ورود سازهای اروپایی به ایران و بهکارگیریشان در اجرای موسیقیِ ایرانی معمولاً از نقطهنظرِ تماس فرهنگی کاویده شده است. میتوان دریچهی دیگری بر این رخداد گشود؛ آغازِ درهمآمیزیِ دو نوع فضلِ موسیقایی: فضلی که بود و فضلی که آمد. فضلی که بود ملزومات خود را داشت و طبعاً با آن در نوعی از هماهنگی بود. وقتی ملزوماتِ تازهواردی رسید با همان فضلی که بود بهکار گرفته شد: محمدصادقخان، رئیسِ موسیقیِ دربارِ ناصری، پیانو را کفایتِ شور و سهگاه نواختن بخشید تا مگر اندکی به تار و کمانچه نزدیک شود؛ چیزی که به کلارینت و فلوت و ویلن نیز تسری یافت. اما پهنهی فضیلتِ موسیقاییِ بومی خود، متأثر از فضلی که در شعبهی موزیک دارالفنون منزل گزیده بود، در شرفِ پوستانداختن بود. بعدتر، با علینقی وزیری، فضلِ داشته بیکفایت اعلام شد و ملزوماتش مجبور به رفع نقصانشان شدند. ادامهی داستان، سِیرِ تکوینِ فضیلتِ موسیقاییِ نوینی است که در همهی آنچه که همگانِ موسیقی ایرانی میدانند ساخت یافته است. برای فهم ابعادِ تغییرات در این راهِ رَفته، کافی است تصورِ درباریانِ فتحعلیشاه از پیانوی اهداییِ ناپلئون را با تصوری مقایسه کنیم که خود امروز از این ساز داریم.
با یادش در کجای این مسیر ایستاده است؟ مسیرِ اصوات را پیگیری کنیم. همانطور که نوشتههای پویان آزاده و نام آلبوم تصریح میکنند، اصوات، با اجرایی درخشان و ممتاز، آمدهاند بازتابِ فضیلتی باشند که روزگاری جواد معروفی نمایندهی پیانونوازش بود. دنیای صوتیای که موسیقی ایرانی را تا حد ممکن با فرم، صدا و فواصل موسیقی اروپایی منطبق میکرد. این حد ممکن البته خود متأثر از سیر تکوینیِ فضیلتِ موسیقایی است. بنابراین، شاید بهتر باشد بگوییم «تا حدِ ممکنِ زمانهشان».
همین «حدِ ممکنِ زمانه» است که پرسش از سهمِ امروزینِ پویان آزاده را موجه میسازد. قطعهی ”با یادش“ (آخرین قطعه) که ساختهی خودِ اوست و یا تنظیمهایش در برخی قطعاتِ دیگر، باز تا آنجا که به روابط اصوات مربوط است، از قطعاتِ جواد معروفی فاصلهای نمیگیرد. در آنها اثری از دستآوردهای نظری و تاریخیِ موسیقیشناسیِ موسیقی ایرانی، چه در حوزههای فرم و فاصله و چه در مایه و بافت، دیده نمیشود. او نمایندهی کدام وجوه از فضیلتِ موسیقاییِ امروزِ موسیقی ایرانی است؟ باید منتظر ماند.
برای خرید و دانلود آلبوم با یادش به وبسایت بیپتونز مراجعه کنید.