نشان ملی ثبت(رسانه‌های دیجیتال)

تگ: زکریا یوسفی


Harfe Bi Horoof 2

کرانه‌های آسمان و پرنده‌ی نحیف

نویسنده: حماسه توکلی

عود، همچون پرنده‌ای، با هویت چند ملیتی میان ایران، کشورهای عربی و ترکیه در سفر است. گاه بخشی از فرهنگ موسیقایی سرزمینی را با خود به دیگری می‌برد و گاه تنها در آسمان سرزمین مادری‌اش آزادانه می‌رقصد؛ و همراهی‌شدنش توسط سازهای کوبه‌ای به جهت‌‌‌یابیِ آنان که به تماشایش ایستاده‌اند کمک غیرقابل‌انکاری می‌کند. از نام قطعات ـ البته ـ می‌توان گمان کرد برای تماشای این پرنده سر به سوی آسمانِ کدام خاک باید برگردانیم. مجموعه سفرهای او و رقص‌های بداهه‌اش، هرچند با کیفیتی که جای بحث دارد،‌ ثبت و ضبط شده‌اند و در قالب آلبومی با عنوان «حرف بی حروف» انتشار یافته‌اند.

رسیدن عود به بندیر و کوزه و کاخن در تلاقی این سه نقطه‌ی جغرافیایی چندان غافلگیرکننده نیست. اکثر کارهای کمی تا حدودی متفاوتِ عود همین مسیر را پیش می‌گیرند. خالقان اثر، ظاهراً، بر آنند که از «تغییر متر» به عنوان عنصر غافلگیرکننده استفاده کنند، اما، زمانی که در تمامی قطعات مجموعه و در نقطه‌ای معین از نقشه‌ی فرمالِ قطعه این اتفاق می‌افتد، مرز باریک میان بهره‌گیری و هدردادن زیر پا گذاشته می‌شود. عبور از این مرز سبب می‌شود که گاه به‌ جای خیره شدن به رقصی با شکوه شاهد گیر افتادن پرنده‌ی داستان‌مان میان گردبادی از تکرارها شویم. این‌چنین، فرصتی که می‌توانست به‌کارگیریِ ظرفیت موجود در ترکیب فرهنگ موسیقایی این سه سرزمین و بداعت در استفاده‌ از الگوهای ریتمیک و فرم‌های موسیقایی فراهم آورد از دست می‌رود. البته، در این حقیقت که الگوهای ریتمیک و ملودیکِ به‌کارگرفته‌شده در اثر ریشه در سه مختصات جغرافیایی ذکر شده دارند تردیدی نیست، اما عمق تاثیری که روی مخاطب گذاشته می‌شود به میزان بهره‌وری از زبان غنی موسیقی، که اینجا زبان مشترک میان این سه کشور در نظر گرفته شده، وابسته است. با توجه به کندوکاوی چنین سطحی در زبانی با این قدمت، و قدری که این پرنده‌ی فرضی از آن تغذیه کرده، به دور از تصور نیست که او تنها در آسمانِ خاستگاهِ خالقانِ مجموعه‌ قابل‌مشاهده باشد و توانی برای رساندن آن‌ها به هدفی که در توضیحات دفترچه از آن سخن گفته‌اند برایش نماند

برای خرید و دانلود آلبوم حرف بی‌حروف به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 0
23 شهریور 1400
Harfe Bi Horoof 1

شرقِ ناکجا

نویسنده: کامیار صلواتی

از تولید نه‌چندان باکیفیت «حرف بی‌حروف»، مختصات صوتی و مَستِرِ گاه گوش‌آزارِ آن (که به‌ویژه خود را در رژیسترهای زیرترِ عود نشان می‌دهد)، ترجمه‌های پراِشکال و مبهمِ دفترچه (مثلاً تفاوتِ نام انگلیسیِ آلبومِ در روی جلد و متن دفترچه) و اطلاعات ناقصِ دفترچه که بگذریم، به نکته‌ای مهم می‌رسیم که «حرف بی‌حروف» خواسته‌ناخواسته به آن اشاره‌ای کرده: مخاطب‌شناسی.

پدیدآورندگان آلبوم، تینا لاجوردیان و ذکریا یوسفی، آن را نماینده‌ای از «موسیقی شرق» می‌دانند و تلویحاً از امتزاجِ موسیقی دستگاهی با موسیقی عرب و ترک در این کار می‌گویند، به این انگیزه که «برای شنوندگان غیرایرانی ناآشنا نباشد». از دوگانه‌ی منسوخ هنر شرقی‌ـ غربی که بگذریم، پای سوالات دیگری را باید به میان کشاند: قاعدتاً مخاطب اصلی این اثر، از آن‌جایی که هدف معرفی «موسیقی شرقی» است، باید غربی‌ها باشند، اما با شنیدن خودِ آلبوم، و باز به‌میانجیِ توضیحات دفترچه، درست متوجه نمی‌شویم که چگونه این اثر قرار است به گوش غربیان «ناآشنا» نباشد؟ آیا استفاده نکردن از پیش‌درآمد و تصنیف و کلام یا مثلاً استفاده از ادوار عربی‌ـ ترکی‌ـ ایرانی و مقام‌های عربی‌ـ ترکی در یکی دوقطعه باعث می‌شود کار به گوش غربیان «ناآشنا» نیاید؟

افزون بر این‌ها، در خودِ آلبوم، چه می‌شنویم که قرار است چیزی نو برای مخاطب ایرانی و مخاطب غربی ارائه کند؟ مجموعه‌ای از ملودی‌هایی بی‌جان و مملو از تکرار و «بازی‌»، که روی ریتمی پرتحرک و گاه پیچیده سوار می‌شوند و از آن بسیار تأثیر می‌گیرند: تکرار جمله‌ای پرتحریک در سکانس‌های مختلف، که دقیقاً بر روی ریتم منطبق و سوار شده است. نمونه‌ی تمام‌و‌کمالِ آن قطعه‌های ”پیدایش“ یا ”گفت‌و‌گو“ هستند: افراط در تکرارِ پایه‌ای ریتمیک و سرسپرده به کوبه‌ای توسط عود، جمله‌های بریده‌ای که گاه‌گاه روی آن پایه می‌آیند، و هرازچندگاهی ورود یک پاساژ و دوباره بازگشت به همان روندِ پیشین. عود خود را به دست کوبه‌ای سپرده است، بی‌موجودیت و عاملیتی مستقل.

گذشته از این‌ها، اگر هدف ارائه‌ی کار به مخاطبانی غربی بوده، سازوکارهای تولید و عرضه‌ی آن آیا واقعاً به‌نحوی طراحی شده که در بازارهای خارجی ارائه شود؟ نه توضیحات ناکامل و مبهم پدیدآورندگان درباره‌ی موسیقی دستگاهی و «موسیقی شرقی» کمکی به این هدف می‌کند، نه مختصات تولید و عرضه‌ی آن.

برای خرید و دانلود آلبوم حرف بی‌حروف به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز نویسنده: 1
30 مرداد 1400
Aban 2

بیانیه‌ی گزیده‌کاری

نویسنده: آروین صداقت‌کیش

آبان عیسی غفاری این موسیقی‌دان نسبتاً پرکار چه در خود دارد که متناسب این نوشته‌ی او باشد: «درمی‌یابی که بیش از پیش بایستی سنجیده عمل کنی، حتا گزیده کار کنی و از کارنامه‌ی هنری‌ات مراقبت کنی». غفاری را به کارهای پیاپی‌اش می‌شناسیم ( دست‌کم ۱۰ آلبوم در ۹ سال و کتاب‌های آموزش تار و سه‌تار) و شرح‌هایش بر آنها و دلمشغولی‌اش به ساختن چیزی نو از دل ردیف کلاسیک (مهین مسئله‌ی بسیاری در موسیقی ایرانی امروزی). حال جز سکوتی تقریباً دوساله که میان زمان و آبانِ او می‌بینیم چه خودداری دیگری در ماده‌ی کارش هویدا است؟ گرایشی جدید جز گرایش قدرتمند پیشین به حسین علیزاده –که همچون یک مرکز گرانش گریزناپذیر در دهه‌های گذشته بسیاری از موسیقی‌دانان ایران را به سوی خود کشید- در کارش پدیدار شده است؟ آیا صیقلی تازه بر همان محتوای آشنا خورده است؟

نخستین نشانه برای این که ببینیم تا رسیدن به آبان چه بر او و کارش گذشته است ماهور صغیر در اصفهان‌اش است خاصه که آن را در چون رقص آب (در از ماهور صغیر تا دشتی) و بازتاب (در ماهور صغیر) پی بگیریم. گویی او هر بار آن را -که از تواترش می‌توان گوشه‌ی مورد علاقه‌ی وی خواند- همچون شیئی در نوری متفاوت از پیش می‌بیند؛ یک بار با تار در پی چندصدایی پنهان، بار دیگر با همان تار در پی امکانات به مقام دیگر و این بار با سه‌تار در پی الگوی زمانی کندتر و فضایی احساسی. تا اینجا دگرگونی‌های محتوای نسبتاً یکسان شاید تحت تأثیر حال و هوای روزگار آفرینش را می‌توان ردیابی کرد نه چیزی بیش و کم. اما آنگاه این دگرگونی‌ها فارغ از دلایل لحظه‌ای‌شان بعدی زمانمند و تاریخی نیز می‌یابد که از یک سو گرایش به علیزاده و از سوی دیگر آلبوم‌های ردیف نو و زمان را همچون پلی میانی در نظر بگیریم. بر چنین بستری است که به درستی می‌بینیم مشابه آنچه از ترکمن علیزاده تا سلانه‌اش گذشت بر غفاری نیز می‌گذرد همراه با سایه‌ویژگی‌های او همچون بازنشانی ملودی یک گوشه در پرده‌ای دیگر و ... چون به این دریافت از آبان می‌رسیم می‌شاید باز شنید و پرسید که آن گزیدگی در کجاست؟

برای خرید و دانلود آلبوم آبان به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 0
08 دی 1398
Aban 1

خلق یا جابه‌جایی؟

نویسنده: کامیار صلواتی

آبان پی‌گیری آزادانه‌تر ردیف نوی عیسی غفاری است، ایده‌ای که می‌توان آن را به اجمال چنین صورت‌بندی کرد: برهم‌نشانی شکل ریتمیک گوشه‌های مُدال یک دستگاه با روابط مُدال دستگاهی دیگر. این‌چنین است که ماهور صغیر بازنوازی می‌شود اما نه در ماهور، که در اصفهان. این فرمول ساده، که البته در عمل با پیچیدگی‌های قابل‌توجهی روبه‌روست، چه نتایجی دارد؟

نباید فراموش کرد که «شکل ریتمیک» یک گوشه به هیچ‌وجه جدا از روابط مدال آن نیست. مثلاً نمی‌توان انتظار داشت که در یک گوشه، کششی طولانی به جای نشستن بر درجه‌ی شاهد یا ایست، بر درجه‌ای گذری و حاشیه‌ای بنشیند. به بیان دیگر، شکل ریتمیک هر گوشه همزمان و درهم‌تنیده با محتوای مدالش تعریف می‌شود. بنابراین، با فرمولی که غفاری به کار می‌گیرد، آن شکل ریتمیک از بستر پیشین و گاه «طبیعی» خود جدا می‌شود و در بستری نو می‌نشیند. از این‌ها می‌توان به نتیجه‌ای دیگر رسید: اگر نوازنده/ مولف در این نوع جابه‌جایی حدّی از وفاداری را به دو سوی این جابه‌جایی داشته باشد، آنچه به دست می‌آید دیگر «برنشاندن مُدی متفاوت بر بستر ریتمیک پیشین» نیست، بلکه خود خلق یک مد جدید است. به بیان دیگر، ماهور صغیر در اصفهان دیگرواقعاً در اصفهان نیست، بلکه از نظر مُدال قدم به قلمرویی غریب می‌گذارد. طرح گرافیکی روی جلد چشم‌نواز آلبوم هم شاید اشاره‌ای به همین مسأله داشته باشد: خلق فضای سومی که از هم‌آمیزی دو قطب دور از همِ ریتمیک و مدال پدید آمده است.

چالش اساسی اما این‌جاست: تا کجا باید به میزبانان سنتی این برهم‌نشینی دو گانه وفادار بود؟ پیداست که وفاداری کامل، ممکن است به ناجوشی و ناهماهنگی کامل بینجامد. این‌جاست که نقش مولف و پیچیدگی‌های کارش پررنگ می‌شود: چه تغییراتی باید در مُد جدید یا بستر ریتمیک به عاریت گرفته شده ایجاد کرد تا هم ملاحت آشنایی‌زدایانه‌ی کار از دست نرود، و هم ناجوشی این هم‌نشینی بر آن ملاحت غلبه نکند؟ تعریف این حدود و ثغور کوششی نظری و عملی است؛ کوششی که مبنایش تا حدی در دفترچه‌ی ردیف نو مشخص شده بود، اما نیازمند دقت و تشریح بیشتری است.

برای خرید و دانلود آلبوم آبان به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 3.5
04 دی 1398
Va 1

از

نویسنده: سعید یعقوبیان

تنوع مضراب‌ها و رنگ‌ها، بهره‌گیری از مناطق صوتی مختلف ساز، استفاده‌ی کارآمد از واخوان در مقامِ یک استیناتویِ همیشه حاضر -که جریان موسیقی را در بستر یک باسِ مداوم پیش می‌برد- و صدادهیِ همواره بُرّا و غرّان؛ اینها از ویژگی‌های نوازندگیِ عود در آلبومی است که نامتعارفی‌اش در عودنوازی ایران از همان نام‌اش آغاز می‌شود. اما تمام این ویژگی‌ها فرع‌‌اند در مقابل برجسته‌ترین عنصر نوازندگی در «وَ»: سرعتی که همچون خزه تمام تنه‌ی موسیقی را در بر گرفته است. ریتم کلیِ قطعات، چگالیِ موتیف‌ها و ایده‌ها در روند یک موسیقیِ مملو از پاساژ، فشردگیِ بالای جملات و حتی اجرای به غایت تندِ انگاره‌های آشنا و ناآشنا در بخش‌های غیرضربی -تا حدی که دیگر بهتر است نام دیگری به جای موسیقیِ آوازی بر آن نهاد- اینها همه و همه باعث شده‌اند تا اضطراب و تنش در کل مجموعه، جای چندانی برای سکون و آرامش باقی نگذارد. به‌ویژه که بخش سازهایِ ضربی نیز همسان و همسنگ با عود، این اتمسفرِ پرشتاب را مضاعف کرده است. از همین رو مجزا شنیدنِ قطعات آلبوم، بهره‌ی بیشتری خواهد داشت تا شنیدن یکجایشان در قالب یک اثر واحد و برنامه‌وار.

موسیقیِ «وَ» واجد مؤلفه‌هایی آشنا در کارِ گروهی از نوازندگان زمانه‌ی ماست؛ نوازندگانی که در یافتنِ مسیرهای نو برای عبور از رخوت و تکرار، نه به دنبالِ کشف و خلق‌هایی از دلِ آن نظامِ موسیقایی که از آن برآمده‌اند بلکه –خودآگاه و ناخودآگاه-در پی جذب و تأثیرپذیری از نظام‌های موسیقایی دیگر هستند. این نوازندگان در کارشان عناصری از نظام‌های موسیقایی دیگر را به عاریه می‌گیرند. در این خط مشی، دور شدن از عواطف موسیقی مبنا (و حتی یکسره کنار گذاشتنِ برخی‌شان) نیز اهمیت چندانی ندارد. با این حال هستند نوازندگانِ دیگری - ایرانی و غیرایرانی- که حتی به رغم چنین اثرپذیری‌هایی، حفظِ معنادار و هویت‌بخشِ عناصر موسیقیِ مبدأ هنوز جای پایشان در آن نظامِ موسیقی را محکم و آنها را هر چه بیشتر از دام تکنیک‌زدگیِ صرف و امکانِ استحاله‌ی معنا مصون نگاه می‌دارد. «وَ» دور از چنین چهارچوب‌هایی است. اینجا موسیقی می‌تازد و می‌تازد و خیلی زود حتی از شنونده‌اش هم جلو می‌زند. 

برای خرید و دانلود آلبوم وَ به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 2.4
23 شهریور 1398
Tanideh Dar Seda 1

جوشش و ناجوشش یک دوگانه

نویسنده: کامیار صلواتی

دفترچه‌ی سخت‌‌خوان و پُر اشکال آلبوم «تنیده در صدا»، بر دوگانه‌ای تأکید دارد که نه فقط نیروی پیش‌رانِ تاریخ موسیقی، که نیروی پیش‌ران تاریخ هنر هم بوده است: تکرار و تضاد/تفاوت. تناسب و تعادل این دوگانه بوده که ژانرها و سبک‌ها و دوره‌های هنر را ساخته است؛ دوگانه‌ای که هم در درون آثار هنری معنا دارد و هم بیرون آن: در درون آثار، اگر اولی –تکرر- زیاده چیره باشد، اثر به حشو و بی‌چیزی و انفعال می‌افتد و اگر دومی –تضاد و تفاوت- زیاده سایه بیندازد، فهمش ناممکن می‌شود. در بستر بیرونی حیات خویش نیز چنین است: اگر تکرار غالب شود، جزوی اثرگذار از تاریخ «هنر» نمی‌شود و اگر دومی – تفاوت- غلبه کند، ارتباطش را با زمانه‌ی خود از دست می‌دهد. از این منظر، ایده‌ی «تنیده در صدا» به راستی پیشنهادی نو در بر ندارد، بلکه در بهترین حالت برهم‌کنش پیش‌ران آن دو نیروی پنهان و دیرین را به سطح خودآگاه فرامی‌خواند.

آلبوم دو پاره دارد: بخش نخستش «خطوط موازی» است که با تکرار چند موتیف محدود و تُندایی نسبتاً کند (در قیاس با ادامه‌ی کار) آغاز می‌شود و به تدریج سرعت می‌گیرد. موتیف‌ها تغییر می‌کنند اما باز بر تکرار تکیه دارند. در این پاره، باز سیری از آرامی/خلوتی به پویایی/تنوع مشهود است اما این‌بار با گذر از تک‌ساز (عود) در قطعه‌ای غیرمتریک، به عود و کوبه‌ای در قطعه‌ای با متر نسبتاً ثابت، و سپس به قطعه‌ای از عود و تنبور و کوبه‌ای با مترها و ریتم‌هایی متنوع و پیچیده.  این پاره از اثر هم سیری مشابه پاره‌ی اول دارد با این تفاوت که نقش تضاد/تفاوت در آن پررنگ است و شگفتا که سرگردانی نامفهوم فرمال «روشنِ شرق خاموش»، شاید نشانی باشد از بر هم خوردن تعادل آن دو عنصر بنیادین پیش‌گفته و ناتوانی در معنا بخشیدن به این تفاوت‌ها.

نظرگاه این اثر، به‌خصوص در پاره‌ی ابتدایی‌اش، شاید وامدار موسیقی مینیمالیستی در قرن بیستم باشد. اگر بپذیریم که چنین است، باید پاسخ دو سوال را از پدیدآورندگان سراغ بگیریم: آیا این نگاه مینیمالیستی، چون همزاد غربی‌اش، به کشف و غور و دقت در جزییات و مختصات اصوات می‌انجامد؟ و از آن مهم‌تر، با خالی بودن عقبه‌ی تاریخی ما از پیش‌زمینه‌های تاریخی‌ای که منجر به مینیمالیسم در غرب شدند، مینیمالیسم در چنین آثاری چه کارکرد و معنایی دارد؟

برای خرید و دانلود آلبوم تنیده در صدا به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 1
13 شهریور 1398
بالا