نشان ملی ثبت(رسانه‌های دیجیتال)

تگ: رسیتال پیانو


laneri

رپرتواری برای بروز ویژگی‌های نوازنده

نویسنده: آروین صداقت‌کیش

اُلاف جان لنری پیانیست چیره‌دست ایتالیایی-سوئدی به فاصله‌ی چند ماه رسیتال دیگری در ایران داد. در روزهای آینده رسیتالی هم در «فستیوال بین‌المللی موسیقی شیراز؛ اپوس 1، شوبرت» در برنامه دارد. این یعنی شرایط به مذاق دعوت‌کنندگان و مخصوصا دعوت‌شونده خوش آمده که در پی تکرارش با این فاصله‌ی کم برآمده‌اند.

اگر دو قطعه‌ی آغازین کنسرت از آهنگسازان ایرانی را که معمولا نوازندگان خارجی به رسم میزبان‌نوازی در رپرتوارشان می‌گنجانند کنار بگذاریم («رقص مرثیه‌ها» از مهران روحانی و «پرلود و فوگ در دو دیز» از مرتضی شیرکوهی)، بخش اعظم از باقی رپرتوار قطعاتی بود که لنری سخت به آنها علاقه‌مند و به اجرایشان شهره است.با این حساب باید برنامه‌ی کنسرت را سر و ته بگیریم و از آخر با ترتیبی دیگر بخوانیم. نخست «واریاسیون روی تمی از پاگانینی» اثر برامس که اجرای زنده‌اش توسط لنری واقعا جذاب بود؛ دقیق و در همان حال مملو از هیجان و شور متناسب با هر یک از واریاسیون‌های پرکار آهنگساز.

سپس باید به میانه‌ی برنامه‌ی کنسرت بپریم که «سونات فا مینور» یا همان آپاسیوناتای بزرگ، شاهکار بتهوونِ پیانیست با اجرای لنری منتظر است. فارغ از این که همه‌ی سونات‌های بتهوون بخشی از رپرتوار اوست به‌ طور مشخص این قطعه را در کنسرت‌های سال گذشته‌اش هم اجرا کرده در نتیجه یکی دیگر از ویژگی‌هایش از طریق آن به نمایش درمی‌آید. آن ویژگی چیزی نیست جز اجرای با لذت و در ظاهر ساده. لنری آن شاهکار کلاسیک را چنان می‌نوازد که اولا لذت باتمام وجود به چشم می‌آید و ثانیا در ظاهر در حال نواختن قطعه‌ی ساده‌‌ای به نظر می‌رسد، مخصوصا هنگامی که به پِرستوی Presto پایانی می‌رسد. همچنین است اجرای «پرلود سل مینور» مشهور راخمانینف و سادگی‌ فریبنده‌ای که هنگام اجرای لنری از دشواری‌های این قطعه در ذهن شنوندگان بازتاب می‌یابد.

و درنهایت «چرخ نخ‌ریسی» (درست: «گرتشن پشت چرخ نخ‌ریسی») از تنظیم‌های لیست از یکی از آوازهای شوبرت به همین نام بود که ویژگی شناخته‌شده‌ی دیگری از لنری را بر شنوندگان مکشوف می‌کرد. نقش دینامیکِ پایین در این قطعه برای نوازنده‌ای که به خاطر زیبایی بخش ضعیف بازه‌ی دینامیکی زبانزد است فرصت طلاییِ بالفعل شدن فراهم می‌کرد.

07 اردیبهشت 1398
recital

به آواز درآوردن پیانو

نویسنده: آروین صداقت‌کیش

هنگامی‌که آکورد قدرتمند آغازین سونات پاتتیک بتهوون سکوت شب سالن رودکی را شکست مشخص بود که قرار است چه تجربه‌ای در پیش باشد. اولاف جان لنری پیانیست ستوده‌ی ایتالیایی-سوئدی که رپرتوار معمول این روزهایش تقریباً بدون استثناء دست‌کم یکی از سونات‌های بتهوون را در آغاز دارد (بیشتر سونات مهتاب)1، این سونات تراژیک را مختص اجراهای ایران در رپرتوار گذاشته بود.

اجرای همان موومان نخست سونات اپوس 13 بتهوون علاوه بر سونوریته‌ی خاص، مجموعه‌ای از دقت، مهارت‌های فنی و تفسیری نوازنده را به نمایش می‌گذاشت، ازجمله مهارتش در کنترل دینامیک. این امر او را قادر می‌ساخت از طریق شدت بخشیدنِ ابهام، به ظرافت‌های تعلیق میان تیره و روشن‌های آکوردی که بتهوون در قطعه‌اش طراحی کرده (مثل میزان‌های 197 و 205)، ابعادی تازه بدهد.

گذشته از توانایی در بهره‌گیری از دینامیک (مخصوصاً صداهای ضعیف) و تجلی عاطفه‌ی کلی قطعه، تفسیر، لنری فرم را (به‌ویژه در موومان اول) بسیار درهم‌تنیده کرده بود. درست در اولین بازگشت «آلگرو مولتو اِ کن بریو» هنگامی‌که برخلاف انتظار فرماتای آکورد پیش از آن را تنها به‌اندازه‌ای نگه داشت که تم «گراوه» در «تمپو پریمو» همچون دنباله‌ای منطقی کاملاً در آخرین آکورد جذب شود (از میزان 132 به 133).

موومان دوم سونات، لالایی در ر بمل ماژور و بالاد شماره 1 (هر دو از شوپن) تجلی‌گاه یکی دیگر از توانایی‌های نوازنده‌ی بی‌اشتباه بود. او به‌آسانی می‌تواند پیانو را وادار به آواز خواندن کند و چه جایی بهتر از یک «آداجیو کانتابیله» (آن هم یکی از زیباترین‌ها در میان آثار پیانویی بتهوون) یا آثاری از شاعر پیانوی قرن نوزدهمی و حتا یکی دو پرلود مثل «رقصندگان معبد دلفی» از همتای امپرسیونیست قرن بیستمی.

آثار آهنگسازان ایرانی در این میان (شیرکوهی و مجد که گویا به خواست نوازنده در برنامه بود)، شجاعت لنری برای تفسیر رپرتوار ناآشنا را نشان می‌داد درست همان هنگام که از «نمایش برای ستاره‌ها» به دلیل کمی نرم کردن فیگور استکاتو (کاری که در پرلود «پریان رقصندگانی عالی‌اند» دبوسی هم کرد) و کمی درهم کردن رنگ‌ها نمایش خودش را آفرید.


1- برنامه‌ی اجراها از مدتی پیش تا چند ماهی پس از این کنسرت، نقل از وب‌سایت رسمی‌ نوازنده.

بتهوون، کلوددبوسی، فردریک شوپن فوزیه مجد  مرتضی شیرکوهی آروین صداقت کیش جان لنری رسیتال پیانو

26 آذر 1397
gottlieb wallisch piano recital

شوبرتِ والیش

نویسنده: آروین صداقت‌کیش

روزگاری ایران رسیتال نوازندگان پیانوی بزرگی را به خود می‌دید. اجرای نام‌های افسانه‌ای سده‌ی بیستم همچون «آرتور روبنشتاین» ناممکن نمی‌نمود. این جهانی دیگر بود و موسیقی کلاسیک غربی حمایت دولتی داشت و ... . امروز اما دستِ تنها و درعین‌حال توانای جامعه‌ی مدنی در کار است تا به نیروی خویش برنامه‌ای مانند رسیتال «گوتلیب والیش»، نوازنده‌ای از همان تبار (گرچه هنوز کم‌تر افسانه‌ای)، را برای بار چندم ممکن کند. و این حتا پیش از خود موسیقی جلب توجه می‌کند اگر دیده‌ی تیزبینی باشد.

والیش نوازنده‌ی مشهور وینی برای رسیتالش رپرتواری از دوره‌های کلاسیک و رومانتیک برگزیده بود که کم‌تر اجرا کرده(/می‌شود) یا اصلاً ننواخته بود؛ «سونات برای پیانو در لا بمل ماژور شماره‌ی 31»  از ژوزف هایدن (Hob. XVI:46)، «شش کانسولیشن» از فرانتس لیست، «سه قطعه برای پیانو» از فرانتس شوبرت (D. 946) و «فانتزی در دو ماژور» از روبرت شومان. ازهمین‌رو کنسرت نه‌فقط در ایران بلکه حتا برای کسانی هم که به‌طور مستمر کارش را دنبال کرده باشند، درخور توجه بود. آغاز رسیتال با هایدن که  والیش در اجرای سونات‌هایش سابقه‌ی طولانی دارد انتخابی عاقلانه و اطمینان‌بخش بود و فرصتی فراهم می‌کرد تا لحن شاخصش به گوش برسد. اثر لیست به‌عنوان اولین اجرا مکاشفه‌ای برای نوازنده (هرچند کمی ناتوان از دستیابی به نهایت ویژگی‌های بیانی هریک از آن نگین‌های موسیقایی) و فانتزی مشهور برای شنوندگان و نوازنده پایانی پیانیستیک سنگین و نفس‌گیر (مخصوصاً در مومان دوم  مارش‌گونه‌ی باشکوه) بود.

اما آنچه در قلب این رسیتال جای داشت، اثر شوبرت بود؛ قطعه‌ای که شنیدن اجرایش والیش را به‌عنوان یک شوبرت‌کار متفاوت تثبیت می‌کرد. آنجا که در آلگرو آسایی، بخش رقص‌مانندِ متلاطم بر اثر سرعت سرگیجه‌آور فاصله‌ای بعیدتر از همیشه از بخش آوازگون آرامش‌بخش گرفت و در تمپو پریمو به آتش اضطرابی زبانه‌کش‌تر از نخست بازگشت؛ یا آن‌هنگام که در آلگرِتو ملودی بخشِ متین نخستین را به تضادی تا حدِ خشونت تقویت‌شده رساند و باز به همان متانت بازگشت و دوباره به آهنگ شکوه‌آمیز گذر کرد و باز تردستانه میان محزون و متین فاصله‌ای بزرگ انداخت؛ یا درنهایت زمانی‌که تضادهای از پیش شدیدِ میان قسمت شادان و انفجاری آغازین و جدیت آیینی میانی را تا حد نهایت گسترش داد، والیش با مهارش بر دینامیک و رنگ و تغییرات حالت و جمله‌بندی خلاق ثابت کرد که همیشه می‌توان یک گام فراتر رفت.

21 آذر 1396
بالا