در بازنوازیِ آثار کلاسیک موسیقی ایرانی، میتوان به دو رویکرد به طور شاخص اشاره کرد: اول، بازنواختنِ اثر به قصد تمرین و مشق کردن و، دوم، اجرای آن در قالبی امروزی (با در نظر گرفتنِ این نکته که واژهی امروزی را نباید به معنای تغییردادنِ ماهُوی یا سبکیِ اثر در نظر گرفت). اگر هدف مشقِ آثار است که انتشار آن بیمعناست؛ چراکه این آثار، با هر کیفیت صوتیای که در دست هستند، در اجرای خود بینقصاند و تحویلِ مشق، حتی به بالاترین درجهی شباهت به اصل، هنر نیست. اما اگر هدف را در رویکردِ دوم جستجو میکنیم، با توجه به اینکه این آثار همواره در دلِ خود نقطه یا نقاطِ اوجی دارند که آنها را بهعنوانِ یک اثرِ هنری ثبت و در حافظهی تاریخیِ ما ذخیره کرده و با این خصوصیات ما را دوباره به خود فرامیخوانند، بهتر است نکاتی را در بازنوازیشان در نظر بگیریم.
پیش از هرچیز، بدانیم آفرینشی نو در زیباییِ ازپیشآفریدهشده اتفاق نخواهد افتاد، مگر اینکه یا زوایای پنهانِ آن زیبایی نشان داده شود یا زوایای آشکار آن آراسته شود به درکی عمیقتر از آنچه در صورت اولیه منعکس است. همچنین، اگر در اجرای دوبارهی این آثار از سازبندی و ترکیبِ جدیدی کمک میگیریم، باید تلاشی باشد برای مشخصتر کردن و یا تعمیق زیباییهای آن و، نیز، باید به تغییراتی که موجب رسیدن به بیانِ امروزی میشود از پیش فکر کرد: آیا قرار است جملههای بدیع این آثار را جلوه ببخشیم؟ آیا قرار است گروه سهتار، تمبک و عود در راستای ایجاد ترکیبات صوتی مشخصتر، از طریق امکانات جدیدِ صوتی، عمل کند؟ یا صرفاً تلاشی است برای ایجادِ حجم صوتی مناسب؟ و چه بهتر اگر همهی این خصوصیات را یکجا داشته باشیم.
«در بهاران» به دنبال بیانی امروزی است، اما -با وجود اجرایی تمیز و کمنقص- نتوانسته در این راه قدم بگذارد. آنچه در مواجهه با آلبوم کمترین تاثیرگذاری را دارد، احساس است؛ تعمیق و تدقیقی شکل نمیگیرد و میتوان به راحتی به آلبوم گوش سپرد و از آن گذر کرد؛ بی هیچ نقطهای تأثیر گذار، به یادماندنی و شایستهی بازشنیدن.
برای خرید و دانلود آلبوم در بهاران به وبسایت بیپتونز مراجعه کنید.