کوارتت رسپینا رپرتواری از آثار پیشتر اجرا شدهی آهنگسازان ایرانی را به روی صحنه آورده است. این برای کوارتتی که یکی از اهدافش «تمرکز بر آثار آهنگسازن ایرانی [با هدف] ایجاد آرشیو صوتی و تصویری از قطعات نوشته شده و همچنین ایجاد سیر تاریخی به واسطهی اجراهای پیاپی از آثار زهی آهنگسازن نسل قدیم تا حال حاضر» است، موفقیتی محسوب میشود، به شرط آن که به این سطح محدود نماند و به سوی فراهم آوردن تفسیرهای ماندگار آثار برود.
در این کنسرت رپرتوار برگزیده از فرزاد فضلی، محمدرضا تفضلی، نگین زمردی، آزاد حکیمرابط و مهران روحانی از یک جهت همخوانی زیادی با یکدیگر داشت؛ در چهار قطعه از پنج، عناصری از موسیقی ایرانی (به مفهومی گسترده) بهکار رفته بود. این نکتهی ظریف که میتوانست کار کوارتت را برای اجرا تسهیل کند و دشواریهای سبکشناختی و فنی کمتری پیش پای آنها بگذارد، درست بهعکس، چالش اصلی را به وجود آورد و مانع کارشان شد.
کوارتت در اجرای جملهها قدری نامطمئن و در القای حالت و بیان تا اندازهای به سختی افتاد. این امر که در «پرلود و رِنگ» تفضلی به دلیل غلبهی برداشت فرمی از موسیقی دستگاهی کمتر فرصت بروز پیدا میکند، از قطعهی «برون کوچ» زمردی به بعد شدت یافت تا در کوارتت حکیمرابط به بیشنه اندازهی خود برسد و گرچه در «به یاد گذشته»ی روحانی، اندکی فرونشست اما کماکان برطرف نشد و در نهایت اجراها را از رسیدن به آستانهی نهایی پتانسیل نهفته در هر یک از قطعات باز داشت.
هنگامی که جملهی پُرتحریر و شاخص «کوارتت براساس موسیقی ترکمنی» حکیمرابط تقطیعی دیگر یافت (و همچنین فضای مشابهی در انتهای کوارتت شماره 2 روحانی) و ساختار ابتدای قطعه فروپاشید، چالش بزرگ خود را ظاهر کرد. با اینحال این امر را نباید چندان شگفتانگیز تلقی کرد. ایراد اصلی به همان مسالهی رپرتوار بازمیگردد. آثاری که در این کنسرت اجرا شد، حتا در ایران نیز جزئی از رپرتوار معمول کوارتتها نیست، بنابراین بسیار طبیعی است که هنوز راه حل مشکلات اجراییِ آن آثار در حافظهی جمعی-موسیقایی تهنشین نشده باشد. راه برگذشتن از این سد؛ چیزی نیست جز همان «ایجاد سیر تاریخی» به کوشش گروههایی مانند رسپینا.
عکسها از شهنوش جنگراوی
سالن رودکی آروین صداقت کیش کوارتت رسپینا دانیال جورابچی آرش اسدنژاد آرمین قضاتی ارسلان علیزاده