نشان ملی ثبت(رسانه‌های دیجیتال)

تگ: آنسامبل کانتوس


eshragh2

آشکارا موسیقی ایرانی

نویسنده: آروین صداقت‌کیش

کاوه میرحسینی با اشراق مشتاقانه به سوی موسیقی دستگاهی شتافته است. او این مایه را در آثار دیگرش نیز کم‌وبیش داشته اما نه تا این حد آشکارا. به طور معمول و سرجمع، آهنگسازان موسوم به معاصر از بهره‌گیری واضح از عناصر موسیقی ایرانی اجتناب می‌کنند (دلایلش خارج از گنجایش این مرور کوتاه است). اما میرحسینی در جستجوی تمایز بیشتر دقیقاً رویکردی وارون این برگزیده است. نه‌تنها از مصالح مقامی موسیقی ایرانی به‌روشنی بهره گرفته است بلکه در ریتم و رنگ‌آمیزی هم تا سرحد افراط ریشه‌هایش را به نمایش می‌گذارد. بنابراین در این میان تنها روشنیِ استفاده نیست که او را حتا با گذشته‌ی خودش متفاوت می‌کند گوشه‌ و کنارهایی که به آن سرک کشیده نیز چنین است.

وقتی در جبروت ناگهان طعمی از سه‌گاه –که پیش‌تر نیز به شکلی محو احساس می‌شد- می‌دود یا زمانی که بیات ترک آغازین ملکوت در ادامه با اذان مؤذن‌زاده تبدیل به فریادی از آشناپنداری می‌شود و مبدأ تم را فاش می‌کند آنگاه به یاد می‌آوریم این دستگاه‌ها امروزه در خود موسیقی کلاسیک ما هم بسامد اجرایشان کم شده است چه رسد به این گونه‌ی موسیقاییِ به تسامح معاصرخوانده‌شده.

اگر موضوع آهنگسازی تنها منحصر به استفاده از مصالح مقامی و تبدیلات دو دستگاه امروزه کم‌تر اجراشده بود چندان اهمیتی نداشت. اما ایده‌های اصلی اثر هنگامی مشخص می‌شود که یک بار کامل شنیده شود و دوباره از نو بشنویم. آنگاه روشن می‌شود طرح‌های مبهمی که از نیمه‌ی گنبد به بعد شنیده می‌شد درحقیقت چه نقشی داشته‌اند یا مشخص می‌شود کالبد ریتمیک محیاشده در خلسه چگونه در جبروت جبه‌ای از ملودی بر تن می‌کند. بدین ترتیب فرم کلی خودنمایی می‌کند. برخلاف روال معمول در موومان نخست ابتدا تصویری مرکب مرتبط با همه‌‎ی رویدادهای بعدی پیش روی شنونده گذاشته می‌شود و سپس به ترتیب در موومان‌های بعدی هر رویداد به شکل گسترده پرداخت نهایی خود را می‌یابد.

این سازمان‌دهی از ایده‌های موسیقایی و فرم باعث می‌شود تمرکز توجه در اشراق بیشتر بر ساختمان کلی مرکب از ۴ موومان اثر و ارتباط جالب ایده‌ها باشد و (شاید) درنتیجه، تحقق ایده‌ی کنسرتو، تقابل‌های تکنیکی-موسیقایی تک‌ساز و گروه، جز در ملکوت چندان روشن به چشم نیاید.

برای خرید و دانلود آلبوم اشراق به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 0
12 آبان 1398
cover

«کانتوس» ماگنوس*

نویسنده: آروین صداقت‌کیش

اکنون در خلال هر کنسرتی که نام و رنگی از «موسیقی معاصر» بر خود دارد صدایی طنین‌انداز است، صدایی نه موسیقایی که پرسشگری پرسان از نسبت ما با آن زبانِ به میراث رسیده‌ی رهایش و نوگرایی سده‌ی پیشین. صدا به آواز بلند می‌پرسد انسان امروز را با این زبان چه‌کار؟ هر کنش موسیقایی، هر آفرینش، هر قطعه، هر آلبوم که گفته و ناگفته با برچسب‌های «نو»، «معاصر»، «آوانگارد» و ... نشان‌دار شده باید متضمن مکاشفه‌ی چنین پرسشی باشد. و چنانچه صدای بلند پرسش از دل آثار به گوش نرسد و هر اثر پاسخی یگانه به آن فراهم نیاورد آنگاه نوبت از آنِ دیگری خواهد بود. ناگزیر همان صدای پرسنده، رساتر از قلمرو نقد برمی‌آید. هر چه رویدادها پرشمارتر، پرهیاهوتر و فراگیرتر این صدا نیز از هر دو سو بلندتر و کوبنده‌تر باید تا آنگاه که پاسخی بیابد و بر لکنت امروزین غالب بر این گستره چیره شود.

«کنسرت آنسامبل کانتوس» نیز چنین است. هر یک از هشت قطعه‌اش را می‌توان بدان پرسش آزمود پیش از آن که حتا به آستانه‌ی سنجش اجرا و دیگرها برسیم. و نتیجه؛ نسبت همه «استفاده» است. هیچ‌یک از آثار نسبت زبانی تازه‌ای نمی‌آفریند. از این بابت فرقی نیست میان «صدای موسیقی»ِ «نادر مشایخی» و نشانه‌های اصیل ارتباطش با سرچشمه، «گنبد» و «پرنده و انسان تنها»ی «آرمین صنایعی» و سرگشتگی موسیقایی، «خودنگاره»ی «کاوه میرحسینی» و دشواری‌ها منسجم ماندن و گسترش، «پژواک‌گویی»ِ «ارشیا صمصامی‌نیا» و «زنگ رنگی»ِ «سوسن لولاور» با خصلت ترکیبی‌اش.

دو قله‌ی کنسرت، «عروج» و «دگردیسی»ِ میرحسینی نیز با همه‌ی موفقیت اولی در برآوردن طنین رنگارنگ از اعماق پیانو و کامیابی دومی در خلق لحظات موسیقایی مواج و باوجود اجراهای تأثیرگذار و روح‌بخش «کامیاب بهرودی» پیانونواز و «علیرضا چهره‌قانی» ویلن‌نواز از آنها همچنان صدای درونیشان برای پاسخ خاموش بود. قطعات دست‌بالا اندک گرمای عاطفی‌ای می‌تاباندند و از پدیدار و پایدار کردن نسبتی ساختاری در دل آن زبان -نسبتی که به‌مثابه تصرف و گستراندن زبان باشد- پیاپی ناتوان می‌ماندند. دم‌به‌دم پاسخِ نایافته‌ی پرسش، سکوت، خاموشی، فریادوارتر می‌شد و آرامش را می‌آشفت که؛ این شاعری نیست. نوشتن با ترکیب‌های پیش‌زاد است.


* به لاتین آوازِ بلند، آواز بزرگ.

عکس‌ها از مانی رشاد

14 آذر 1396
بالا