میشد پیشبینی کرد که در روزگاری نهچندان دور علاقهمندان به شیوهی آهنگسازی موسیقی پیشاصفویه دغدغهی ارتباط با وضع موجود را پیدا خواهند کرد؛ ارتباطی که معمولاً در جریانهای یکصدسالهی اخیر موسیقایی ما اوّلاً بهطور خودجوش و برآمده از زمینهي فرهنگی، اجتماعی و سیاسی خود سربرآورده و ثانیاً در ابتدا توانسته با اقبال عموم یا لااقل عموم شنوندگان پیگیر موسیقی مواجه شود و سپس به شاخوبرگ خود بیفزاید. دربارهی جریان مورد بحث امّا این روال معکوس بوده، یعنی ابتدا جریانی از دل جمعی آکادمیک شکل گرفته و آثاری غامض و سختهضم ساخته، سپس به فکر این افتاده که نوعی رابطه را با جهان پیرامون خود برقرار کند.
سلوک را باید حاصل یکی از این تلاشها دانست، اثری که میکوشد رابطهای آشتیجویانهتر با موسیقی دستگاهی و سازوکارهای اجرایی و فرمال آن برقرار کند. سلوک حتّی از این هم فراتر رفته و به اطوار چندصدایی شدن در چارچوبهای ساختاریافتهی فرمال و ریتمیک موسیقی قدیم هم اندیشیده است. بنابراین، این اثر در نسبتی مستقیم با سه سنت موسیقایی قرار گرفته است: موسیقی دوران تیموری و پیش از آن، موسیقی دستگاهی و موسیقی کلاسیک اروپایی.
حاصل کار مجموعهای کمابیش یکدست است. سازوآوارها برخلاف رویهی مألوف آشکارا روندی از پیش تعیینشده و دارای فرم را دنبال میکنند؛ تصنیفها از نظر فرم و دور هرچند به فرهنگ موسیقایی قدیم نزدیکند امّا تکنیکهای آوازی، تلفیق شعروموسیقی و محتوای مدالشان به موسیقی دستگاهی نزدیک است.
سلوک نهتنها این «نهاینونهآن» بودن خود را در کلّیت سبکشناسانهی خویش آشکار کرده، که حتّی در تلاش است در شنونده احساس مُدالی را برانگیزاند که «نه دشتی است و نه بیات ترک».
این جریان بعید است تقلای هماهنگی با جهان خارج از خود را کنار بگذارد؛ امّا بد نیست که دربارهی میزان پایبندیاش به این ساختار بازاندیشی کند. این نوع پایبندی گاه بهجایی میرسد که آهنگساز جوانی در دفترچهی سیدی خود برای نشان دادن «جسارت» خود از اینکه بنا به نوع گردش ملودی گاه «سر جای تعیین شده از دور ریتمیک شروع یا تمام نشده است» مثال میآورد.
ممکن است چنین خصوصیتی در قاموس دنیای نوزاد بازگشت به موسیقی قدیم نو تلقی شود، امّا در زمینهی کلّی موسیقی کلاسیک ایرانی نمیتوان بهراستی چنین تمهیداتی را چندان «جسورانه» نامید.
بهنظر میرسد فاطمی نیز در دفترچهی سیدی گاه اندکی اغراق کرده است. مثلاً، الهام گرفتن از فرم نشید برای ایجاد توالیهای ضربی و غیرضربی اگرچه بهشکلی که در «سلوک» شنیده میشود پیشتر آزموده نشده است، امّا پیش از این به شکلهایی دیگر تجربه شده است؛ از جمله نشیدی بر روی شعر «آنقدر مستم که از چشمم شراب آید برون» با توالی اپیزودهای ضربی و غیرضربی که اتفاقاً از لحاظ مدال نیز بسیار وامدار موسیقی دستگاهی بود و از سوی سعید نایبمحمدی و مهدی امامی اجرا شد (۱).
(۱)هرچند توالی ضربی و غیرضربی حتّی در ردیف هم وجود دارد؛ تفاوت آنجاست که این توالی در ردیف احتمالاً بر اساس نگاهی کلان که به مسألهی فرم و توالی و تکرار اپیزودهای فرمال نظر داشته باشد شکل نگرفته است.
برای خرید و دانلود آلبوم سلوک به وبسایت بیپتونز مراجعه کنید.
28 شهریور 1396