‌ای از پرسش‌هایی که مطرح شد را پاسخ دهد. به نظر می‌رسد صاحبِ این اثر یا آثار مشابه برای آن‌که محتوای آلبوم به مذاق مخاطبِ فرضی خوش بیاید به نوعی موسیقیِ سبُک روی آورده‌اند، اما آن مخاطب اصلاً وجود خارجی ندارد که چیزی به مذاقش خوش بیاید یا نه؛ چون مخاطبی است که وجودش صرفاً «فرض» گرفته شده است.

برای خرید و دانلود آلبوم نوازش یاد به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 0.5
28 بهمن 1398
Navaye Koli 00 Copy

دشواری موسیقی مردم‌پسندِ سازی

نویسنده: آروین صداقت‌کیش

موسیقی مردم‌پسند اغلب برای ارتباط برقرار کردن با مخاطبانش متکی بر جذابیت کلام و در مراحل بعد متکی بر گیرایی صدای خوانندگان، حتا گاهی دلربایی چهره و ظاهر آنها، زیبایی ملودی، رقص‌های همراه و ندرتاً هم مهارت‌های خاص و چشم‌گیر دیگر نوازندگان است. همین پایه‌های مقبولیت کارِ موسیقی مردم‌پسندِ سازی را پیشاپیش دشوار می‌کند زیرا بخش بزرگی از آن عوامل خودبه‌خود مفقودند. در فقدان کلام و طبیعتاً خواننده همه‌ی بار بر دوش زیبایی و پراحساسی ملودی‌ها (گاهی حتا بازنوازی ملودی ترانه‌های مشهور با ساز و تنظیم‌های باسلیقه و خلاقانه از آنها)، مهارت‌های نمایشی نوازندگان (همچون سرعت‌های سرگیجه‌آور، ریتم‌های شگفت‌انگیز و ...) و احساس موسیقایی آنها می‌افتد. از همین رو است که تعداد آلبوم‌های (یا تک‌آهنگ‌های) مردم‌پسند مطلقاً سازی نسبت به همتاهای باکلامشان تا این اندازه در تاریخ کم است. آنها امکانات کم‌تری برای مقبول افتادن در اختیار دارند.

نوای کولی آلبومی از مزدک کوهستانی دقیقاً با همین مسائل روبه‌رو شده است. به سوی احساس‌برانگیزی و زیبایی ملودی‌ها رفته است (مانند قطعه‌ی تانگو در ونیز) اما نتیجه‌ای به دست آورده است که به بسیاری از تلاش‌های مشابه نزدیک است. هم‌زمان به سراغ موزیکالیته‌ی نوازندگان در اجرای همان ملودی‌های شیرین می‌رود اما آستانه‌ی توانایی‌های موزیکال نوازندگان مجموعه برای این نوع موسیقی، راه پرواز و کنده‌شدنش را سد می‌کند (فارغ از استثنای نوازندگی مارکو دل وله جی، در پایان سرناد برای ناهید می‌توان نمونه‌هایش را دید). حرکات تکنیکی و سریع گیتار نیز بیش از آن که عاملی برای دلنشینی قطعات آلبوم باشد مانع پذیرفتن آن می‌شود (مانند پاساژهای سریع اما نه‌چندان دقیق گیتار در لحظات پایانی باران استوایی، لحظاتی در بخش‌های انتهایی نوای کولی ۱ یا پاساژهای برگردان در نوای کولی ۲). حتا بهره‌گیری از نوازندگان باتجربه در موسیقی کلاسیک و تکیه بر بعضی مهارت‌های آنها هم کمک زیادی به رفع این اشکالات نکرده است. آنها ساختاری‌تر از آن‌اند که با تغییر سطحی در جزئیات بتوان برطرفشان کرد.

سازآرایی و تنظیم گرچه به دلیل در اختیار داشتن تخته‌رنگ غنی از نقطه‌قوت‌های کار است اما چنان متمایز و تکان‌دهنده نیست که بر همه‌ی آن دشواری‌های پیش‌گفته فائق آید و دست‌بالا عنصری منفعل و نه تقویت‌کننده‌ی دیگر مؤلفه‌ها می‌ماند.

برای خرید و دانلود آلبوم نوای کولی به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 0
17 مهر 1398
Tasnifhaye Irani 1

هدف و رویکرد

نویسنده: علیرضا جعفریان

در دهه‌ی اخیر موسیقی کرال بدون همراهی ساز یا آکاپلا رواج چشمگیری در ایران داشته است. در این سال‌ها علاوه بر گروه‌های پایتخت‌نشین که توفیقات زیادی در جلب نظر مخاطبان گسترده و همچنین جلب نظر داوران جشنواره‌ها داشته‌اند، برخی گروه‌های شهرستانی نیز توانسته‌اند در جشنواره‌های داخلی و خارجی دیده شوند. گروه آوازی مهر وطن از جمله‌ی همین گروه‌‌هاست است که به گواه جوایز متعددی که کسب کرده می‌توان فعالیتش را موفق ارزیابی کرد.

آلبوم اخیر این گروه شامل تعدادی از مشهور‌ترین تصنیف‌های ایرانی است که به شیوه‌ی آکاپلا اجرا شده‌اند. در دفترچه‌ی آلبوم گفته شده است: «موسیقی رنگارنگ ایران ]...[ سرلوحه تنظیم این تصنیف‌های زیبا به شیوه‌ی کرال آکاپلا گردید تا مخاطبان فراگیر این نوع موسیقی را نیز با تصنیف‌های ایرانی با سبک کرال آکاپلا آشناتر سازد. تولید آلبوم‌های آکاپلای گروه مهر وطن ]...[ در جهت شناساندن فرهنگ عامه و هویت ایرانی است». با توجه به این توضیحات، به نظر می‌رسد آلبوم هدف اشتباهی را نشانه رفته است: بدیهی است که این تصنیف‌های مشهور نیازی به شناسانده‌شدن ندارند و، برعکس، گروه آوازی مهر وطن می‌تواند به واسطه‌ی این تصنیف‌ها شناسانده شود. تا اینجای کار مشکل را می‌توان صرفاً اشتباه در توضیحات دفترچه پنداشت. اما مشکل اصلی جایی شروع می‌شود که این هدف اشتباه در محتوای موسیقاییِ آلبوم رویکرد اشتباهی را به بار می‌آورد. احتمالاً مخاطب چنین آلبومی در پیِ شنیدن آکاپلاست، نه صرفاً تصنیف‌های قدیمی. مخاطب احتمالاً نسخه‌ی اصلی همه‌ی این تصنیف‌ها را شنیده و همه‌شان را از بر است. به همین دلیل حفظ اصالت اثر نمی‌تواند رویکردی متناسب با چهارچوب و مختصات آلبوم باشد. از آلبوم انتظار می‌رود با دستکاری خلاقانه‌ی تصنیف‌ها تا دوردست‌ از نسخه‌ی اصلی آثار فاصله بگیرد: انتظاری که برآورده نمی‌شود و دوردستی که به دست نمی‌آید. اثر این رویکرد اشتباه در بافت قطعات نیز دیده می‌شود. در نسخه‌ی اصلی همه‌ی این تصنیف‌ها خواننده نقشی محوری داشته است. در نسخه‌ی آکاپلا نیز می‌بینیم که ملودی اصلی‌ همه‌ی قطعات با یک جنس صوتی ثابت اجرا شده و خطوط دیگر صرفاً همراهی‌کننده‌ی خط اصلی هستند. این موضوع قطعات را شبیه به تصنیف‌هایی کرده است که توسط یک خواننده‌ی اصلی اجرا شده‌ و باقی صداها فرعی‌اند (تنها با این تفاوت که در اینجا خط خواننده‌ی اصلی را چند نفر با هم اجرا می‌کنند). به همین دلیل در بافت نهایی قطعات شاهد درهم‌تنیدگی خطوط ملودیک مختلف و ساخت و پرداخت نوعی پلی‌فونیک تمام عیار نیستیم.

برای خرید و دانلود آلبوم تصنیف‌های ایرانی به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 1.5
05 مهر 1398
Tagharon 1

آلبومی که قربانی دفترچه‌اش می‌شود

نویسنده: علیرضا جعفریان

«تقارن مکاشفه‌ایست در همزیستی و همگرایی افکاری از نسل امروز که با نواندیشی و پرداخت‌هایی تازه از موسیقی بی‌کلام ایرانی سعی در جهت بخشیدن به معناگرایی و هنر تجریدی دارد».  این توضیح آرش ابوالفتحی درباره‌ی آلبومی است که او به همراه برادرش آرمین ابوالفتحی ساخته و نواخته‌اند. از این توضیح کوتاه اما پیچیده سه نکته قابل برداشت است: ۱- تقارن آلبومی نوگرا و امروزی است. ۲- سعی در جهت بخشیدن به معناگرایی در موسیقی دارد. ۳- خود را هنری تجریدی می‌داند و سعی دارد به این نگاه در موسیقی ایرانی نیز جهت ببخشد.

آلبوم می‌خواهد به‌‌روز باشد و نوع متفاوت و متنوعی از موسیقی بی‌کلام ایرانی را ارائه دهد. اما راهکارهایش برای ایجاد تنوع همان راه‌های تکراری و همیشگی است: استفاده از دامنه‌ی محدودی از مُد‌های ایرانی نظیر دستگاه نوا یا ماهور، نزدیک کردن صدادهی سازهای ایرانی به سازهای غربیِ شبیه‌شان، میل به موسیقی مردم‌پسند و غیره. علاوه بر این، آلبوم درون خودش نیز به تکرار افتاده است و هرچند که نیمه‌ی ابتداییِ آن می‌تواند جذابیت‌هایی برای مخاطب داشته باشد، اما تکنیک‌های آهنگسازیِ محدود و قطعات یکنواخت و شبیه به هم باعث شده نیمه‌ی دوم آلبوم کسل‌کننده به نظر برسد.

برداشت معمول از هنر تجریدی، انتزاعی یا آبستره این است که عنصری از اثر هنری بازنمای عنصری در واقعیت نباشد. با این برداشت، اگر از استثناها بگذریم، موسیقی از اساس هنری انتزاعی‌ است. به این ترتیب، به نظر می‌رسد صحبت از تجریدی بودنِ یک آلبوم موسیقی و سعی در «جهت بخشیدن» به آن چیزی جز بازی با کلمات پیچیده برای بیان یک امر بدیهی نباشد. از طرفی پیوند دادن معناگرایی با هنرهای تجریدی و موسیقی، که هیچ‌کدام را نمی‌توان عرصه‌ی معنا دانست، عجیب به نظر می‌رسد. در قطعات بی‌کلامِ آلبوم تنها موضوعی که به معناگرایی می‌تواند مربوط باشد احتمالاً اسامی قطعات است: مثلا «سراسیمه» یا «تا ابد» یا «عمق». توضیحات مغشوش دفترچه‌ی آلبوم با یک جمله‌ی تبلیغاتی عجیب خاتمه می‌یابد: « تقارن آیینه‌ایست برای امروز و فردا».

برای خرید و دانلود آلبوم تقارن به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 2.1
19 مرداد 1398
bad boro2

بند بازیِ دو نفره

نویسنده: امیر بهاری

«بعد برو» دوئت ماکان اشگواری و امیر صارمی را می‌توان به نوعی جلد دوم آلبوم «دور» تلقی کرد. یک دوئت «گیتار و آواز»ِ رمانتیک که خارج از جریان اصلی موسیقی با کلام ایران قرار می‌گیرد. موسیقی به نسبت قابل قبولی که البته بیم  سقوط در ورطه‌ی تکرار هم در آن مطرح است.

دوئت ماکان اشگواری و امیر صارمی از خلوت بودن فضا نمی‌هراسد و از اینکه درک نشود هم واهمه‌ای ندارد اما این جسارت به همان اندازه که خوب است باعث می‌شود روی مرز باریکی بین سانتیمانتالیسم کلیشه‌ای و رمانس جدیِ شخصی حرکت کند و گاهی به آن سو بلغزد.

شکل خاص ترانه‌سرایی و ساختن ترانه بر اساس اشعار کلاسیک ایرانی در این آلبوم از ویژگی‌های مهم آن محسوب می‌شود. در برخی کارها غزلی از حافظ یا ابیاتی از باباطاهر و ... دستمایه بوده اما تنها عباراتی از آن استخراج شده است تا به زندگی و روحیات امروز ما نزدیک باشد. در ترانه‌های دیگر هم اشگواری سعی کرده تا با استفاده از عباراتی  که از کلمات و ترکیب‌هایی روزمره منتج شده‌اند، فضایی صمیمی در آلبوم خلق کند.  گاهی مواقع این تلقی به وجود می‌آید که در مورد برخی ترانه‌ها عمداً آهنگسازی خاصی صورت نگرفته است تا کلام به بیان گفتار عادی روزمره نزدیک بماند. اما حتا اگر چنین قصدی در میان بوده، آلبوم از آسیب آن دور نمانده است در واقع شاید وقتی کلام در فرم به چنین سمتی حرکت می‌کند، نیاز است که موسیقی تمام و کمال باشد.

«دور»، آلبوم اول این دوئت، از حضور هنرمندان شاخص بسیاری (کریستف رضاعی، بردیا کیارس و ...) بهره برده بود و  بستر موسیقایی آن پیچیده‌تر (نه لزوما بهتر) ولی در عین حال در قیاس با آلبوم دوم منسجم‌تر بود. «بعد برو» یکدست است، حاشیه روی ندارد، جسارت بیشتری دارد و  تمیز اجرا شده و برخلاف «دور» خیلی شخصی و مستقل تولید و منتشر شده است اما با این همه دوئتِ ماکان اشگواری و امیر صارمی در معرض تکرار ایده‌هاست و شاید راهی که در پیش گرفته‌ به جلد سومی از «دور» بیانجامد که ضریب خطای بالایی از تکرار دارد.

برای خرید و دانلود آلبوم بعد برو به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 1.9
02 تیر 1398
55Th Street 00

بازی کوچک با سازِ کوچک

نویسنده: امیر بهاری

وقتی کسی با آموخته‌هایی متوسط به واسطه‌ی وضعیت ناهنجار بازار موسیقی بیاید و با ساز هارمونیکا یک آلبوم بازنوازی (شانزه‌لیزه) منتشر کند و داوران کم‌سواد (حداقل در قِبال ساز هارمونیکا و اصول موسیقی پاپ) لوح تقدیر جایزه‌ی باربد در شاخه‌ی موسیقی پاپ بدون کلام را به او تقدیم کنند ماحصلی جز این ندارد؛ تولید یک آلبوم دیگر بر همان منوال.

آلبومی با محوریت هارمونیکا (ساز‌دهنی) که بخش عمده‌ی آن بازنوازی (کاور) است، به دو دلیل در همان بدو امر راه سختی انتخاب کرده است؛ اول اینکه هارمونیکا سازی محدود است و در قالبِ سازِ اصلی پیش برنده‌ی ملودی‌ها، کار را سخت می‌کند و توانایی حرفه‌ای می‌طلبد و دوم اینکه بازنوازی به نیت کار هنرمندانه، به ذات، پیچیدگی‌ها و دشواری‌هایی دارد. در آلبوم «خیابان پنجاه و پنجم» نه نوازنده آنقدر قدرتمند است که با سازی مثل هارمونیکا مخاطب را به حظ و لذت برساند و نه بازنوازی‌ها با تفاسیری بدیع نواخته شده‌اند تا آلبوم جایگاهی هنرمندانه پیدا کند.

ارزان بودن هارمونیکا مهم‌ترین دلیل مطرح شدن این ساز در بستر موسیقی بلوز بود، جایی که شکوفا شد. سیاه‌پوستانی که در نیمه‌ی اول قرن بیستم شرایط به سامانی نداشتند می‌توانستد این ساز خیلی ارزان (حدود ده سنت) را تهیه کنند. بعدها کمی ماجرا تغییر کرد و در موسیقی جز و موسیقی‌های امروزی هم جایگاهی برای خود دست و پا کرد. به واسطه‌ی محدودیت‌های فنی و فیزیکی کسانی که نوازندگانی شاخص برای این ساز محسوب می‌شوند، کاری کرده‌اند کارستان که تا به اینجا رسیده‌اند؛ توتس تیلمن (Toots Thielemans)، جیمز کاتن، لیتل والتر، جان پوپر و .... برای انجام چنین کاری به ادراکی فراتر از آنچه در این آلبوم حس می‌شود، نیاز است.

آلبوم هارمونیکا محورِ «خیابان پنجاه و پنجم» در بهترین حالت ممکن آلبومی در سَبک موسیقی سبُک (لایت میوزیک) است البته  به دلیل وجود صداهای اضافه و نامانوس  - مثل صدای دیستورت (غیرطبیعی) گیتار الکتریک یا حضور مزاحم درامز در برخی جاها، حتی در این سبک هم آلبوم موفقی محسوب نمی‌شود.

هارمونیکا امیر بهاری خیابان پنجاه و پنجم آزاده مهدوی آزاد

برای خرید و دانلود آلبوم خیابان پنجاه و پنجم به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 1.3
18 فروردین 1398
بالا