نشان ملی ثبت(رسانه‌های دیجیتال)

تگ: ایران گام


sabr kon2

مولانا خوانی در ژانر وحشت

نویسنده: امیر بهاری

«صبر کن...» منهای موسیقی متن‌ها و موسیقی تیتراژها، هفتمین اثر مهیار علیزاده ست. آلبوم حاوی سه دکلمه‌ی شعر، سه ترانه/تصنیف و یک آهنگ بی‌کلام است. با نگاه به بخش عمده‌ی آثار علیزاده می‌توان به جنس آواز/تصنیف/ترانه خواندن خوانندگانش اشاره کرد که اغلب در تلاش‌اند تا با جنس صدایی که قربانی از آن جواب گرفته است، بخوانند.

علیزاده از «حریق خزان» که یک اتفاق قابل توجه در موسیقی ایران بود تا امروز چیزی فراتر ارائه نکرده است. یعنی در ۷ سال گذشته گرچه کارهای بسیاری انجام داده اما هم‌چنان اولین آلبومش جایگاه دیگری دارد.

حرکت علیزاده در بستر موسیقی پاپ-ردیفی به سمت موسیقی امبینت هر چقدر در «حریق خزان» ثمر بخش است در دو اثر اخیرش عملاً منجر به شباهت‌های بیش از حد قطعات می‌شود. انگار که خواننده رها شده تا در یک بستر موسیقایی با ملودی دلخواه آواز/تصنیف بخواند. جالب اینکه محمد معتمدی در «صبر کن...» در قیاس با دو هم‌ سلف خود در «افسانه چشم‌هایت» موفق‌تر عمل کرده و با حس و حال بهتری کار را به انجام رسانده است.

غزل‌های مولانا در موسیقی معاصر دستمایه‌ی آهنگسازان بسیاری در فضاهای مختلف بوده است و اغلب هم نتوانسته‌اند دیکتاتوریی جذاب ریتم‌ این غزل‌ها را شکست بدهند. مهیار علیزاده هم جزء فاتحان در مواجه با مولانا محسوب نمی‌شود. حرکت در فضای موسیقی امبینت که در حریق خزان برگ برنده‌ی علیزاده بود عملاً در آثار متأخرش تبدیل به پاشنه‌ی آشیل آثار او شده است. به طور کلی موسیقی امبینت در ایران سوتفاهم برانگیز است، آنچه که در آثار بزرگان این جنس موسیقی قابل توجه است، هارمونی‌های درخشان در زیرمتن آثارشان است. اتفاقی که در آثاری چون «صبر کن...» رخ نمی‌دهد.

نمی‌توان از این آلبوم نوشت و از شعرخوانی اندیشه فولادوند نگفت که تجربه‌ی عجیبی انجام داده و به کمک پس زمینه‌ی بازیگری‌اش با نظر به دنیای سینمای وحشت غزل درخشان مولانا را خوانده است. و البته معلوم هم نیست این غزل که با این لحن دکلمه شده است در میان این همه عاشقانگی در آلبوم چه می‌کند.

برای خرید و دانلود آلبوم صبر کن... به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 0
30 فروردین 1399
va eshgh2

جدال کلیشه و اصالت

نویسنده: امیر بهاری

به رغم اینکه برای اهلش این تلقی وجود دارد که اگر روی اثری اسمی از سالار عقیلی آمد باید از آن گذشت و به سراغ دیگری رفت اما آلبوم «و عشق آمد...» جای نظر دارد.

درمجموعه آلبوم‌هایی که از خوانندگان شاخص هم نسل سالار عقیلی در دو سال اخیر منتشر شده از بخش‌های مختلف رپرتوار موسیقی کلاسیک ایرانی به خصوص ساز و آواز چندان خبری نیست. بخش عمده‌ای از آلبوم «و عشق آمد...» را دو ساز و آواز مفصل «آینه حُسن» و «مغبچه باده فروش» دربرگرفته است (حدود ۲۵ دقیقه). هرچند در فرازهایی عقیلی دیگر آن توانایی و دقت ۱۰، ۱۲ سال پیش را ندارد و چندان از آزمون اجرای جزئیات آواز موفق بیرون نمی‌آید اما با این همه نشان می‌دهد اگر کمی خلوت و تمرین کند در شیوه‌ی کلاسیک آواز ایرانی حرف‌هایی برای زدن دارد.

تلاش آهنگساز برای ساختن تصنیف‌های پر فراز فرود قابل تأمل است، مثل تصنیف «تَرک عشق» که سعی شده یک گردش ملودی خوبی در آن رخ دهد. البته که در بزنگاه این گردش‌ها سالار عقیلی در اجرا  ناموفق عمل می‌کند، کارهایی که پیش‌ترها در همکاری با آهنگسازان کاربلد به درستی انجام می‌داد.

تضانیفِ «و عشق آمد...» از شیوه‌ی تنظم‌های کلیشه‌ای آسیب می‌بنینند. آلبوم در فرازهایی مثل جواب‌ آوازها که خلوت و آرام است عیار بهتری دارد در قیاس با تصانیف. تلاش عقیلی برای اجرای تصانیف و فرازهای آوازی با حس و حالی منطبق بر فضای آلبوم و محتوای اشعار، حداقل در قیاس با آثاری که در سال‌های اخیر از او منتشر شده، قابل تأمل است.

تولیدکنندگان در نظر داشتند که تصویر کلیشه‌ای و پرکار سالار عقیلی به بخش آوازی این کار آسیبی وارد نکند ولی در عوض تصانیف در تنظیم راه کلیشه‎ رفتند. کلیشه‌هایی که بعضاً در تصانیف صدا و سیمایی بسیار استفاده شده مثل استفاده از دف با نواختن ریتم‌های آشنا و استفاده از پس زمینه‌‌ی زهی به شیوه‌ی متداول و کارهایی از این دست. این دومین آلبوم مرتضی صنایعی‌ است و به نظر می‌آید که با کمی دقت می‌تواند در آثار بعدی به محصول مطلوب‌تری دست پیدا کند.

برای خرید و دانلود آلبوم و عشق آمد... به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 0
16 فروردین 1399
Nashve 1

نمود نَشْوْ و نمای آهنگساز

نویسنده: آروین صداقت‌کیش

آلبوم نَشْوْ اثر رامین وطن‌نیا از یک سو ادای دین به موسیقی‌هایی که آهنگساز دوست داشته نظر می‌رسد و از سوی دیگر مجموعه‌ای تمرین آهنگسازی. اغلب قطعاتش بر سر دوراهی موسیقی عامه‌پسند (مثل ملودی‌های کرشمه‌ناک) و ترکیب و سازآرایی برآمده از موسیقی کلاسیک قرار گرفته است. فارغ از تاریخ ساخته‌شدن هر یک از قطعات یا در نظر گرفتن قطعات احتمالی دیگر آهنگساز که در این مجموعه نمی‌یابیمشان (و می‌توانست تصویر را کامل‌تر کند)، شنیدن و بررسی قطعات هفت‌گانه‌ی نَشْوْ چیزی را پیش رو می‌گذارد که معمولاً نمی‌بینیم؛ مراحل اولیه‌ی شکل‌گیری توانایی‌های یک آهنگساز.

این امر شمشیری دو دم است. از یک سو صداقتی در نتیجه‌ی کار به چشم می‌خورد و از سوی دیگر دوره‌هایی از کار هنرمند را به دیده‌ی عموم می‌رساند که قاعدتاً باید پنهان بماند، مگر در مواردی خاص پس از تکمیل خود آهنگ‌ها، به بلوغ رسیدن یا حتا مشهور شدن آهنگسازشان که انتشارشان حکم اطلاعات تاریخی پیدا می‌کند. به این ترتیب معمولاً ایرادها و کم‌تجربگی‌هایی ثبت می‌شود و برای همیشه باقی می‌ماند که ممکن بود با اندکی بردباریِ بیشتر نشود.

کار وطن‌نیا بر مصالح موسیقایی‌ای که از علاقه‌مندی‌هایش وام گرفته بیشتر محدود به رنگ‌آمیزی مختصر (مثل عزیزه)/ مفصل (مثل بلوچی)  یا فضاسازی صوتی لابه‌لای ملودی‌های آنها است و کم‌تر به گسترش تِمی‌شان نظری دارد. موسیقی او غالباً نوعی دگره‌سازی بدون بازگشت است. لحظات ظریف و لطیف در آن کم نیست (مانند Fur Elipa) اما در حد سطح آهنگ‌ها متوقف می‌ماند و با ویژگی‌های تکمیل‌کننده‌ی دیگری پیوند نمی‌خورد. حتا وقتی به قطعاتی برای ساز خود آهنگساز، عود، نیز می‌رسیم این وضعیت چندان تفاوتی نمی‌کند.

و سرانجام آن هنگام درمی‌یابیم که نگاه کلی آهنگساز به چنین شکل کم‌گسترشی از مصالح گرایش دارد که قطعه‌های صیرورت تا ۷/۲۷ و نَشْوْ را می‌شنویم و می‌بینیم او بیشتر ناپیوستگی و رج‌زدن عناصر صوتی زندگی روزمره با موسیقی به شکل اپیزودهای متقاطع را می‌پسندد (افراطی‌ترین مثالش: صیرورت) و گرچه فرم قطعاتش گاهی دور بسته‌ای را به نمایش می‌گذارد (مثل نَشْوْ)، اما چندان در بند به وجود آوردن عناصر انسجام‌آفرین نیست. همین امر فرصت می‌دهد سلیقه‌ی چندسبکی موسیقایی‌اش هم آشکارا و همچون یک کلاژ به چشم بیاید.

برای خرید و دانلود آلبوم نَشْوْ به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 1.6
20 شهریور 1398
بالا