نشان ملی ثبت(رسانه‌های دیجیتال)

مروری بر آلبوم «شوق مستور»

برای انتشار همیشه زود است نویسنده: کارگاه مرورنویسی نویز

امتیاز نویسنده: 2
Shoghe Mastur 1

مجلسی که آذین‌مهر در «شوق مستور» پیشِ گوش ما می‌گذارد، مجلسی نایک‌دست است از تلقیِ جاافتاده ولی نامعتبری از یک برنامه‌ی (مجلسِ) ‌تکنوازیِ ساز، با رویکرد «دانشجویی/ حفظ و اشاعه‌ای» از موسیقی کلاسیک ایرانی. از آن گذشته، هرچند عنوان نوازنده را در هیچ آکادمی‌ای به کسی اعطا نمی‌کنند، اعتبارش را هم پیشاپیش نمی‌توان به کسی بخشید. کاش می‌شد این عنوانِ «فارغ‌التحصیل نوازندگی» را از سرگذشت‌ها بزدایند، تا عنوانِ «نوازنده»، که اعتبار از تلقیِ شنونده‌های یک جامعه‌ی معنی‌دارِ متخصصِ دنبال‌کننده کسب می‌کند، وقتی پای هنر در میان است، جایی گواهی نشود؛ نوازندگی آذین‌مهر ــ متأسفانه ــ تمام و کمال و پخته، در حدی که به انتشار یک آلبومِ متعارفِ قابل قبول بیانجامد، نیست. این ناپختگی، بیشتر از آن که به «حالِ» سازِ او بستگی داشته باشد، به نایک‌دستیِ توانایی‌اش در اجرای تکنیک‌ها بازمی‌گردد. شروع و پایانِ ریز‌ها، موج‌های بازوبسته‌شونده، تأکیدها و، همچنین، حس‌آمیزی‌ها در ساز او به تناسبی قابل‌قبول نرسیده‌اند و شنونده را با موسیقی همراه نمی‌کنند؛ مثلاً، روشن نیست چرا در بیات‌راجه‌ای با طولی یک دقیقه و چند ثانیه‌ای، پس از معرفیِ تم اصلی، صدا شدت می‌گیرد، اما اتفاق حس‌برانگیزی در مطلب این تغییر را همراهی نمی‌کند.

در میانه‌ی این اجرا، با قطعه‌واری به نام «شوق مستور» روبه‌رو می‌شویم که نام آلبوم را هم به دوش می‌کشد. گذشته از آن که در میان این مجلسِ بسیار پایبند به ارایه‌ی اصولِ ردیفی چرا با قطعه‌ای این‌چنین روبه‌رو می‌شویم، و گذشته از این که این تأکید روی نامی که دو بار در آلبوم تکرار شده وسوسه‌ی انتظاری بیش از یک اتفاقِ معمول و معمولی را در شنونده پدید می‌آورد، با چیزی روبه‌رو می‌شویم بی‌طلایه و بی‌لشکر، یک‌سر، حتا نه در حد متعارف، که وامی‌داردمان به اجراکننده توصیه کنیم به مرور آثار گذشتگان ادامه دهد.

اجرای رِنگِ منسوب به نی‌داوود چیزی بر اجرای او نیافزوده و تنها صحه می‌گذارد بر احترام برای ارایه‌ی پرحکایتِ نی‌داوود و برادرش، موسی، که بدیع و روان همچنان مِدال بهترین اجرای این ساخته‌ی اکنون هشتادواندی ساله را بر سینه دارند.

برای انتشار همیشه زود است، هم‌چنان‌که برای در یاد ماندن. آنچه دیر است و دور طرحی زنده و ایده‌مند برای اجراست، که آنچنان سخت نیست.

برای خرید و دانلود آلبوم شوق مستور به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

21 بهمن 1399

ارسال دیدگاه


دیدگاه‌ها


  • ندا 2 سال پیش(13 آذر 1400 ساعت 05:09)

    ضمن پوزش از تمام ادیبان و دست اندر کاران فرهنگ و ادب و موسیقی ایران زمین. پس از گوش دادن به یک تکنوازی سه تار با عنوان شوق مستور توسط هنرمند گرامی جناب شهاب الدین آذین مهر به این نقد در مجموعه نویز برخوردم و از روی علاقه و کنجکاوی سعی کردم آن را مطالعه کنم تا شاید به دانش خود بیفزایم. قبل زاینکه نکات زیرکه ازاین نقدبه نظرم آمدرابنویسم لازم به توضیح میدانم که من فقط یک علاقه مند به موسیقی ایرانی هستم که با تمام وجود با این موسیقی پیوند دارم. یک فارسی زبان هستم که به رغم سال های متمادی زندگی دور از وطن همچنان به زبان مادری عشق می ورزم و تمامی سعی خودم را در جهت زنده نگه داشتن، از یاد نبردن، ساده و سلیس گفتن و نوشتن و مخلوط نکردن آن با واژگان اروپایی کوشیده ام و همچنان می کوشم، البته به عنوان یک علاقه مند و نه متخصص زبان و یا موسیقی. پیشاپیش صمیمانه امیدوارم این یاد داشت باعث سو تفاهم و یا ناراحتی دوستان و علاقه مندان و متخصصانی که برای راهنمایی و روشنگری فرهنگی زحمت فراوان میکشند و این مقالات را با زحمت زیاد نوشته و منتشر میکنند، نشود. اگر نکته ای به عنوان سوال پرسیده شده لطف کرده آن را به حساب عدم اطلاع کافی و تخصصی این حقیر بگذارید و اگر لایق دانستید توضیحاب بیشتری در مورد انها بدهید.
    ۱- واژه نایک دست از کدام زبان آمده و یعنی چه مخصوصا در زمینه موسیقی؟
    ۲- چه کسی تعیین کرده که برداشت حفظ و اشاعه ای از موسیقی کلاسیک ایرانی بی اعتبارهست؟
    ۳- حس آمیزی یعنی چه؟
    ۴- شنونده را با موسیقی همراهی نمیکنند یعنی چه؟
    ۵- اتفاق حس برانگیزی یعنی چه؟
    ۶- انتظار مسیله ای شخصی است و به این ترتیب در انسان ها یک سان و هم گون نیست به عنوان مثال من شخصا از شنیدن این آلبوم و مخصوصا قطعه شوق مستور بسیار لذت بردم و چندین بار آنرا گوش دادم.
    ۷- بی طلایه و بی لشکر و یکسر؟ این ها اگر در حد متعارف هم بود باز فکر میکنم در زمینه موسیقی مفهوم نبود حد اقل برای خواننده ای در حد اینجانب. طلایه و لشکر در دنیای موسیقی به چه معنایی هستند؟ و حد متعارف برای این خصوصیات را چه کسی تعیین میکند؟
    ۸- اگر کسی از موسیقی بی طلایه و یا بی لشکر،(اگر بشود این خصوصیات موسیقایی را تعریف کرد)، لذت برد ایا خود او هم دارای این خصوصیات( بی طلایه گی و بی لشکری) است که از انها لذت برده؟
    ۸- ایا میشود که اجرای قطعه ای که توسط خود آهنگساز اجرا شده توسط نوازنده دیگری بهتر از خود اهنگساز اجرا شود؟ آیا این توقعی منطقی است؟ به این ترتیب هیچ کس حق اجرای هیچ قطعه ای را ندارد مگر اینکه روی دست اهنگسازآن قطعه بلند شود و به ان چیزی اضافه کند و یا انرا بهتر از او اجرا کند؟
    ۹- متوجه منظور جمله یا پاراگراف آخر نشدم که آیا منظور این هست که انتشار اثری با طرحی زنده و ایده مند و به یاد ماندنی کاری است آسان؟ چون آنچنان سخت نیست؟
    و نهایتا
    ۱۰- چگونه یک کارگاه نویسنده یک نقد میشود؟ آیا این به این مفهوم است که اثری بی طلایه و بی لشکر ارزش بررسی و نقد شدن توسط یک کارگاه را داشته حال انکه اثرات با طلایه و با ارزش فقط ارزش نقد و بررسی توسط یک نفر را دارند؟
    با احترام و با پوزش قلبی از نگارش ضعیف

بالا