رستم و سهراب، این تراژیکترین قلهی حماسههای فارسی را لوریس چکناوریان به هیات اپرایی درآورده و برای دومین بار منتشر کرده است. اجرای پیشین (ضبط سال 2000) را انتشارات هرمس سالی پس از ضبط منتشر کرده بود. این اجرای تازه با تکخوانهایی متفاوت (و به همین دلیل با لهجهی برآمده از آواخوانی و تاکید متفاوت) و البته همان ارکستر و کر و احتمالا رهبری خود آهنگساز، گویا نسبت به اجرای پیشین نسخهای دگرگون شده است1. این را بدان قرینه میتوان دریافت که پردهی دوم در این ضبط شانزده قسمت دارد و در نسخهی 2000 نُه، یا بعضی قسمتها در اجرای جدید طولانیتر و مستقلتر شدهاند.
این اپرای دو پردهای از دو جهت درخور محتوایش است. نخست سرگذشت طولانی نوشته شدنش از آغاز دههی 1340 تا نیمههای دههی 1360 و از جستجوی مادهی اولیه در زورخانهها تا همراهی و همیاری کارل اُرف افسانهای با آن خود نوعی سرگذشت حماسی را تداعی میکند. و دوم جایگاهی که این اثر در میان آثار آفرینندهاش دارد. رستم و سهراب از لحاظ فنی و زیبایی قلهی آثار چکناوریان است. اینچنین دو ستیغ با یکدیگر مقارن شدهاند.
از همان آغاز، از مقدمهی سازی پردهی اول، آهنگساز به روشنی نشان میدهد که میخواهد آب و آتش را به ظرافت هر چه تمامتر در کنار یکدیگر نگاهدارد، دو عنصر متضاد داستان، یعنی لطافت و مهر پدری(گاه مادری)-فرزندی و تابعش غم سرنوشت تراژیکی که گویا همهی دانندگان داستان چشمانتظار آنند را با خروش و خشونت نبرد به هم بیامیزد و گاهبهگاه، به فراخور داستان به یکی میدان شکفتن و غلبه بر دیگری بدهد. عناصر متضاد داستان، هیجان، انرژی و انفجار روشنایی در مقابل اوج لطافت، سکون و تیرگی قرار میگیرد و چه بهجا و متناسب. اما همهی مایهوری رستم و سهراب از این نیست. افزون بر این، اثر از ریتم و رنگآمیزی (ترکیب این دو را در آغاز پردهی دوم، نبرد اول رستم و سهراب بشنوید) و نقل ملودیهای شناخته شده (مخصوصا تمهای زورخانهای) غنی است و بهرهگیری از رنگآمیزی ارکستری در آن، گرچه بدیع نیست، اما ماهرانه انجام شده است.
1- در مورد هیچکدام از این دو موضوع در دفترچهی آلبوم اطلاعاتی نیست.
آروین صداقت کیش اپرای رستم و سهراب لوریس چکناوریان کلاسیکال
برای خرید و دانلود آلبوم اپرای رستم و سهراب به وبسایت بیپتونز مراجعه کنید.