«یک قافله دل» آلبومی محترم اما محافظهکار است؛ نه سخنی تازه میگوید و نه سودای جهانی دیگر در سر میپروراند. اثری برای گروهی از سازهای ایرانی در همایون و شوشتری، که حتی خط باساش هم یادآور تجربههای چهل سال پیش هستند. تقریباً در کار هر آن چیزی است که به عنوان ویژگی تیپیکال آلبومهای موسیقی کلاسیک ایرانی در چهل سالهی اخیر میشناسیم، چه در توالی و تجمیع گونههای اجرایی، چه در سازبندی، چه در تنظیم و بازتفسیر قطعات «قدیمی»، و چه حتی در امور دیگری چون نحوهی انتخاب شعرها؛ الگویی که از تجاربی چون آثار گروههای عارف و شیدا نمونهبرداری کردهاند و اگر در دوران اوج شکوفایی این تیپ آثار خلق میشدند، میتوانستند نمونهای درجهی دو از آنها قلمداد شوند. از این رو، این آلبوم تنها این تنهی اصلی و فرسودهی چند دههی اخیر را فربهتر میکند؛ تنهای که چند سالی است رو به تکیدگی دارد. «یک قافله دل» تاکنون نمونههای همانند زیادی داشته و احتمالاً از این به بعد هم نمونههای مشابهاش از راه خواهند رسید. گاهی ساز و آوازهایش شنیدنیاند و «بهبَهـ»ی را از عمق جان برمیانگیزانند؛ به ویژه در دو ساز و آوازی که یکی با همراهی نی و دیگری با همراهی تار اجرا شده است، و گاهی از فرط دل سپردن به کلیشههای رایج در آثار همانندش، قابل پیشبینی و در نتیجه ملالآور میشود. در حقیقت، این اثر و آثاری که اینچنین محو هنجارهای شنیداری عصر خود هستند و درنتیجه عنصر پیشبینیناپذیری ندارند، پیامهایی به مخاطب مخابره میکنند که مملو از «پِرت اطلاعاتی»اند، آنقدر که در مخاطب نیازی برای شنیدار فعالانه ایجاد نمیکنند و واکنشی را به محتوای خود برنمیانگیزانند. «یک قافله دل» به دلیل همین برخورد غیرانتقادی و غیرحلاجگرانه، خوب و بد این دست آثار را یکجا با هم خریده و یکسره تن خود را به این تکیهگاه سپرده است.
در حقیقت، آزمون وجاهت «یک قافله دل» و آثار مشابهاش، نه صرفاً با عیاری درونی، که با سنجهای بیرونی ممکن میشود: اثری اینچنین، در تاریخ موسیقی ما با همهی بالا و پایینهایش در دهههای اخیر، و در ظرف اجتماعی، سیاسی و فرهنگی زیست ما، کدام دغدغه را –جز اشتیاق خالقاناش برای خلق- پاسخگوست؟
برای خرید و دانلود آلبوم یک قافله دل به وبسایت بیپتونز مراجعه کنید.