نشان ملی ثبت(رسانه‌های دیجیتال)

تگ: فرشاد توکلی


Sarv Balaye Sahi 1

خواندن در چنبره‌ی تکلّف

نویسنده: فرشاد توکلی

سروبالایِ سهی، همان‌طور که امیر شریفی در توضیحاتِ مبسوطش در آلبوم متذکر شده، اجرای یک مجلسِ موسیقی ایرانی است، در یکی از خلوت‌ترین و البته متداول‌ترین نمودهایش (ساز و آواز و تنبک) و نیز با پافشاری بر ارائه‌ی تمام بخش‌های متفاوت مجلس؛ از پیشرو (جایگزینِ پیش‌درآمد) تا تصنیف و رِنگ. این گونه پافشاری از ویژگی‌های شریفی است. نگاهی به آثاری که مستقل یا غیرمستقل ارائه کرده کافی است تا بدانیم او از جمله موسیقی‌دانانی است که هویتِ هنری‌شان را با توسل و یادآوریِ تبار و تاریخ می‌جویند. از پایان‌نامه‌اش در بازنوازی آثار میرزاحسینقلی و همکاری در گروهِ بازسازیِ شیدا تا چهارسو، برافشان، حُزان و تصانیف عارف قزوینی، او دنباله‌رویِ ایده‌هایی است که تاریخ یا تاریخ‌گرایانْ پیشِ رویَش گذاشته‌اند. خصائصی هم که کارش را، به‌ویژه در نوازندگی، با دوره‌های موردعلاقه‌اش متفاوت می‌کند از سرمشق‌های نزدیک‌تر متأثراند: مانند ایجاد تضادهای ناگهانی در شدت‌وری، عبارت‌هایی همیشه ضعیف‌شونده (دکرشندو)، ریزهای همیشه قوی‌شونده (کرشندو)، ایجاد واریاسیون تنها از طریق تقارن‌های ریتمیک. تا این‌جا ظاهراً همه‌چیز آماده است تا در این اثر نسخه‌ی دیگری از همین ایده‌های آشنا را بشنویم.

اما این تنها تا جایی است که به شریفی وابسته است. سروبالایِ سهی احتمالاً اولین اثری است که آواز محمداسماعیل قنبری را منعکس کرده است؛ آوازی اثرگذار، ردیف‌شناسانه و گزیده‌کارانه که این‌همه را در خلوتی و سادگی، با ظاهری شبیه به آواز دراویش، به‌طرز ویژه‌ای گرد آورده است. بنابراین، مجلسِ موسیقیِ ارائه‌شده، که خود حاصلِ مجالسی است که شریفی از آنها تحتِ عنوانِ «تمرینات و همنشینی‌های پُردامنه» یاد کرده، حاصل ترکیب دو خواست موسیقاییِ متفاوت است: یک‌سو شریفی و انبوه کوشش‌هایش، هرچند ناموفق، برای هرچه پیچیده‌تر کردنِ موسیقی؛ و سوی دیگر قنبری‌، که پیچیدگی‌ها را به سود تأثیر و ایجاز کنار نهاده است. تفاوتِ این دو افقْ حاصلِ ترکیب‌یافته را از انسجام و یک‌دستی و روانی دور کرده است. تار در تکلفِ جملات و تغیرات ناگهانیِ شدت‌وری‌ها گاه آن‌قدر اصرار می‌ورزد که گویی در تمام آن «همنشینی‌های پُردامنه در پاییز و زمستان 94» به این آوازِ خاص گوش نمی‌کرده است.

اینجا است که به‌نظر می‌رسد جای یک درنگ خالی است: از گذشته تا هنوز، نه ایده‌ها، که پیاده‌سازی و عملی‌کردن‌شان است که هنرمندی را آیینگی می‌کند.

برای خرید و دانلود آلبوم سرو بالای سهی به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 2.4
27 خرداد 1398
Paliz 1

نیازمندِ آزادی و اعتماد به غریبه‌ها

نویسنده: فرشاد توکلی

پالیزِ 1 را باید پیش از هرچیز کوششی دانست در تثبیتِ تقسیمِ کارِ حرفه‌ای در حوزه‌ی اجرای گروهیِ موسیقی ایرانی. تقسیم کاری که در آن آهنگسازان آثار خود را به گروه‌هایی با صلاحیتِ اجرایی بالا می‌سپارند و خود، همراه مخاطبین، به حاصل گوش فرا می‌دهند. تأکید بر چنین ماهیتی از نام‌گذاری آلبوم نیز پیداست. در پالیز 1 این آثار احسان ذبیحی‌فر است که بهانه‌ی شنیدنِ صدای گروه شده است.

اما گروهِ پالیز، به استناد اطلاعاتی که آلبوم به‌دست می‌دهد، هسته‌ای کوچک و ناکافی برای اجرای قطعاتی از آن نوع که در آلبوم آمده است دارد؛ آن‌قدر که شاید به‌سختی بتوان نام گروه را بر آن گذاشت: کمانچه، سنتور و تنبک. بنابراین، گروهِ پالیز برای تأمین خواسته‌ی آهنگسازانی که آثارشان را اجرا می‌کند همواره نیازمند اعضای بیشتری است. با چنین وضعیتی، تفکیک مصرانه‌‌ی اعضای ثابت گروه و نوازندگان مهمان این پرسش را از ذهن می‌گذراند که کدام ویژگی‌ها نوازندگان مهمان را شایسته‌ی عضویت در گروه نکرده و یا کدام خصوصیات است که باعث می‌شود گروهِ سه‌نفره‌ی پالیز همکاران دیگری را نپذیرد.

توجه به تکنوازی‌های نوازندگانِ ثابت پاسخ‌ها را چندان به خصوصیات مشترک موسیقایی معطوف نمی‌کند. اگرچه هر سه نوازنده‌ی ثابتِ گروه نوازندگان ماهری‌اند، ایده‌ها و پرداختِ موسیقی‌شان با یکدیگر فاصله‌های جدی دارد. در حالی‌که نوازندگیِ سولماز بدری (سنتور) با تکیه‌ی حداکثری بر ردیف موسیقی ایرانی و چهارچوب‌هایش، به‌راحتی قابل پیش‌بینی است، کیخسرو مختاری (کمانچه) بشارت‌دهنده‌ی صدا و نگاهی تازه است. دوسیمه‌نوازی‌های گزیده‌کارانه و تأثیر درست و سنجیده از سنّتِ این ساز در جمهوری آذربایجان و نیز فنونی از ویلن که در کلیتِ کارِ مختاری جاافتاده، شخصی و هماهنگ شده‌اند درآمدی شنیدنی، تأثیرگذار و متفاوت را از بیات‌اصفهان روایت می‌کنند. این در حالی است که ستار خطابی (تنبک) در میانه‌ی این دوقطبیِ جسارت و عادت ایستاده است.

همچنین، کار زیبا و شنیدنیِ گروه با پوشاندنِ صدای خواننده‌ی اصلی‌اش (سولماز بدری) راویِ نارواییِ گلوگیری است، هرچند از قضا اصرار دارند (طبق نوشته‌های آلبوم) صدای ویژه‌ای داشته باشند. این‌جا است که می‌توان پالیز را بهانه کرد و پرسید: در نبودِ معیارهای دقیق فنیِ تشکیل یک گروه و نیز آزادی‌های بدیهیِ هنری چگونه می‌توان به تداوم یک زندگیِ حرفه‌ای مطمئن بود؟ راه‌حل چنین وضعیتی چیست؟

برای خرید و دانلود آلبوم پالیز (۱) به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 3.1
28 اردیبهشت 1398
Avaz Haye Gomshodeh 2

راهی به رهایی از تاریخ‌زدگی

نویسنده: فرشاد توکلی

در دو قرن اخیر ذهنِ ایرانی، به‌عنوان یکی از جمله فرهنگ‌ها و سرزمین‌هایی که به مدرنیته پیوست شده‌اند، در نوعی تاریخ‌مندیِ انضمامی به‌سر می‌برد، که دریافت‌ها و تعبیرهایش از گذشته و آینده را دچار اعوجاج کرده است. در چنین اعوجاجی، همواره به‌جا و لازم است در مواجهه با هرگونه احضارِ گذشته و یا هر طرح‌پردازی از آینده از خود بپرسیم تا چه اندازه گذشته و آینده را واقعی نگاه کرده‌ایم. آوازهای گمشده نیز، همچون هر سندِ تاریخیِ دیگر، موقعیتی است برای تمرینِ چنین اسطوره‌زدایی مهمی از ذهن.

آثار این مجموعه از چه طریق ما را در اسطوره‌زدایی یاری می‌دهند؟ پیش از هرچیز، در روبرو شدن با این حقیقت که همه‌ی ”خوانندگانِ قدیم“ خوانندگان طراز اولی نبوده‌اند؛ گاه برخی از مشهورترین‌های‌شان. برای نمونه می‌توان به شروع آواز جلال تاج اصفهانی در بیات اصفهان (سی‌دی 3، قطعه‌ی 5) گوش کرد و دید که چگونه یکی از اسطوره‌های آواز ایرانی شروع‌های مکرراً خارج دارد، که گاه معلولِ اصرارِ بی‌اندازه بر واضح خواندنِ شعر، تا سرحدِ گفتار، است.

نمونه‌ی دیگر را می‌توان از سعادتمند قمی مثال آورد (سی‌دی 3، قطعه‌ی 4). او نمونه‌ی خوبی است برای نوعی از شعرخوانی که در آن ضمن اجرای تندِ چند هجاها و رسیدن به یک هجای کشیده برای آغاز کردنِ تحریر، مجموعه‌ای اغلب تکراری از تحریرها، عمدتاً به‌عنوان نوعی مهارت‌نمایی عرضه می‌شود. به‌نظر می‌رسد تحریرها این‌جا صرفاً تزئینی بر شعرِ خوانده‌شده‌اند و نه ادامه‌ی بسط و گسترش عبارت‌های موسیقایی. این نمونه به‌خصوص از این بابت نیز جالب است که نشان می‌دهد ایده‌ی اجرای یک آواز بر روی نوعی استیناتوی ملودیکِ موزون، که عده‌ای آن را به موسیقی‌دانانِ کانون چاووش در دهه‌های 50 و 60، نسبت می‌دهند چگونه در ابتدای قرن نزد ارکسترِ ابراهیم سرخوش شناخته‌شده بوده است.

مسلماً این واقعی‌شدنِ تصورهای تاریخیْ زمانی به درستی رخ خواهد داد که چنین اَسنادی با واکاوی‌ها و بررسی‌های لازم همراه شوند و اطلاعاتِ آنها در شکل و محتوا درست منتشر شوند. آوازهای گمشده چنین انتظاری را بر نمی‌آورد: سنتور میرزااسدالله به علی‌اکبر شاهی منسوب شده (سی‌دی 3، قطعه‌ی 6) و برای یافتنِ نام طاطایی، به‌عنوان ویلُن‌نوازِ برخی از آثار، ظاهراً کم‌ترین جستجوها انجام شده است. اغتشاش شاخصه‌ی اصلیِ این مجموعه است.

11 اردیبهشت 1398
Avaz Haye Gomshodeh 3 1

قالی‌های آوازیِ چندرج؟

نویسنده: فرشاد توکلی

در ادامه‌ی تأمل بر مجموعه‌ی آوازهای گمشده، بر سیاق استعاره‌ای که در مرورِ پیشین مبنا قرار دادیم، همچنان پِی‌جویِ نقاطِ افتراقِ دیروز و امروزیم. یکی دیگر از جمله گسست‌هایی که با سنتِ آوازخوانی قدیم ایجاد شده است در تُندا (تمپو) و نحوه‌ی برخورد با آن قابل مشاهده است. پرداختن به این تفاوت، با توجه به دشواری‌هایی که دارد، نیازمند دقتِ بیشتری است.

صحبت از تُندا در آوازِ ایرانی صحبت از نوعی سرعتِ نسبیِ رخدادِ اتفاقات موسیقایی است. در بیانی روشن‌تر، که با واقعیتِ فنیِ قضیه نیز انطباق بیشتری دارد، موضوعِ بحث چیزی نیست جز سرعت تغییراتِ ایده‌هایی ریتمیک‌ـ ملودیک که گاه برای بیان شعر و گاه برای بیان آن چیزی که به تحریر شهرت یافته است به‌خدمت گرفته می‌شوند. اما فهمِ بالارفتن یا پایین آمدنِ نسبی تندا در بستری از اجرای موسیقی که در آن ضرورتِ رعایتِ نسبیِ واحدهای زمانیِ برابر وجود ندارد (موسیقیِ بامترِآزاد) چگونه معنا می‌شود؟

این‌جا در حقیقت ما با نرخِ ظهور و اجرای ایده‌ها در واحد زمان مواجه‌ایم که از آن می‌توان با عنوان «چگالیِ زایش‌های ملودیک» یاد کرد. این چگالی تا حدودی با چیزی شبیهِ ”رَجشماری“ در بافتِ فرش‌های دست‌بافِ ایرانی و شرقی قابل‌مقایسه است. همان‌طور که در فرشِ ایرانی می‌توان از تعداد گره‌ها در واحدِ مشخصی از سطح صحبت کرد، در موسیقیِ بامترِآزاد نیز می‌توان از نرخ ظهورِ ایده‌ها در واحدِ زمان و چگالی آن گفت. آوازهای گمشده تا حد زیادی نشان می‌دهد که این چگالی در سبک‌های متعلق به انتهای دوره‌ی قاجار و ابتدای پهلویِ اول بالاست (برای مثال، گوش کنید سی‌دیِ 1: قطعه‌ی 1، آواز ادیب خوانساری؛ سی‌دی 2: قطعه‌ی 9 آواز حسینعلی نکیسا و نیز دیگر نمونه‌های موجود از این خواننده).

در کنارِ این تغییر، نحوه‌ی اختصاص کفه‌ی سنگینِ یک اجرای آوازِ ایرانی به شعرخوانی یا تحریر نیز از اهمیت خاصِ خود برخوردار است. آوازهای گمشده، تا آنجا که به نمونه‌های شروع قرن مربوط می‌شود، آیینه‌ای است بر سنگین شدنِ کفه‌ی تحریر نزد این گروه از خوانندگان. با این همه، نباید از خاطر دور داشت که عمده‌ی تفاوت‌های ایجادشده بین نمونه‌های قدیم و امروز، تنها به هنرِ آوازِ ایرانی محدود نبوده و سبْک‌های سازی نیز، به فراخورشان شاهد چنین تغییراتی بوده‌اند.

برای خرید و دانلود آلبوم آوازهای گمشده‌ به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 2.2
04 اردیبهشت 1398
Avaz Haye Gomshodeh 2 1

آوازِ امروز: آزمونِ فهمِ ذهنیتِ بازار

نویسنده: فرشاد توکلی

در پرداختن به آوازهای گمشده، بهترین دریچه بر پاشنه‌ی همین «گمشدگی» می‌چرخد. گمشدگی را استعاره‌ی گسست و شکاف می‌کنیم، در بیانِ فاصله‌گیریِ موسیقی ایرانی، این‌جا آواز، با معیارهای گذشته در خلالِ تحولاتِ اجتماعی. به عبارت دیگر، می‌پرسیم چه‌چیزها و کدام خصوصیات امروز کنار گذاشته یا فراموش شده‌اند. در صحبت از این نبودن، از افسوس و حسرت یا ذوق‌زدگی و پایکوبی می‌پرهیزیم. پرسشِ ما پرسشی است از آن چیزهایی که در آواز دیگر نمی‌خواهیم و یا دیگر توقع نداریم. بنابراین، گویی بر آنیم تا بدانیم که امروز به آواز به چه معنا و عنوانی نگاه می‌کنیم: جای خالی آن گمشده‌ها را با چه پُر کرده‌ایم و چرا این‌چنین پُر کرده‌ایم.

اولین گسست در کارکرد و جایگاهِ موسیقاییِ آوازخوان و تبدیل او به ”خواننده“ است. در گذشته‌ی موردنظر، آوازخوان مجریِ موسیقیِ غیرمتریکی بود که از طریق به‌کارگیریِ شعر و غیرِشعر، در نظامی که دستگاه نامیده می‌شود، به خلقِ بدیهه‌پردازانه‌ی موسیقی دست می‌زد. امروز نقشِ خواننده، به‌خصوص از آنجا که بیشتر به اجرای آثارِ ساخته‌شده و موزون مشغول است، از خالقِ غزل‌خوانی به سُلیستِ آوازِ اثر چرخیده است؛ چرخشی که ضمنِ امکانِ شهرت عمومی، به جایگزین‌سازیِ موسیقی با پیراموسیقی نیز راغب‌شان کرده است.

هرچه در انتهای قاجار و ابتدای پهلوی شأنِ هنریِ خواننده برحسبِ تسلطش بر فنون اجرای غزل‌خوانی و دوری و نزدیکی به معیارهای محیط‌های تخصصی کسب می‌شد، امروز با دوری و نزدیکی به ”نبضِ بازار“ مشخص می‌شود؛ برخی خوانندگانِ مسلطِ این آلبوم‌ها موسیقی‌دانِ حرفه‌ای نبودند و شایستگی‌شان صرفاً وام‌دارِ تأییدِ محافلِ تخصصی است (سی‌دی 1 آواز علی مستوفیان، سنگ‌تراشی از ری). بنابراین، خلاقیتِ خوانندگانِ امروز، عمدتاً، به تفسیرِ اجراییِ آثار محدود می‌شود؛ چیزی که در کنار ژانری (گونه‌ای) که یله‌گاهِ آهنگساز است هویتِ موسیقایی‌شان را می‌سازد.

به همین دلیل، خوانندگانِ امروزی را نمی‌توان به صِرفِ سابقه‌ی آموزشی‌شان موردِ انتظار قرار داد. برای خوانندگانِ امروز تبارِ هنری توشه‌ی کارآمدی نیست؛ آنها به زبانِ انتخاب‌هایشان با جامعه صحبت می‌کنند و شأنِ اجتماعیِ هنرمندانه‌یشان را، عمدتاً، به ماجراجویی‌های آهنگسازانی گره زده‌اند که با اثرشان مخاطب را دست‌چین می‌کنند. اگر، دیروز، صدای خوش را سنگینی کفه‌ی فضلِ موسیقاییْ شایسته‌ی مجالسِ نخبگان می‌ساخت، امروز، تفسیرِ معنای بازارْ بهره‌مندی‌اش از فضلِ موسیقایی را رغبت و جهت می‌بخشد.

برای خرید و دانلود آلبوم آوازهای گمشده‌ به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 2.1
02 اردیبهشت 1398
Avaz Haye Gomshodeh 1

سمساریِ آوازهای قدیمی

نویسنده: فرشاد توکلی

مجموعه‌ی آوازهای گمشده، که تاکنون سه شماره از آن توسطِ مؤسسه‌ی چهارباغ منتشر شده است، برخلافِ عنوانش، جُنگی از ساز و آوازهایی است که اغلب‌شان پیش از این نیز شناخته‌شده بودند؛ هرچند با این انتشار با سهولت بیشتری در دسترس عموم قرار گرفته‌اند. مزیتِ انتشارِ چنین جُنگ‌هایی نیز می‌تواند در همین نحوه‌ی برخورد و دسترسی باشد که مسئولیتش را ناشر بر عهده گرفته است. همچنان که پیشتر یادآور شده‌ایم، محتوای یک مجموعه‌ی تاریخی باید، پیش از هر چیز، از همین حیث به روشنی و صراحت رسیده باشد. آوازهای گمشده چنین روشنی‌ای را ندارد و مشخص نمی‌کند که نمونه‌ها با چه معیار و شاخصی شایستگیِ همنشینی در یک سی‌دی را کسب کرده‌اند. نمونه‌های سی‌دیِ نخست از این سلسله آلبوم‌ها دوره‌های گوناگونی از موسیقی ایرانی (حدِفاصلِ ضبط‌های 1291 و نیمه‌ی دهه‌ی 1340) را در بر می‌گیرند؛ از آوازهای جنابِ دماوندی، هنرمندِ هم‌دوره با سال‌های آخرِ فعالیتِ میرزاحسینقلی، تا آخرین ضبط‌های خصوصی از آواز سلیمانِ امیرقاسمی به‌همراهیِ سه‌تارِ سعید هرمزی. با این ترتیب، به‌نظر می‌رسد آنچه چنین تولیدی را موجه کرده است، به احتمالِ زیاد، ناشناخته بودن و کمتر شنیده‌شدگیِ پیش‌گفته است؛ اهدافی که به‌سببِ فقدانِ اطلاعاتِ تاریخی و سَبْکیِ به‌پیوست همچنان ابتر و نارس می‌مانند.

نخستین شماره از این سلسله آثار حتی از نظر تاریخی نیز مرتب نیست. با اثر ادیب خوانساری در 1310 شروع می‌شود؛ سپس به اجرای خصوصی ابوالحسن صبا و علی مستوفیان در 1327 می‌رود؛ بعد، با آواز حسینعلی نکیسا (چهارگاه)، دوباره به آغازِ قرن (1306) باز می‌گردد؛ و سپس به واسطه‌ی دشتیِ جناب دماوندی و کمانچه‌ی حسین‌خان اسماعیل‌زاده به 1291 قدم می‌گذارد؛ و این لِی‌لی‌بازیِ تاریخی را در چهار قطعه‌ی دیگر ادامه می‌دهد. این‌جاست که کارِ ناشر بیشتر به جورچین کردن مانند شده است، تا فراهم‌آوریِ ارزشی افزوده حولِ آثاری پیش‌تر موجود، اما از دسترس عموم دورمانده. ناشری چیز بیشتری است، یا انتظار می‌رود که باشد.

با این حال، آثاری که گرد آمده‌اند، همچون اجناس یک دکانِ سمساری، گفتنی‌های بسیاری برای ما دارند، که گفته‌شدن‌شان خود وامدار همین انتشارِ نامناسب است. بنابراین، با توجه به مسلسل بودنِ این آلبوم‌ها، کوشش خواهد شد تا به بهانه‌ی شماره‌های دوم و سوم و احیاناً چهارمِ این مجموعه به دیگر جنبه‌های‌شان بپردازیم.

 ادیب خوانساری، علی مستوفیان، نکیسا، سلیمان امیر قاسمی، جناب دماوندی، جلال تاج اصفهانی فرشاد توکلی آوازهای گمشده 

برای خرید و دانلود آلبوم آوازهای گمشده‌ به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 1.5
31 فروردین 1398
The Last Tomorrow Album Posts 08

جشنِ مهارت و احساس

نویسنده: فرشاد توکلی

واپسین فردا، این جدیدترین تولید خانۀ هنرِ خرد، به راستی جشن باشکوهِ گوش‌نوازی است برای آن دسته از علاقه‌مندانِ موسیقی ایرانی که مدت‌هاست به آثارِ تولیدی با نگاهی مأیوس و حسرت‌بار می‌نگرند. اثری شنیدنی از مناظره‌ی موسیقایی سه هنرمندِ ممتاز، که نشان می‌دهند بر جایگاهی که هستند استادانه تکیه زده‌اند. حمیدرضا خبازی (تار)، فرهاد زالی (نی) و مسعود براره (تنبک) 57 دقیقه موسیقیِ زنده، رونده، پرکشش و بی‌لکنت را در قالبی عرضه کرده‌اند (هم‌نوازی موسیقی ایرانی) که مدت‌هاست با تکیه بر تمهیدات غیرموسیقایی به ترددِ بی‌رمق و دست‌وپاگیرِ خود در صحنه‌ی تولیدات موسیقایی ادامه می‌دهد. از این سه، به‌خصوص نوازندگان سازهای ملودیکِ اثر (خبازی و زالی) هستند که میزبانی جشن را برعهده دارند؛ هنرمندانی که تا پیش از این، بیش از دودهه بود که، علی‌رغم کنسرت‌های مستقل، تنها آثارِ موسیقی‌دانان دیگر را زینت و رونق می‌افزودند.

جشن نخستین اثر مستقل اینان، آراسته به مهارت ستودنیِ آنها در نوازندگی، محل گردهمایی تمام عناصری است که قالب هم‌نوازیِ تکنوازانه را رونق می‌بخشد. مواردی چون: تنوع مایگی، تنوع فنون اجرایی، ازپیش‌اندیشگیِ محتوای متریک و ـ به‌ویژه ـ غیرمتریکِ اثر، تنوع لحنِ بیان و نیز، از دیگر سو، انسجام و پیوستگی با تاریخ و ادبیات هنری این دو ساز، در عینِ استقلالِ هنری و فردی در خلقِ موسیقی.

واپسین فردا نیز، در نحوه‌ی تغییراتِ مُدال، ”شیوه‌ی دستگاه“ را هم‌چون بسیاری از آثارِ نیم‌قرن اخیر کنار گذاشته است و به‌جای آن فضاهای مدال شاخصی که به تنوع و کثرت به‌کار می‌گیرد را، ضمن درآمیختن با تفسیری نو و البته ماهرانه از روندهای ملودیک، به نگاهِ ”دایره“ و ”مقام“ می‌نگرد و از آنها برای بسط و گسترش زبان موسیقایی خود، از یک سو، و انباشتن و کاستن بر نمودارِ تنش‌ـ آرامشِ روندِ کلیِ کار استفاده می‌کند. با این همه، هرگز آن گوهرِ مهم بدیهه‌پردازی‌های سنت‌های ایرانی‌ـ عربی‌ـ ترکی را نیز نادیده نمی‌گذارد: بیان‌گری و نقالیِ موسیقایی به پشتوانه‌ی مهارت کم‌نظیر. خبازی و زالی، چه در چابک‌نوازی‌های فردی یا هم‌نوازانه‌شان و چه در طمأنینه‌ای که در مطول کردنِ طول جملات و معلق نگه‌داشتن‌شان به‌نمایش گذاشته‌اند، همواره نقشِ آن نقالِ کارکُشته‌ای را که با صدا و حضور و کلماتش ما را به قلبِ افسانه فرو می‌برد حفظ کرده‌اند.

واپسین فردا فرشاد توکلی فرهاد زالی مسعود براره حمیدرضا خبازی

برای خرید و دانلود آلبوم واپسین فردا به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 3.8
20 اسفند 1397
بالا