روزگارِ کمرونقِ موسیقیِ امروز -که هم از تکرار رنج میبرد، هم از ایدههای بیسرانجام- دستِکم در چارچوب موسیقی ایرانی، این را گواهی میدهد که تکیه کردن به ردیف و، مهمتر، به دست آوردنِ بیانی برآمده از ردیف کارِ هر کسی نیست. «عشق است و پیداست»، تا آنجا که به اجرا و آهنگسازیِ بخشِ سازی مربوط است، سیامک جهانگیریای را نشان میدهد که از آبشخوری بهمانندِ ردیف بهدرستی بهره برده است؛ رونویسی نمیکند، بلکه آنچه میخواهد را دستچین میکند و، بعد، در بازیِ نواختن و ساختن بهکار میبندد: البته، همهی اینها، آنچنان که در سالهای اخیر بیشتر از او میبینیم، جاری بر کلارینت یا همان قرهنی، که سابقهی ایرانینوازیاش به موزیکانچیهای شعبهی موزیکِ دارالفنون میرسد. بخشِ سازیْ لحظات قابلِ تأمل کم ندارد. نوازندگی، از لحاظ شیوه و تکنیک، به مراتب از «آبگون»۱ بهتر شده و، بهطبع، وامدار سالهای نینوازیِ جهانگیری است؛ جملهبندیها سرراستتر شدهاند و بیان او، آنچه پیاده کردن موسیقی مینامیم، شفافتر و شمردهتر از آلبوم پیشین است.
آلبومْ چهرهی دیگری از جهانگیری را هم نمایان میکند؛ او در مقام خواننده و وظیفهای که او در آلبوم «طراحیِ آواز» «در جهت ارائهی موسیقی درون شعر» بیان کرده. اگر بتوان کاستیهایی که در آواز خودنمایی میکنند (از گاه لرزشهایی از سرِ ناکوکی تا تکنیکهایی که از یک خواننده انتظار میرود) را، با ذکر این نکته از طرفِ جهانگیری که هدف «خوانندگی» نبوده، بهگونهای تحمل کرد (که جای تردید بسیاری دارد)، با پرسشبرانگیزیِ نشاندنِ جملاتی همانندِ «صدایی بینِ زمزمه و خواندن» برای رفعِ تکلف و ایجاد شفافیت، که البته کارِ هیچکدام را هم نمیکند و راه به جایی نمیبرد، نمیتوان بهراحتی کنار آمد. ماحصلِ این نگاه شده است آوازی تابع وزنِ شعر؛ چیزی که جهانگیری از آن به «موسیقی کلام» یا «کلمات موسیقایی» یاد کرده است. نتیجه، بهطبع، خود را اول در انتخابِ اشعار نشان میدهد و بعد، در نحوهی نشاندنِ موسیقی بر آنها، تا آنچنان که ادعایِ خودِ اوست، این «موسیقیِ کلمات» را برساند. پس، اینجا، شعر و کلمات مهم میشوند. اما آنچنان که او در نقش خواننده ظاهر شده است، دقت و کوششِ شعرمحوری که ادعا شده محقق نمیشود (گاه در سازوآواز و گاه در تصنیفها). کوششِ او قابل تأمل است، اما کلمات موسیقایی یا همان موسیقیِ کلمات در شیوهی خواندن پیاده نمیشوند. این در حالی است که این پرسش جدی نیز در کنار توضیحات و توجیهات ذکرشده در آلبوم بیپاسخ مانده است: این نوازندهی باتجربهی نی و این کلارینتنوازِ مسلط بر ردیف آیا اساساً میتوانست خوانندهای باشد بیشتر از همین مقدار که حدودش را در آلبوم «تئوریزه» کرده است؟
۱-جهانگیری، سیامک، مجموعهی احوالات شخصی ۱۳، مؤسسهی خانهی هنر منظومهی خرد، ۱۳۹۷
برای خرید و دانلود آلبوم عشق است و پیداست به وبسایت بیپتونز مراجعه کنید.
30 تیر 1400