نشان ملی ثبت(رسانه‌های دیجیتال)

تگ: رادنواندیش


Dances Fantastiques 1

خودارجاعی

نویسنده: آروین صداقت‌کیش

آلبوم «رقص‌های فانتزی و سوئیت آرارات» همچون بسیاری از دیگر آثار منتشر‌شده‌ی لوریس چکناوریان در یکی دو دهه‌ی گذشته (به ویژه آنها که در این دوره ساخته شده یا فرم نهایی خود را یافته‌اند) پرده از رابطه‌ی او با تاریخ زیسته‌ی خود برمی‌دارد. قطعات او اغلب سرگذشت‌های دور و دراز دارند، در تاریخ فعالیت آهنگسازی‌اش بارها چهره گردانده‌اند و به کسوت و شکل‌های گوناگون ظاهر شده‌اند. تکمیل برخی از آثار او، چنان که خود می‌گوید چند دهه‌ای به درازا کشیده است. بخش‌های مختلف چنین قطعاتی در مدت تطور در قالب خرده‌متن‌ها یا مصالح باقی‌مانده از فرآیند معماری‌ بزرگ‌تری بارها به شکل‌های مستقل و غیرمستقل مورد استفاده قرار گرفته‌ یا سر راهِ زاد‌ن‌شان بر قطعات همزمانشان تاثیر گذاشته‌اند.

قطعات او اگر همه را در پازلی تاریخی بچینیم مملو است از ارجاع به خود. این ادراک آهنگساز است از تاریخچه‌ی خودش. در فرآیند آفرینش مدام به سراغ خود بازمی‌گردد و زمان از سر گذرانده‌اش را دوباره و دوباره بلکه هزارباره به کار می‌زند. در این راه ابایی نیست از آن که همچون بسیاری آهنگسازان ملودی‌ای، ریتمی، یا عنصر دیگری (نه کلیت زبان موسیقایی که نماد انفراد آهنگساز است) را دستمایه‌ی کارهای بعدی کند و حتا از این نیز که مستقیما بخش‌هایی از آثار پیشین‌اش را زیر سایه‌ی نامی دیگر و در جریان آفرینش اثری دیگر به کار گیرد.

او با این کار خودش را از دل تاریخ فرامی‌خواند. لاجرم مرزهای تاریخ به مفهوم توالی ساده‌ی عددهای زمان برای او معنایی به‌هم‌بافته پیدا می‌کند. برخی آثار که امروزی‌اند ناگهان قدمتی بیش از اخلاف‌شان پیدا می‌کنند و برعکس. تاریخ اینجا خطی نیست. حتا دایره‌ای هم نیست. پر است از منحنی‌های بسته‌ای که گویی روی تنه‌ی خطی مرکزی رشد کرده‌اند و هر بار مسیر را عوض می‌کنند و بازمان می‌گردانند به جایی در زمانی دیگر.

هر دو مجموعه‌ی آلبوم حاضر همچون نشانِ این ویژگی کار چکناوریان است. حتا نیم‌نگاهی به دفترچه‌ی مختصر سی‌دی یادآوری می‌کند که چگونه قطعه‌ای (رقص‌ها) در طول ربع قرن چنین سرگذشت پر پیچ‌وخمی را از سر گذرانده و به چه رنگ‌آمیزی‌های مختلفی تن داده است. و همچنین بسی نشانه‌ها در محتوای موسیقی‌اش اگر با مجموع آثار آشنا باشیم.

برای خرید و دانلود آلبوم رقص‌های فانتزی و سوئیت آرارات به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 1.4
16 بهمن 1397
Love Songs 1

کدام چکناوریان؟

نویسنده: آروین صداقت‌کیش

«آوازهای عاشقانه» چکناوریانِ دیگری را به نمایش می‌گذارد، چکناوریانی متفاوت از آن که تا پیش از شنیدن این اثر می‌شناختیم. کدام چکناوریان؟ چکناوریانِ گام گذاشته به دنیای همه‌پسندی، چکناوریانِ ملودی‌های آسان و روان و درعین‌حال زیبای آشنا، چکناوریان عاشق عشق.

نسخه‌ی ارکستری خالص 15 آواز عاشقانه را که برای همراهی با صدای تنور و سوپرانو نوشته شده بوده در این آلبوم می‌یابم و فراوان ملودی‌ها و خاطره‌های آشنا از سبکی که خود ناشر یا مؤلف آن را پاپ کلاسیک نامیده‌اند. این مجموعه پیش‌تر نیز تحت عنوان کلی «16 آواز عاشقانه» اپوس 41 تا 46 با نشان LTR و اجرای زنده‌ی همین ارکستر منتشر شده و به دلایل نامعلوم یکی از آوازها در نشر فعلی حذف و عنوان انگلیسی و فارسی اغلب آنها تغییر کرده است.

فضای صوتی کلی این 15 ترانه‌ی ارکستری چیزی است شبیه به موسیقی‌های عاشقانه‌های هالیوود؛ سبُک و در همان حال پرجلوه. عجیب نیست. پای گذاشتن هر آهنگساز کلاسیک چیره‌دست دیگری به حوزه‌ی موسیقی مردم‌پسند «با حفظ شئون» ترکیبی این‌چنین پدید می‌آورد. در آن تجربه‌ی تاریخی هم به صحنه آمدن آهنگسازان کلاسیک مهاجرت کرده پس از جنگ جهان دوم همین ترکیب را ساخت.

چنین آثاری را چه پاپ کلاسیک بخوانیم چه نوعی کلاسیک سبک، حاصل ترکیب‌اند. و این ترکیب در «آوازهای عاشقانه» یعنی مهارت چکناوریان در رنگ‌آمیزی دل‌انگیز و متناسب و ارکسترنویسی و همزمان حساسیت نیمه‌ی ارمنی‌اش1 نسبت به ملودی‌های زیبا با درونمایه‌ی غم عاشقانه. و گرچه محدود شدن ویژگی‌های هرکدام از این ملودی‌های به لطافت و شور عاشقانه جلوی بروز بخشی از مهارت آهنگسازانه‌ی هر آهنگسازی را خواهد گرفت (البته جز آنها که خود بومی این سرزمین‌اند)، اما آن‌قدر دست و پای هنرمند خوش‌قریحه‌ را نمی‌بندد که نتواند مهر و نشان خودش را بر همین ترانه‌های کوتاه دوست داشتنی بزند. مثالش کرشندوی تیمپانی در ابتدای ترانه‌ی «عشق» یا صدای همان ساز در آغاز «افسوس» است که در آثار حماسی چکناوریان بسیار شنیده‌ایم، یا نقشی که او در این مجموعه به ویولن و بادی‌های چوبی سپرده است، یا کاری که با دوئت‌های لحظه‌ای ظریف در متن بعضی ترانه‌ها می‌کند.


1- او خودش خود را وارث نیمه‌ای ارمنی و نیمه‌ای ایرانی می‌خواند.

آروین صداقت کیش ارکسترال آوازهای عاشقانه بی کلام برای ارکستر ارکسترال لوریس چکناوریان

برای خرید و دانلود آلبوم آوازهای عاشقانه (بی‌کلام برای ارکستر) به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 2.3
12 دی 1397
Piano Concerto Guitar Concerto 1

بشارت آینده

نویسنده: آروین صداقت‌کیش

کنسرتو پیانوی لوریس چکناوریان علاوه بر این که خود جداگانه قطعه‌ای است، اکنون که از خلال یک تاریخ از سر گذشته به آن می‌نگریم به دو معنی خصلتی آینده‌نگرانه دارد. در روزگار ساخته شدن در حکم پیش‌بینیِ آهنگسازِ به بلوغ هنری رسیده، بوده است. به معنای نخست، علایمی در این کنسرتو هست که چکناوریان اغلب زندگی هنری آهنگسازی‌اش آنها را به همراه داشته است. مهم‌ترین این نشانه‌ها ارتباط لوریس جوان با موسیقی دستگاهی ایران را در یکی از ایرانی‌ترین آثار گذشته‌اش یعنی همین کنسرتو می‌توان شنید. تم‌ها و ملودی‌ها –مخصوصا از آنِ پیانو- اینجا از بسیاری از آثار قدیمی یا میانه‌ی او صریح‌تر و روشن‌تر شخصیت ایرانی‌شان را آشکار می‌کنند و دستگاه چهارگاه،  یکی از ملازمان آینده‌ی او (رد پای آن تا رستم و سهراب و کوروش کبیر و دیگر آثار بعدی گسترده است)، حضوری پررنگ و پردامنه دارد شاهدش قطعه‌ی کوتاه کاملا شناخته‌شده که درموومان اول پیانوی تک می‌نوازد و آن را بعدا هم در آثارش بازمی‌یابیم.

اما به معنای دوم، تم‌ها و حالت‌هایی در این کنسرتو هست که در آینده‌ی آهنگساز به شکل‌های مختلف  شنیده‌ایم. کنسرتو پیانو (و کنسرتو گیتار در مقایسه با ویلنسلش نیز) نقل تم، ملودی و مصالح موسیقایی از خود در آثار آینده‌ی آهنگساز را که یکی از ویژگی‌های شناخته‌شده‌ی اوست، نمایش می‌دهد. از این بابت بخش‌های میانی آلگرو انرجیکو و نیز بخش‌های آغازین آندانته سوستنوتو (مخصوصا نگاهش به سازهای بادی چوبی) قابل توجه است.

علاوه بر اینها منابع (ایرانی-ارمنی) و اهمیت زیبایی ملودیک در کنسرتو پیانو هم مثل بیشتر آثار بعدی (سبک شناخته‌شده‌ی) او در صدر است. بهره‌گیری حداکثر از توان تکنیکی ساز در پله‌های بعدی قرار دارد (جز ابتدای آلگرو کُن بریو). نشان بارز این امر را آنجا می‌توان دید که در موومان سوم نقش ارکستر و پیانو وارونه می‌شود و بخش‌هایی از ارکستر جایگاه تکنواز پیدا می‌کند.

اگر کنسرتو پیانو را به نوعی آینده‌خوانی ببینیم یعنی آن را همزمان از دید شنونده‌ی امروزی و شنونده‌ای در سال 1962 درک کنیم یک غایب بزرگ نیز به چشم می‌خورد؛ ریتم‌ها. همان‌ها که اندکی بعد در جریان مطالعه‌ی او برای آفرینش رستم و سهراب (به گفته‌ی خودش ریتم‌های زورخانه) کشف و در کارهایش ماندگار شد.

برای خرید و دانلود آلبوم کنسرتو پیانو و کنسرتو گیتار به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 3.3
21 آذر 1397
Cello Concerto Pipa Concerto 1

کنسرتوی کمیاب

نویسنده: آروین صداقت‌کیش

کنسرتو ویلنسل با ملودی ارمنی‌ای آغاز می‌شود که امروز برای موسیقی‌دوستان بسیار شناخته شده است. و این سرآغاز هنرنمایی آهنگسازی است که ما او را به خاطر وام‌گیری‌های ملودیک‌اش می‌شناسیم. اما این تنها یک آغاز است. آهنگساز تواناتر از این است که تنها در بند یک تنظیم ساده یا حتا خلاقانه‌ی ترانه‌ای یا ترانه‌هایی محلی یا مذهبی بماند. او می‌تواند ملودی‌هایی با خصلت‌های متضاد را به هم پیوند بزند و به فاصله‌ی کوتاهی فضایی کاملا متفاوت خلق کند، چنان که پس از معرفی دو تم در موومان اول ناگهان اتفاق می‌افتد.

در این کنسرتو آهنگساز مدام در پی برقراری تعادلی میان خصلت گفتگویی یا حتا جدال میان ارکستر و ساز تنها و توالی ماده‌ی اولیه‌ای که از موسیقی ارمنی وام گرفته، است. تنش درونی قطعه از طریق بر هم خوردن نسبت میان این دو مفهوم بالا می‌گیرد (مانند پایان  موومان اول) و دوباره با بازگشت به همان نسبت میانی آرامش برقرار می‌شود (حتا در موومان دوم که به طور نسبی مدت زمان بیشتری چنین آرامشی برقرار است یا در موومان سوم که تقریبا برعکس است). رنگ آمیزی، تحرک بافت و عوامل دیگر در خدمت این امر است، آهنگساز حتا از فضای عاطفی مشترک غالب ملودی‌های ارمنی خلاقانه در همین جهت بهره گرفته است.

کنسرتو پیپای کمیاب اما با این که همچنان نقش وام‌گیری از فرهنگ موسیقی ارمنی (و بعضی جاها مانند دو نوازی فلوت و پیپا میانه‌ی موومان اول یا ابتدای موومان دوم سایه‌هایی از موسیقی ایرانی و «سیمرغ» خودش) در آن پررنگ است خلاقیت آهنگساز را در زمینه‌ی دیگری می‌نمایاند؛ کوشش موفق برای نزدیک شدن به بیان تکنیکی سازی از یک فرهنگ موسیقایی به کلی متفاوت با عناصر چندفرهنگی موجود در این کنسرتو (کلاسیک غربی-ارمنی-ایرانی). از همان آغاز تاثیر انتخاب هوشمندانه‌ی چکناوریان را می‌شنویم. او تم‌های آغازین موومان نخست را چنان برگزیده که کاملا با شخیصت ساز تکنوازش می‌خواند و برازنده‌ی آن است. همچنین در این کنسرتو و کادانس و سولو‌هایش تاکید بیشتری بر نمایش توانایی‌های فنی پیپا می‌کند و حتا نازکی بافت (اغلب به شکل دوئت‌هایی از متن ارکستر) و تعادل صوتی را برای هر چه بیشتر به چشم آمدن پیپا به کار می‌گیرد.

برای خرید و دانلود آلبوم کنسرتو ویولنسل و کنسرتو پیپا به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 3.6
20 آبان 1397
harfhaye hamsayeh2

آب‌تَنی در حوضی کم‌عمق

نویسنده: مانی جعفرزاده

پیش از آغاز، این توضیح لازم است که یادداشتِ کوتاهِ پیشِ رو ناظر است بر بخشِ دوّم  [یعنی شماره‌هایِ چهار تا شش] از آلبوم «کنسرتوهایِ پیانو و گیتار» و تنها همین بخش [«کنسرتو گیتار»] را مرور خواهد کرد، چون صحبت درباره‌ی بخش نخستینِ این آلبوم [«کنسرتو پیانو»] خود مجالی دیگر و مستقل نیاز دارد.

لابد شنیده‌اید که در میانِ آهنگسازان حرفه‌ای همواره این سخن بوده که موسیقی نوشتن برایِ گیتار و همچنین هارپ نیازمند دانشی مضاعف و داشتن مهارتی ضمنی در نوازندگی این سازها است*. هر دو ساز پیچیده  و کمابیش بدقلق هستند. بافت هارمونیک‌ صدادهندگی‌شان هرچند جذّاب امّا  کاملاً خاص خودشان است و جوری نیست که تنها با مطالعه‌یِ سازشناسی بشود برای‌شان موسیقی نوشت. از این رو تعداد آثار جدّیِ نوشته‌شده برای این دو ساز در تاریخ موسیقی جهان به نسبت دیگرِ سازها اندک است و در تاریخ موسیقی ایران هم به طریق اولی این موضوع بیش‌تر به چشم می‌آید.

«کنسرتو» چُنان‌که می‌دانیم در فرهنگ مدوّن هنرشناسی قطعه‌ای است در سه قسمت، که بناست توانایی‌هایِ نوازندگی یک ویرتوئوز را در مواجهه با یک ارکستر به چالش بکشد. این را هم می‌دانیم که برخلاف تاریخ موسیقی جهان تعداد «کنسرتو»هایِ نوشته‌شده [ برای هر سازی] در تاریخ موسیقی ایران چندان زیاد نیست. این است که وقتی استاد کاملی چون لوُریس چکناواریان به نمایندگی از آهنگ‌سازان موسیقی ایران دست به نوشتن یک «کنسرتو گیتار» می‌زند و این اثر با ارکستری قابل قبول و سولیستی درخشان در یک استودیوی استاندارد اروپایی ضبط می‌شود، سطح توقّع به جایی می‌رسد که برآوردن آن کار سختی خواهدبود.

برای  مثال این کنسرتو در«موومان» نخستین بر مبنای ملودی مشهور «ساری گلین» اگرچه در چند لحظه‌ی ارکستری واریاسیون‌های بسیار جذّابی از آن «تِم» ارائه می‌کند، لیکن هربار که به «سولوی گیتار» می‌رسد نارَس است و چندان چیزی نیست که شنونده را بر توانایی‌های اجرایی یک «ویرتوئوز» مجاب سازد. مضاف بر این نویسنده‌ی این سطرها بدون در اختیار داشتن پارتیتور و تنها از طریق شنیدن نتوانست «موومان» نخست را یک «سونات کنسرتویی» تلقّی بکند؛ که اگر این تشخیص درست باشد «کنسرتو» بودن اثر به معنای کلاسیک آن، دچار اختلال خواهد بود. تکرار می‌کنم که این تنها یک نظر مبتنی بر شنیدن است و می‌تواند غلط باشد.

در هر دو موومان‌هایِ بعدی هم مانند موومان نخست هرجا با بافت ارکستر سروکار داریم (یعنی آن‌چه که چکناواریان در آن استادِ به تمام معناست) کار بی‌نقص است و بسیار شنیدنی، و باز هرجا که ارکستر توپ را به گیتارِ سولو پاس می‌دهد آهنگ‌سازی الکن می‌ماند و کار اُفت می‌کند. از توان چندصدایی ساز به‌درستی استفاده نشده و در بسیاری از لحظه‌ها گیتار در حال نواختن یک خط ملودی سرراست است که نواختن آن را می‌شد به هرساز تک‌خطّی دیگری واگذاشت.

حقیقت آن است که در کارنامه‌یِ درخشان چکناواریان اثری چون «کنسرتو گیتار» نمره‌ای بیش از متوسّط نمی‌گیرد و  بدیهی است در چنین اثری برای درخشش نوازنده‌ی حیرت‌انگیزی چون «یوکووس کولانی‌یان» مجال کافی وجود نداشته و یکی از بهترین فرصت‌های تاریخ موسیقی ایران همچنان ناکام مانده‌است.


* روزی یکی از دوستان ما از استاد احمد پژمان برای نوشتن یک قطعه برای «هارپ» راهنمایی خواسته بود. استاد - بی‌شک ناظر بر احوالِ آن دوست- با همان لحن همیشگی‌اش گفته‌بود: هارپ ننویس! هارپ سخت است!

کنسرتو گیتار مانی جعفرزاده لوریس چکناوریان حرف های همسایه کلاسیکال رادنواندیش

14 آبان 1397
Life of Christ 1

بازتاب صدای باورمندان اعصار پیشین

نویسنده: آروین صداقت‌کیش

کیفیت، کیفیت و باز هم کیفیت. این اولین چیزی است که هنگام شنیدن اوراتوریوی آوازی لوریس چکناوریان، زندگانی مسیح، به گوش می‌رسد. در این اثر خوانندگان در چهل موومان (دو بخش) به آواز تسبیح معبود می‌گویند. حتا اگر ندانیم شالوده و ماده‌ی اولیه‌ی این نواهای مذهبی از کجا و با صرف چه همت و متحمل شدن چه زحماتی آمده خود آثاری که می‌شنویم گویای گویا است. و حتا اگر نتوانیم معنای متن آیینی‌شان را دریابیم یا بر بستر فرهنگ دینی مسیحی درکشان کنیم (که قاعدتا اغلب ما نمی‌توانیم چنین کنیم) این آثار آوازی زیبایی معنوی-موسیقایی مختص خودشان را دارند.

تکه‌های این اوراتوریو سفری شگفت‌انگیز و رازآمیز به دل سنت‌های قرون وسطای مسیحی (روایت ارمنی) فراهم می‌کند، تصویری بازآفریده به دست آهنگساز امروزین از متن‌هایی موسیقایی به نمایش می‌گذارد که قدمتشان بین 1500 تا 1000 سال است (گرچه ما نمی‌دانیم دقیقا سهم آهنگساز چقدر است و سهم متن‌های مرجع چقدر). زمانشان بسیار از ما دور است. چنان دور که بیم آن می‌رود موسیقی اصلا ارتباطی برنیانگیزد و مفهومی را در ذهن شنونده نسازد. اما چنین نیست. کافی است تنها بگذاریم صدا به درون بیاید و در ذهن نفوذ کند. آنگاه پژواک صدای آن مومنان تاریخی اثر می‌گذارد و شنونده را مجذوب می‌کند.

با یا بی هر گونه درک فرهنگی لیتورژیک، حتا بدون باور به ایمان مذهبی مسیحی خطوط موسیقایی رنگارنگ و پرطنینی که در Lord Have Mercy (Resurrection and Ascension) می‌شنویم همچون اوجی برای اوراتوریو مسحور کننده است. سکون کیهانی و ازلی موجود در هر یک از آوازها، از همان اولین، The Lord’s Prayer، (گرچه در اندک جاهایی به فراخور متن ممکن است دگرگونی حالت نیز بپذیرد) نمایی می‌یابد و حضور خود را همچون عنصری برآمده از شکوه و هیمنه‌ی ایمان با صدای پرصلابت تکخوان و ساختار سنگین و متین همخوانان پایدار می‌کند. همان کاری را می‌کند که در اصل قرار بوده بکند؛ در دل‌های باورمندان احساسی الهی برمی‌انگیزد. روایت موسیقایی محض ما از زیبایی‌های چنین اثری –که فارغ از اینها است- فرآورده‌ی جانبی آن غایت اولیه است. و این زیبایی، ولو جانبی، چندان هست که ارج آهنگساز را در نگاه ما افزون کند.

اوراتوریو کرال کلاسیکال زندگانی مسیح از تولد تا عروج آروین صداقت کیش لوریس چکناوریان رادنواندیش

برای خرید و دانلود آلبوم زندگانی مسیح به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 3.3
28 مهر 1397
Simorgh Film Music Selection 1

روزگار نوازندگان حرفه‌ای

نویسنده: آروین صداقت‌کیش

روزگاری را در نظر آورید که آهنگسازی برآمده از سنت کلاسیک غربی قطعه‌ای برای ترکیبی از سازهای ایرانی و غیرایرانی می‌نوشته و بهترین نوازندگان و بهترین گروه موسیقی کلاسیک ایرانی وقت به دلیل مناسبات نهادی‌ای که در دل آن می‌زیستند، بی‌دلزدگی و استنکاف (یا احساس عداوتی برآمده از عدم صلاحیت آهنگساز) از غریبگی‌اش آن را اجرا می‌کردند. این یک فرض رویایی نیست بلکه حقیقت اجرای باله‌ی سیمرغ لوریس چکناوریان است (و همچنین یکی دو اثر دیگر از جمله عیاران احمد پژمان) که گروه سازهای ملی به سرپرستی فرامرز پایور آن را به شایستگی نواخته‌اند. و این نکته‌ای بس مهم در مناسبات نهادی و اجتماعی موسیقایی است (و فقدان بزرگ امروزین) حتا اگر در انتشار کامل سیمرغ (نسبت به تنها بخش «سوگ‌»اش که سال‌ها پیش در آلبوم «گوش» شماره‌ی 4 منتشر شده بود) سال اجرا به اشتباه 53 (درست 1354 است) نوشته و نام گروه و نوازندگان برجسته‌اش (فرامرز پایور، حسن ناهید، هوشنگ ظریف، رحمت‌الله بدیعی، حسن منوچهری، محمد دلنوازی و محمد اسماعیلی) را به کلی فراموش کرده باشند.

سیمرغ جنبه‌هایی آشنایی‌زدا، خیال‌انگیز و زیبا از رنگ‌آمیزی گروه ایرانی را به نمایش می‌گذارد. بافت‌اش در لحظات اول تنها چند نغمه‌ی پراکنده‌ی بی‌هدف می‌نماید، اما اگر خوب بشنویم متوجه طر ح پنهان در حال گسترشی در این نقطه‌گذاری موسیقایی می‌شویم که هر لحظه زیبایی مینیمال خود را در نغمه‌های تک اما مرتبط به نمایش می‌گذارد. بااین‌حال بخشی از سرگردانی اثر هرگز برطرف نمی‌شود زیرا این یک اثر موسیقایی محض نیست بلکه همراه رقص بوده است. یعنی بخشی (و به گمانم بخش اصلی) از زیبایی اثر در هم‌افزایی میان کنش رقصندگان و موسیقی تکمیل می‌شود. افسوس که ما امروز از درک لذت کامل این اثر محرومیم و تنها باید مانند یک سوییت سازی آن را دریابیم. این درست است که در جاهایی که امکان اجرای باله‌ها هست نیز گاهی سوییت‌هایی از آنها اجرا یا ضبط می‌شود اما آنجا مساله‌ی انتخاب است و هر دو میسر.

بااین‌همه علاوه بر زیبایی موسیقایی سیمرغ در همین شکل موسیقایی محض‌اش هم خودبسنده است و به ما نشان می‌دهد که چگونه می‌توان با همان ترکیب‌های کاملا آشنا فضای صوتی غریب و وهم‌انگیزی آفرید.

سیمرغ منتخب موسیقی فیلم باله گروه نوازی سازهای ایرانی آروین صداقت کیش کلاسیکال لوریس چکناوریان رادنواندیش

برای خرید و دانلود آلبوم سیمرغ منتخب موسیقی فیلم به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 3.4
26 شهریور 1397
بالا