هرچند ادعاها نقشی در سرنوشت اثر هنری ندارند امّا در روند تولید اثر تاثیرگذار و مهماند. در دفترچهی آلبوم «گردش جام» به آهنگسازی و نوازندگی «میروحید رادفر» بحثی مطرح شده است که: «…این اثر به شیوهی نگرش و نوازندگی در مکتب باستان میپردازد. در این مکتب ساز تنبور صرفاً از جنبهی موسیقایی و نه آیینی مورد توجه قرار میگیرد.» این جملات بیانگر دیدگاه هنرمند در ایدهپردازی برای ساز تنبور است زیرا با توجه به این نکته که موسیقی تنبور چند قرن است به شکل آیینی شکل گرفته است، ادعای «رادفر» در تولیدِ این اثر باید به موسیقیِ تنبور، پیش از تاریخ شکلگیری مقامات بازگردد. طرح چنین موضوعی نیاز به سند دارد. تا آنجا که میدانیم از تنبور پیش از مقامات، موسیقی ثبت شدهای وجود ندارد که به آن رجوع شود. اما میدانیم موسیقی تنبوری که امروز میشنویم کاملاً آیینی است. حتی آن چیزی که «سیدخلیل عالینژاد» و پیش از او «سید امرالله شاهابراهیمی» مینواختند، که تا حدود زیادی متفاوت از تنبور مقامی-آیینی بود، نوآوری در موسیقی تنبور محسوب میشد. اگر هم منظور از باستان چیز دیگری باشد شایسته است که «رادفر» این منظور را در بیش از یک کلمه روشن کند.
در محتوای آلبوم هم خبری از باستان نیست. آلبوم بیشتر متأثر از موسیقی کلاسیک ایرانی (ردیف دستگاهی) صدا میدهد که قدمتی نهایتا ۱۵۰ساله دارد. برای مثال قطعهی «سوار سوار» حال و هوایی شبیه چهار مضرابی در چهارگاه دارد یا در قطعهی اول فاصلهی سهچهارم پرده بهگوش میرسد که برخوردی امروزی با تنبور و چیزی خارج از بستر فرهنگی این ساز کهن است. اینگونه تاثیر گرفتن اشکال نیست، ویژگی اثر و هنرمند است. هنرمند میتواند و باید از سازش به هر شکلی که مورد نیاز اثر است، استفاده کند کما اینکه در این اثر هم بیشتر دیدگاه نوازندهی سازهایی مثل تار و سهتار متبلور است تا تنبور. مسئلهی مهم مفهوم کار هنری است. تنبور را از جایگاه خود خارج کردن و در بستر دیگری نواختن نیاز به آهنگسازی خلاقانهتری دارد که اینجا فقدانش حس میشود. شنیدن نغمههای آشنا با ساز تنبور لذت بخش است امّا برای اطلاق اثر هنری به یک آلبوم موسیقی به چیزی بیش از این نیاز داریم.
برای خرید و دانلود آلبوم گردش جام به وبسایت بیپتونز مراجعه کنید.
07 آذر 1396