اگر توضیحات دفترچهی سیدی را بپذیریم، ترانههای کبود را باید آلبومی بدانیم که معرف و در عینحال برگرفته از سنتهای موسیقایی جنوب کرمان است؛ حوزهای که به نظر میرسد چندان از لحاظ موسیقیشناختی کار شده و شناخته شده نیست. ترانههای آلبوم عموماً فرم سادهای دارند؛ تقریباً همگی یا تکبخشی هستند یا بندبرگردان. این ترانهها را از لحاظ منشاء شکلگیریشان میتوان به سه بخش کلی تقسیم کرد: ترانههایی که خالقشان نامشخص است (یا طبق توضیح دفترچه آهنگ و شعرشان «محلی» است)، ترانههایی که ساختهی دُرمحمد نوازنده هستند، و بالاخره ترانههایی که توسط حسین نظری، نوازندهی جوان قیچک و خوانندهی آلبوم ترانههای کبود ساخته شدهاند.
پرسشهایی که با شنیدن این آلبوم سربرمیآورند زاییدهی این دستهبندی سهبخشی هستند: ترانههای کبود بالاخره اثری برای معرفی موسیقی جنوب کرمان است یا برای خلق آثاری نو براساس سنتهای آن فرهنگ موسیقایی؟ اگر شق اول را درست بدانیم، چرا هیچگونه توضیحی دربارهی کلام یا کارکرد این ترانهها، خصوصیات تئوریک و اجرایی این نوع موسیقی، تاریخ این ترانهها، یا تفاوت موسیقی حوزهی جنوب کرمان با موسیقی بلوچستان –که به نظر میرسد دستکم شباهتی فراوان با موسیقی این حوزهی جغرافیایی دارد- داده نشده است و به جای آن، در جملاتی تعارفآمیز که نه فقط برای اثری پژوهشگرانه که برای اثری هنری هم هضمنشدنی هستند، از «نبوغ» و «درک والا»ی عماد توحیدی سخن به میان آمده است؟ «سازهای کوبهای» مورد استفاده در این آلبوم چه هستند و چه نسبتی با سازهای سنتی رایج در جنوب منطقهی کرمان دارند؟ دُرمحمد نوازنده که بوده و در این سنت موسیقایی چه جایگاهی داشته است؟ اگر فرض کنیم که هدف نه شناخت و معرفی موسیقیشناسانهی موسیقی یک منطقهی خاص، که خلق اثری هنری بوده، چرا تفاوت معناداری میان ساختههای حسین نظری با ترانههای پیشین این حوزهی محلی-جغرافیایی دیده نمیشود و اصولاً چرا این سه دسته کنار هم جمع شدهاند؟
شنیدن آلبومی چون ترانههای کبود که بر روی خلاء ایستاده است، شنونده را در سرگیجهای مدام رها میکند که دارد چه میشنود و اصولاً برای چه میشنود. اینچنین است که هرگونه داوری یا تحلیل محتوای موسیقایی آن نیز ممکن است به بیراهه برود.
برای خرید و دانلود آلبوم ترانههای کبود به وبسایت بیپتونز مراجعه کنید.