نشان ملی ثبت(رسانه‌های دیجیتال)

تگ: ماهور


Khoshnevisi 2

صدا به‌مثابه‌ی دوات، آرشه به‌مثابه‌ی قلم

نویسنده: کارگاه مرورنویسی نویز: حماسه توکلی

مرورهایی که ازین‌پس با برچسب «کارگاه مرورنویسی نُویز» منتشر می‌شوند به خصلت تولید جمعیِ این دسته از مرورها اشاره می‌کنند؛ تولیداتی به سودای پرورش و معرفی قلم‌هایی نوآمده و خلاق به جامعه‌ی موسیقی، که همواره از اهداف رسانه‌ایِ نویز قلمداد می‌شده است. این امضای جدید، خود به‌مثابه‌ی فراخوانی و دعوتی است از هرکه به نویسندگی، نقادی و کنش‌گری نسبت به وضعیت موجودِ موسیقی ایران، چه مرکز و چه نقاط پیرامونیِ آن، مایل است و می‌پندارد می‌تواند و می‌خواهد در این نقش قرار بگیرد اما نقطه‌ی آغازی و مسیری برای آن نیافته است.
در این زمینه، از طریق ایمیل همیشگی نویز به نشانیِ admin@noise.reviews می‌توانید باب گفت‌وگو را با رسانه‌ی نُویز باز کنید.

طیف وسیع ویژگی‌های موسیقیِ موسوم به «معاصر» گواه این حقیقت‌اند:معاصریت مفهومی نسبی است. در قطبِ درونی این طیفْ، مؤلفه‌های موسیقاییِ اثر و، در قطب بیرونی‌اش، عوامل مؤثر بر کیفیت اجرایی قرار دارند؛ مؤلفه‌هایی چون «حضور محتوم مؤلف» و «فقدانِ بازاجرایی‌های مفسرانه» که، با وجودِ گشایشِ مسیر‌های تازه، راه را برای ورود به مقایسه، ارزیابی، بررسی و واکاوی می‌بندند.

حضور محتومِ مؤلف، که در دنیای موسیقی معاصر بیش از پیش برجسته گردیده، به‌واسطه‌ی گفت‌وگو میان آهنگساز و گروه اجرایی، می‌تواند سبب افزایش کیفیتِ ماحصل این همکاری شود. از این رو، بسیاری از نوازندگان، با کشف اهمیت این تمایز، غالبِ زیستِ هنری خود را صرف موسیقی معاصر می‌کنند. در «خوشنویسی»، «کارپی دیِم» (Carpe Diem، کوارتتِ زهیِ حامی آهنگسازانِ درقیدِحیات و اجراکننده‌ی اکثرِ آثار مجلسیِ والی) حرف اول و آخر را می‌زند. از سوی دیگر، وقتی بازاجرایی‌های مفسرانه‌ی این آثار وجود ندارد برای راهیابی به دنیای اثر باید یک‌سر به‌سروقتِ تکنیک‌های سازنده‌ی آن رفت. برای «خوشنویسی»، محوری‌ترین جنبه از این نظر، استفاده از مؤلفه‌ها و عناصر موسیقی کلاسیک ایرانی است. «خوشنویسی» با هوشمندیِ درخشانی از هردوی این جنبه‌ها بهره برده است.

هرچند نامِ اغلبِ قطعات، با ارتباط روشن با عناصر موسیقایی‌شان، انتظارِ روشنی را در شنونده‌ی آشنا با موسیقی ایرانی برمی‌انگیزد، فرصت کشف و شهود همچنان باقی است. قطعات، با وجود عدم‌تنوعِ چندان در رنگ صوتی، یگانگی خود را به‌دلیلِ معرفیِ صریحِ «شاهد» و مشخص کردنِ فضای مُدال حفظ می‌کنند و، پس از بسط و گسترش و گفت‌وگوی طولانیِ خطوط، در فضایی موّاج، در اوجِ هیاهو یا روی خطی صاف، همچون سیاه‌مشق یا یک سطرِ ساده‌ی خوشنویسی، به پایان می‌رسند. از پسِ چنین تمهیداتی، «خوشنویسیِ» رضا والی به تصویر صوتیِ آن کش‌وقوس‌هایی تبدیل می‌شود که سنّتِ بصریِ خوشنویسی معرف‌شان است.

«خوشنویسی» محصول مؤسسه‌ی فرهنگی‌ـ هنری ماهور است، که در تولید آثار مهم شهرت کافی را فراهم آورده است. با این همه، در انتشار این اثر، که پیش‌تر (۲۰۱۵) نیز توسط کایزِر کلَسیکال (Keiser Classical) منتشر و در اقصی‌نقاط جهان شنیده شده‌ است، تنها فضلِ در دسترس قرار دادنِ اثری موجود به ماهور می‌رسد، که البته اندک هم نیست. اما این توقع که ماهور اعتبار خود را دستمایه‌ی تولید چیزی بیشتر کند، حداقل در شکل یک بازاجرایی، نیز بی‌جا نمی‌نماید.

برای خرید و دانلود آلبوم خوشنویسی به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز نویسنده: 4
23 دی 1399
Radide Avazi 1

حفظ و زایش

نویسنده: ساناز ستارزاده

آواز افشاری و بیات‌ترکِ حاتمِ عسگری فراهانی، تحت عنوان «ردیف آوازی»، گنجینه‌ی کارگان آوازی را افزون کرده است، اما، برخلاف دیگر نمونه‌های منتشرشده، لاینقطع و پیوسته اجرا شده است؛ نه تنها مخاطبِ مشتاقِ شناختِ کارگانِ آوازی، بلکه طالبِ شنیدنِ یک مجلسِ موسیقی دستگاهی را هم تحت تأثیر قرار می‌دهد و برای هر گروهی، از موسیقی‌شناسان و مجریانِ با دغدغه‌ی شناختِ موسیقیِ دستگاهی، غنی و راه‌گشاست.

شناخت او از میراثِ استادانش، با نیروی ذوق و قریحه‌ی درونی‌اش، طی سال‌ها جان و توان گرفته و چارچوبی که بتوان تفسیری زنده از کارگان آوازی ارائه داد نیز حفظ شده است؛ بار دیگر به ما یادآوری می‌شود درون همین چارچوب تکراری، بسترِ زایش فراهم است.

اگرچه انسجام آواز و سیر مایگی و ساختار گوشه‌ها با دیگر آثار آوازیِ منتشرشده از او، تحتِ همین عنوان، هم‌خوانی دارد، اما فقدان فهرست کامل و دقیق نام گوشه‌ها برای مخاطب «ردیف آوازی»، به عنوان یک مرجع صوتی، پرسش‌های مهمی به جای خواهد گذاشت. چه دلایلی باعث ‌شده اثر حاضر به عنوان بخشی از مجموعه‌ی «ردیف آوازی» به روایت عسگری فراهانی منتشر شود، درحالی‌که جنبه‌ی آموزشیِ عیان و آشکارِ دیگر نمونه‌ها را ندارد؟

همین‌طور، توضیحاتی از جانب عسگری‌ فراهانی می‌توانست ما را با بخش کوچکی از کارگان استادانش نیز آشنا کند. برای نمونه، «شکسته» و«شهابی» با نام‌های «عشیران» و «خسته» به ضیاءالذاکرین منسوب شده‌ است، اما بر ما روشن نیست که تنها نام‌ها به ضیاءالذاکرین نسبت داده شده و یا محتوای گوشه‌ها هم به همان شکل که او می‌خوانده اجرا شده است. با این‌همه، آن که ذوق‌ها، محفوظات و روایات را درهم آمیخته و، با زمان‌بندی قرص و یک‌دست، آوازی منسجم و زنده اجرا کرده عسگری فراهانی است.

تنوع اوزان عروضی و هوشمندی‌ او در انتخاب اشعار فرصت غفلت گرفته و تار خوش‌صدا و به‌جای بیگجه‌خانی اشتیاق برای شنیدن را مضاعف کرده و گوش فوق‌العاده‌ و جواب‌آوازهای برازنده‌اش باعث شده تا گوشه‌ها و مایه‌ها با جزئیات‌شان به گوش بنشینند. جواب‌‌آوازها، در مقایسه با نمونه‌های قدیمی‌ترِ او در برابر آواز، گزیده است و خبری از تعدد ضربی‌ها و رِنگ‌های میانِ مایه‌ها و گوشه‌ها نیست. تار، از زمانی که  آواز طنین می‌اندازد، جز همراهی نمی‌نوازد، که شاید تاکیدی است بر اولویت داشتن «ردیف آوازی» عسگری فراهانی. 

برای خرید و دانلود آلبوم ردیف آوازی: آواز افشاری و بیات ترک به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز نویسنده: 4.5
22 آذر 1399
Khoshnevisi 1

معوج‌سازی

نویسنده: کامیار صلواتی

«خوشنویسیِ» رضا والی نمودِ مواجهه‌ی بسیار بی‌واسطه‌ و گسترده‌‌ی این موسیقی‌دانِ معاصر با موسیقی کلاسیکِ ایرانی است؛ مواجهه‌ای که در جوانبِ بسیار مختلفی روی می‌دهد و مملو از ارجاعات مستقیم و غیرمستقیم به ایده‌های ردیف است. ایده‌ها گاه سهل‌وممتنع‌اند و گاه پیچیده‌؛ سهل‌ و ممتنع، مانند استفاده از چیزی شبیه به «جواب آواز» در موسیقی ایرانی، که در قالب‌های مختلفی تکرار و مؤکد می‌شود: ایمیتاسیون و کانُن، بازی و تغییردادنِ نسبت میان خط اصلی و «جواب آواز» و حتی تداخلِ افراطیِ خطوطِ سوال و جواب، از نظرِ گستره و شیوِش (مانند هم‌آمیزیِ گیج‌کننده‌ی دو فلوتِ هم‌صدا، در قطعه‌ی «قسمت»، که از دیدگاه هارمونی کلاسیک خطاست، اما در موسیقی ایرانی شکلی از آن شنیده می‌شود).

دیگر نمونه‌ی این تمهیداتِ سهل و ممتنع را می‌توان «معوج‌سازیِ» بعضی از ساده‌ترین و، حتی، پیش‌پاافتاده‌ترین نشانه‌های موسیقی دستگاهی دانست. از جمله‌ی آن‌ها می‌‌شود به بازی با فرودِ موسوم به «بال کبوتر» در قطعه‌ی آغازینِ مجموعه، یعنی «حزین»، اشاره کرد: بارِ اول، گویی با نوعی «کادانس فریبنده» روبه‌روییم، که از دلِ گلیساندوی فرودِ «بال کبوتر» برمی‌آید و راهی برای رسیدن به دشتی می‌شود و، بار دوم، همین فرودِ گلساندویی به نوعی «کادانس کامل» می‌انجامد. نمونه‌ی دیگرِ این «معوج‌سازی» تأکید روی تعلیق و تکرارِ چندباره‌ی دو نغمه‌ی ابتدایی گوشه‌ی نیشابورک و به تعویق انداختن ادامه‌ی آن در قطعه‌ی «نیشابورک» است، که مجتمعی از مواجهه‌های مختلفِ والی با موسیقی دستگاهی در آن فشرده شده است؛ مواجهه‌هایی که بعضی‌های‌شان در بقیه‌ی قطعات آلبوم هم حضور دارند: آغازیدن از دو دانگِ اصلی یک مُدِ دستگاهی به محوریت یک هسته‌ی مدال که در جهتی خلاف همدیگر پیش می‌روند و، سپس، هرچه غریبه‌تر شدن و دور شدن از آن دو دانگ و زادنِ مدولاسیون‌ها از دل آن؛ برآمدن توالی‌های ریتمیکِ کلان‌قطعه از دلِ موتیف‌های مینیاتوری گوشه‌ها؛ و ــ باز ــ ایمیتاسیون و بازی با فرود. در این میان، بعضی از قطعات روحیه‌ای متفاوت یا متمایز دارند: «کرشمه» بر مبنای همزمانیِ سه تندای مختلف شکل گرفته است و «گریان» برداشتی آزادانه‌تر از مؤلفه‌های موسیقی دستگاهی ارائه می‌دهد.

با همه‌ی این‌ها، نکته‌ای که در این مجموعه و، به‌خصوص، توضیحاتِ دفترچه‌اش هویداست آشناییِ آهنگساز است ــ برخلاف بسیاری از هم‌تایانش ــ با بحث‌های نظریِ متأخرتر درباره‌ی موسیقی دستگاهی یا حتی با اقبالِ سال‌های اخیر به «موسیقی قدیم»؛ آشنایی‌ای که به شکل‌گیریِ انگاره‌هایی انجامیده که از مداقه‌ای درخور در مواد و مناسبات موسیقی دستگاهی حکایت دارد.

برای خرید و دانلود آلبوم خوشنویسی به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

25 آبان 1399
Motrebe Dard 1

آری، به اتفاق

نویسنده: ساناز ستارزاده

آلبوم «مطرب درد» -در ساختار کلان، روند قرار گرفتن مایه‌ها، سازبندی گروه و تنظیم قطعات- در مسیر پانخورده‌ای قدم نگذاشته است. ضربیِ سنگینی در روح‌الارواح طنین می‌اندازد؛ ساز و آوازی در بیات‌ترک؛ و تصنیفی در دشتی؛ و این روندِ به‌گوش آشنا -تا به انتها- آشنا می‌ماند. از کلیات که بگذریم، اولین "ساز و آواز"، که بر بخشی از تفسیر سوره‌ی انفال نشسته است، خوانده‌های جواد ذبیحی را تداعی می‌کند، بی آن خصیصه‌هایی که شنونده را از هر چه جز موسیقی غافل کند.

گیرایی و جذابیتی که شنونده را هوشیار نگاه می‌دارد لزوماً ارتباطی به مدت‌ زمان هر بخش ندارد. ساز و آوازی در کمتر از سه دقیقه می‌تواند خستگی بیاورد و سازی در پانزده دقیقه مجالِ هیچْ جز پیگیری موسیقی ندهد. در«مطرب درد»، میزان اشتیاق به شنیدن بخش‌های مختلفْ شخص به شخص تغییر می‌کند. زمانِ شنیدنِ شورِ عود و ابوعطا‌-نوای تار، در وضعیتی «قرار» گرفته‌ و با دقت به جاری شدن موسیقی گوش می‌کنی، اما پیگیری "ساز و آواز"ها را موانعی دشوار کرده است. خواننده و تک‌نوازها تا چه حد از ایده‌های موسیقایی و نقاط ضعف و قوتِ هم باخبرند و بستر چطور برای نزدیک شدن به دیگری و خلقِ فضای موسیقایی مشترک فراهم شده است؟ آوازها در تعامل دونفره با نوازنده و یا سه‌نفره با نوازنده و صاحبِ اثر شکل گرفته است‌‌؟ منطقی که نغمه‌ها را بر هجاهای کلام می‌نشاند؛ ترکیب تحریر‌ها و غلت‌ها؛ و جمله‌بندیِ آوازهایی که بین تصانیف خوانده شده را، میزان دانش و تجربه‌، محفوظات شنیداری، سلیقه‌ و ایده‌های خواننده شکل داده است؟ بار جذابیت‌ِ بخش‌های با وزنِ آزاد -گاهی، به اتفاق- به دوشِ خواننده و تک‌نوازها است و ایده‌های موسیقایی بسته به ظرفیت‌های اشخاص قد کشیده و به انجام می‌رسند.

اگرچه توانایی افراد می‌تواند در موفقیت کلی اثر تاثیر به‌سزایی داشته باشد و "ساز و آواز"ها را نقشی فرای به هم دوختنِ ضربی‌های پیش و پس خود بدهد، اما راهبری که اثرش را یک کل منسجم طلب کرده، حتی اگر در مسیری پاخورده قدم گذاشته باشد، جز با شناخت عمیق کارگانِ ساز و آواز و ظرفیت‌های همراهانش، چطور می‌تواند بخش‌های مختلف را متحد کند؟ به‌نظر می‌رسد راهبری در «مطرب درد» همه جانبه نیست.

برای خرید و دانلود آلبوم مطرب درد به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز نویسنده: 2.5
12 مرداد 1399
Avaze Ney 1

هزار باده‌ی ناخورده در رگ تاک (۱)

نویسنده: ساناز ستارزاده

پس از «حسن کسایی»، بعید است بتوان در جمع نی‌نوازان تک‌‌نوازی یافت که با موسیقی «دستگاهی» جانبی دارد اما نشانی از او در نوای ساز و موسیقی‌اش به گوش نمی‌رسد. «مسعود اربابیان» هم از این دایره بیرون نیست. صدای مطلوب ساز اربابیان در منطقه‌ی صوتی اوج، در همان چند نغمه‌ی آغازینِ چهارگاهِ آلبوم موسیقی «آواز نی»، نشان از تلاش به ثمر نشسته‌‌اش و نیلِ به کیفیتی نزدیک به کیفیتِ صوتیِ ساز حسن کسایی را دارد و در طرفه‌العینی صدای ساز او را تداعی می‌کند. این شباهتِ کیفیاتِ صوتی توقعی ایجاد می‌کند که در جنبه‌های دیگرِ تکنیکی و محتوایی برآورده نمی‌شود. جنبه‌هایی چون تسلط بر ردیف‌های آوازی و اوزان شعری، سکوت‌های سنجیده و متنوع، چیره‌دستی در اجرای انواع تکنیک‌های نوازندگی و جاری شدن موسیقی از مایه‌ای به مایه‌ای دور از خیال، حافظه و عادت ذهنی. تُندای اکثر قطعات «آوازِ نی» و زمان‌بندی جملاتِ بخش‌های با وزنِ آزاد، بیشتر یادآور موسیقی کسایی در «پس از سکوت» است، اما شدت‌وری‌های متضاد، تنوع زمان‌بندی جملات به مدد ترکیب نغمه‌های کشیده و مقَطعِ «پس‌ از سکوت» را ندارد.

به نظر می‌رسد اکتفا نکردن به نوازندگی نی، فرارفتن از سطح و کوشش در شناختِ دقیق مکتبِ اصفهان و نی‌نوازان دوران امری‌ ضروریست؛ آنچه کسایی، به عنوان چکادی از نی‌نوازی، از استادانش آموخته و در گفت‌و‌گوهایش درباره‌ی موسیقی سعی بر انتقالش دارد. بسیاری از استادانش -چه آنی که در حضور از او آموخته و چه آن‌هایی که از طریق ضبط  نواخته‌ها و آوازهایشان به او آموختند- غیر از نی‌نواز بوده‌اند. از بسیاری استادانِ سازهای مختلفِ کمانچه، سه‌تار، پیانو، تار، ویولن و آواز بهره‌ی سرشار برده و «شاید با پنجاه استاد بی‌نظیر معاشر بوده» است.۲ اگر قصد اربابیان تنها حفظ و انتقال نوازندگی به شیوه‌ی اصفهان باشد، در تنها آلبوم منتشر شده‌‌ از او، جای پرداختن به بعضی جنبه‌ها خالی است و، اگر بیش از حفظِ شیوه‌ طلب کرده، باید منتظر آلبوم‌های دیگر او ماند. صدای شفاف، فواصل به‌جا، ساختار سنجیده اما محافظه‌کارانه‌ی بخش‌های مختلف آواز نی برای شنونده‌‌ای که حاضر نیست هر آلبومی با عنوان «دستگاهی» اما محتوایی نامرتبط را بپذیرد، امیدبخش است و اشتیاق شنیدن اثری دیگر را زنده نگاه‌ می‌دارد.

 


۱- مصرعی از شعر اقبال لاهوری.
۲- قسمتی از مصاحبه‌ی حسن کسایی که در کتاب از موسیقی تا سکوت آورده شده است.

برای خرید و دانلود آلبوم آواز نی به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز نویسنده: 3
24 خرداد 1399
Black Watermark15

رفتن به سرچشمه

نویسنده: آروین صداقت‌کیش

آلبوم اشتیاق همه چیز دارد. از گرایش‌های آهنگسازی‌ کمیاب‌تر در کار والی مثل سه قطعه‌ی رمانتیک ... برامسی‌اش گرفته تا علاقه‌ی دیرینه‌اش، آوازهای محلی و تا قطعات نوگرایانه‌اش بر اساس موسیقی دستگاهی ایرانی. اما باوجود مهارت آهنگسازانه‌ی استاندارد او در همه‌ی این زمینه‌ها آنچه نگاه را بیشتر به سوی خود می‌کشاند کار مستقیمش روی متن ردیف است. منظور گرایش رضا والی به زبان موسیقایی ردیف نیست، که پیشاپیش می‌دانیم از سال‌های ۲۰۰۰ مشغول غور و تأمل درباره‌ی آن بوده است. منظور آهنگسازی با خود متن یک گوشه یا یک قطعه‌ی ضربی شناخته‌شده‌ی ردیف است.

این گرایش به آفرینش موسیقایی منحصر به والی نیست بلکه طیفی از تجربه‌های گروهی موسیقی‌دانان دستگاهی تا همگنان والی را در بر می‌گیرد که هر یک با رویکردها و راهبردهای خاص خود به سراغ متن ردیف رفته‌اند. بااین‌حال نمونه‌ی والی از آن جهت بسیار قابل توجه است که اولاً بسیار دیر در زندگی حرفه‌ای او ظاهر شد و ثانیاً شالوده‌اش بر تلاش خودآموخته‌ی او برای راهیابی به دل این موسیقی بوده است.

نمونه‌های کار مستقیم او بر متن ردیف را در هر دو نسخه‌ی آشوب (رنگ شهرآشوب)، راک (گوشه‌ی راک)، اصول (رنگ ضرب اصول)، حصار و به شکلی پنهان‌تر در زیرافکندها می‌توان دید. برخورد والی اغلب با صراحت اولیه در نمایش متنِ اصلی آغاز می‌شود و سپس کار به گسترش یا با تکثیر در ساختار ریزبافت تقلیدی (ایمیتاسیونی) یا پیچ‌وتاب دادن ملودی در یک چندراهه‌ی مُدال یا گاهی تنها با دگرگونی‌های رنگی، می‌کشد. این یعنی چالش آهنگسازانه‌ی اصلی که هنگام کار مستقیم با متن ردیف پیش روی همه‌ی آهنگسازان دیگر قرار می‌گیرد سر راه او هم آمده است؛ با متن‌هایی که خود منطق ساختاری کاملی دارند چگونه برخورد کنیم؟ آیا تنها قدری بزکشان کنیم؟ بر صدرشان بنشانیم و بافت همراه برایشان ببافیم؟ متهورانه جراحی‌شان کنیم و با منطق خودشان یا حتا با منطق نوساخته‌ی دیگری گسترششان بدهیم؟ به بیان دیگر تنظیم‌کننده‌ی ساده‌ای باشیم یا آهنگساز شش‌دانگ؟ والی در پاسخ به این چالش بزرگ نقشی لغزان به خود می‌گیرد. هر آن از یکی به دیگری می‌رود و درست آنگاه که دیگر مطمئن می‌شویم نقشش را درست تشخیص داده‌ایم باز به دیگری می‌گریزد.

برای خرید و دانلود آلبوم اشتیاق: آثار مجلسی رضا والی به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 0
20 اردیبهشت 1399
jashneh parsi2

تداوم

نویسنده: آروین صداقت‌کیش

در جشن پارسی نخست تداوم آموزش به چشم می‌خورد، آنجا که نام‌هایی اکنون پا به نوجوانی گذاشته از آلبوم‌های پیشین موسسه‌ی ریشه در خاک می‌بینیم. سپس در محتوا این پرسش کیفی پدیدار می‌شود که کار بر روی ترکیب مشترک سازی (یا احتمالاً هر شرایط اولیه‌ی تعیین‌شده و مشترک) چه جنبه‌هایی از آهنگسازان نوجوان را آشکار می‌کند؟ گسترش و گوناگونی تخیل موسیقایی‌شان را.

نکته‌ی نخست را در منطقی‌تر شدن روابط درونی قطعات، توانایی یافتن تمی یا فیگوری تأثیرگذار و منسجم کردن قطعه براساس آن یا کار با مؤلفه‌های دیگر موسیقی جز ملودی و ریتم ساده و در یک کلام قوام بازمی‌یابیم (با قید این احتیاط که نمی‌دانیم چقدر از کیفیت نهایی آثار حاصل راهنمایی و حتا ویرایش‌های استادان است). آنجا که در حسادت گرگینِ امیر آرسام آریان‌پور بُعد شدت‌وری در قطعه اهمیت پیدا می‌کند یا آنجا که در ورود گرسیوزِ نیکی فرهنگ‌نیا بافت چندصدایی بازیگوشانه‌ای رخ می‌نماید و به همین منوال دیگر قطعات که در هرکدام می‌‌توان نکته‌ای از این معنی بازیافت.

نکته‌ی دوم نخست شباهت‌ها میان هم‌درس‌ها و هم‌زمان تفاوت‌های احتمالی با دیگران را آشکار می‌کند. از همه بیشتر آنجا که باز پای تبدیل عناصر خیال‌انگیز داستانی (افسانه‌های شاهنامه) به تخیل موسیقایی در میان است و هیچ آهنگسازی با کلیشه‌های موسیقایی مرسومِ شاهنامه کار نکرده‌ است؛ به شکلی شایسته‌ی توجه هیچ‌کدام در پی شکوه و چهارگاه و ... نرفته‌اند. به‌ویژه در ۸ قطعه‌ی نخست و همچنین برخی از قطعات بعد از آنان نه تنها کلیشه‌های موسیقایی افسانه‌ها غایب است بلکه ارتباط ساده میان عنوان برگرفته از افسانه یا حتا درون‌مایه‌ی آن و کیفیات عاطفی آهنگ نیز لزوماً برقرار نیست (مثلاً این نگرش ساده‌انگارانه که مطرب بهار باید حتماً موسیقی طرب‌انگیزِ فاش داشته باشد). همین امر در قطعات باکلام (۶ قطعه‌ی بعدی) قدری تحلیل می‌رود و موسیقی تا حدودی تحت تأثیر وزن و معنای ظاهری کلام قرار می‌گیرد.

گذشته از شباهت -که اگر از یک گام دورتر به همه‌ی قطعات بنگریم دامنه‌اش حتا تا فضای کلی قطعه‌ها هم گسترده شده- تفاوت‌ها خود را در جزئیات هویدا می‌کند؛ این یکی اندکی شناخت بیشتر از ساز خودش که در ترکیب است، آن یکی قدری ملودی‌پردازتر، دیگری ذره‌ای ضرب‌آگین‌تر و الخ.

برای خرید و دانلود آلبوم جشن پارسی به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 0
13 اردیبهشت 1399
بالا