نشان ملی ثبت(رسانه‌های دیجیتال)

تگ: سوره مهر


salamat

تن‌ات به ناز طبیبان نیازمند مباد

نویسنده: سعید یعقوبیان

مسائل حوزه‌ی سلامت، در هنر و معیشتِ همه‌ی نوازندگانِ حرفه‌ای اهمیت فراوانی دارند و نوازندگان همواره با این موضوعِ حیاتی درگیر اند. به فاصله‌ی هفت سال، کتاب دیگری در ارتباط با این موضوع در ایران منتشر شده ‌است (کتاب پیشین: «بهداشت نوازنده»، انسیه تبریزی و محمد عبدلی، ماهور، 1390). این دو کتابِ مفید و ارزشمند تنها مجموعه‌های مدونی هستند که تا حال در این باره به زبان فارسی تألیف و منتشر شده‌اند و دست کم به همین دلیل، ناگزیر از کنار هم دیدن آنها هستیم. جای تعجب است که در «سلامت نواختن» نه تنها هیچ اشاره‌ای به تجربه‌ی قبلی نشده‌ بلکه مؤلف-مترجم، این کتاب را قدمِ اول برشمرده ‌است.

دو کتاب، نه همانندِ هم و با همپوشانیِ کامل، اما بخش‌های مشترکی دارند (از قبیل معرفیِ اندام‌های درگیر در نوازندگی، اشاره به برخی آسیب‌ها و سندروم‌های رایج در بین نوازندگان، و برخی بخش‌های دیگر) اما قبلی عموماً بر جنبه‌های پزشکیِ موضوع می‌پردازد و کتابِ حاضر به مسائل کاربردی‌تری متمرکز است در جهتِ پیشگیری از بروز مشکلات متداول در بین نوازندگانِ انواع سازهای موسیقی و افزایش بهره‌وری در نواختن. یک بخش از کتابِ جدید بطور کامل به مسائل ویژه‌ی هر یک از گروهِ سازهای موسیقی به تفکیک (و به همراه تصاویر مربوطه) اختصاص داده شده که از مزیت‌های این کار پژوهشی‌ست. همچنین این کتاب در بخشِ سازهای ایرانی از آمارگیری و بررسی‌های میدانی نیز بهره برده که رنگ و بوی بومی‌تری به مطالب این کتاب داده‌است. برخی از منابع انگلیسی و کتاب‌های مرتبط نیز به تشریح، در انتهای کتاب معرفی شده‌اند که می‌تواند زمینه‌ی سودبخشی برای پژوهش‌های آتی باشد.‌

اما نقاط ضعف این کتاب:
-         مهمترین آنها متنِ پر اشتباه آن است. سطر به سطر این کتاب، به جد نیازِ اساسی به ویرایشِ املایی و انشایی دارد.
-         کتاب فاقد نمایه است که استفاده از آن را با توجه به وجود اصطلاحات پر شمارِ پزشکی و تخصصی محدود کرده ‌است.
-         طرح جلد و قلمِ انتخابی، ارتباطی به موضوع و محتوای کتاب ندارند و حتا در برخورد اول گمراه‌کننده‌اند.
-         و آخر اینکه فصل‌‌ها و بخش‌ها (زیرمجموعه‌های فصول) عنوانی ندارند که این نقص، طبقه‌بندیِ مطالب کتاب را مبهم و ناکارآمد ساخته ‌است.

24 دی 1397
photo 2018 10 10 11 27 25

دیدار فرم‌ها در عمل

نویسنده: آروین صداقت‌کیش

شش جلد کتاب آموزش ویولن محمد بهارلو که کم‌وبیش شش دهه از نخستین انتشارشان می‌گذرد به همت پرسیا بهارلو در هیاتی نفیس و به شکل یک مجلد منتشر شده است. همراه کتاب علاوه بر محتوای اصلی کتاب‌های تالیف‌شده در دهه‌ی 1330 دقیقا با همان نت‌نویسی و صفحه‌بندی، مصاحبه‌ها، عکس‌ها و اسنادی از دوران طولانی فعالیت مولف، معلم و نوازنده‌ی ویولن هست که می‌تواند برای دنبال‌کنندگان سرگذشت ویولن در ایران جالب و سودمند باشد. همچنین یک سی‌دی حاوی اجرای قطعات با نوازندگی شاگرد و دختر محمد بهارلو، یعنی همان پرسیا.

سال‌هاست که بعضی از قطعات ساخته‌شده‌ی بهارلو را علاوه بر خودش معلمان ویولن ایرانی در کنار دیگر کتاب‌ها و دستورها درس می‌داده‌اند، پس چاپ دوباره‌ی کتاب‌ها آن هم در چنین بسته‌ی یکپارچه‌ای ممکن بوده به کار هنرجویان در این رشته بیاید. اما گذشته از کاربرد آموزشی و مناسب بودن محتوای موسیقایی کتاب برای گذشته یا حال حاضر (امری که سنجش آن از دایره‌ی دانش من بیرون است)، انتشار آن اهمیت دیگری هم دارد.

کتاب‌های بهارلو اسنادی از نخستین تلاش‌های موسیقی‌دانان ایرانی برای تعریف و تحدید فرم‌های مرسوم در موسیقی دستگاهی است. حاصل تلاشی است که یک موسیقی‌دان به خرج داده تا از راهی عمل‌گرایانه و البته امروزه نامتداول به تعریف و توصیف فرم‌ها بپردازد. بهارلو علاوه بر این که در ابتدای کتاب‌های دوم به بعد مقاله‌های کوتاهی درباره‌ی فرم‌ها نوشته یا (در یک مورد) از استادش صبا آورده، برمبنای آن دانش توصیفی قطعه‌هایی در هر یک از فرم‌ها ساخته است (مثلا 12 پیش‌درآمد هر یکی در یکی از دستگاه‌ها یا آوازها و ...). این روش مرسوم که بعضی آهنگسازان اروپایی برای پرداختن به فرم‌های معمول در زمان خودشان برمی‌گزیدند در ایران آن زمان نیز طرفدارانی داشته (مثلا فرامرز پایور و مجموعه‌ی پیش‌درآمد و رنگش) اما کم‌تر نمونه‌ای را در میان طرفدارانش می‌یابیم که آهنگساز با هدف مشخص کردن حدود و مسایل فرم‌ها دست به ساختن مجموعه آهنگی در قالب آن زده باشد.

به این ترتیب علاوه بر نوشته‌های نظری –که در مقایسه با کارهای موسیقی‌شناختی امروزی اولیه است- می‌توان از خلال قطعات به ذهنیت دست‌کم بعضی موسیقی‌دانان درباره‌ی هر کدام از این قالب‌ها پی برد.

02 دی 1397
solfege

سُرایش

نویسنده: آروین صداقت‌کیش

آیا می‌توان کاری کرد که یک هنرجو فاصله‌های موسیقی ایرانی را بدون این که لازم باشد مدت‌ها تمام ردیف را حفظ کند، در ذهن داشته باشد و از روی هر نت‌نوشت آنها را بخواند یا به صورت ذهنی بشنود؟ آیا می‌توان علاوه بر گذر از نقش‌مایه‌ها و الگوهای ذخیره شده در ردیف، با تمرین الگوهای دیگری، رابطه‌ای میان چشم، گوش، ذهن و حنجره‌ی یک موسیقی‌دان ایرانی برقرار کرد؟ همه‌ی اینها پرسش‌هایی است که نستوه رمضانی (پس از امیر اسلامی1 و جداگانه چند تن دیگر مقدم بر آنان) با تالیف کتاب «سلفژ موسیقی ایرانی» در صدد پاسخ به آن برآمده است.

کتاب شش فصل دارد. مولف هر یک را به یکی از دستگاه‌های موسیقی ایرانی (جز راست‌پنجگاه) اختصاص داده و پرداختن به آوازهای پنجگانه را به کتاب بعدی موکول کرده کتاب به‌طور عمده بر ساختار مقامی هر دستگاه متمرکز است (آن هم با استفاده از نوعی تئوری دانگ‌ها که در متن تصریح نشده). تمرین‌هایی ساده‌شده، نقش‌مایه‌هایی از بدنه‌ی ردیف، تمرین‌هایی با تمرکز بر فواصل خالص و درنهایت بخش‌هایی از آثار موسیقی‌دانان برجسته (مثل شهنازی، عبادی، نی داوود، شهناز، بیگجه‌خانی، پایور و ...) به‌تدریج هدف آموزشی کتاب را تحقق می‌بخشند. یعنی هنرجو ابتدا فاصله‌ها و الگوهای حرکتی را به شکل‌هایی تمرینی فرامی‌گیرد و در نهایت آن الگوها را به شکلی واقعی در بخشی از یک اثر هنری شناخته‌شده می‌بیند و می‌خواند.

چنین چیدمانی پیامی پنهان درباره‌ی میزان ذهنی‌شدگی ممکن در موسیقی ایرانی به ما می‌دهد. همین جاست که درمی‌یابیم سرانجام از نظر اغلب کارورزان موسیقی کلاسیک ایرانی فواصل را نمی‌توان بیش از حد از الگوهای ملودیک منتزع کرد. از این دیدگاه، ساختارهای انتزاع‌شده از فواصل ارتباط چندانی با آفرینش در موسیقی ایرانی ندارند و حتا ممکن است کار برآنها توانایی سرایشی-ذهنی را نیز به عنوان یک توانایی کاملا دراختیار تکمیل نکند. بااین‌حال کتاب بهره‌ی جنبی آشنایی با الگوهای آفریده‌ی موسیقی‌دانان ایرانی را دارد که ممکن است به خودآگاهی فنون تالیف در موسیقی ایرانی یاری برساند. کدام کارگر می‌شود، اصلی یا جنبی؟ باید منتظر نشست و دید.


1- امیر اسلامی در تقریظش بر کتاب اشاره می‌کند مولف که دانشجوی او نیز بوده «براساس شیوه‌ی سلفژ» استادش کتابی تدوین کرده.

28 آبان 1397
بالا