نشان ملی ثبت(رسانه‌های دیجیتال)

تگ: مجید درخشانی


Sepidar 3

بدون ایده، عاری از خوانش

نویسنده: کامیار صلواتی

قطعه‌ای در دشتی می‌شنوید که راه خودش را می‌رود. ثانیه‌ای ملودی قطع می‌شود و پایه‌ی ریتمیک ۸/۶ آن همچنان به گوش می‌رسد. در این تنفس بسیار کوتاه، مطلع غزلی از هوشنگ ابتهاج خوانده می‌شود. زیر صدای دکلمه‌گر، موسیقی مصرّانه به پیش می‌رود و مدام جمله‌هایی نو در آن به گوش می‌رسند. چندی بعد، مصرع پایانی «ارغوان» خوانده می‌شود. موسیقی تازه یک اپیزود جدید را آغاز کرده و از میانه‌ی این اپیزود، دکلمه به پایان می‌رسد. آیا موسیقی «برای دکلمه» ساخته شده است؟ بعید به نظر می‌رسد. آیا حذف صدای گوینده آسیبی به قطعه می‌زند؟ به هیچ وجه.

سپیده خداوردی، دکلمه‌گر آلبوم، در متن چهارخطی پُر از اشکال‌اش در دفترچه‌ی آلبوم چنین می‌نویسد: «امیدوارم تلاش‌هایم برای انتقال گفتار و لحن استاد هوشنگ ابتهاج... بدون هیچ اعمال حس شخصی مثمر ثمر بوده باشد». سوال این‌جاست: مگر نه اینکه ابتهاج خود، همراه با موسیقی، شعرهای خود را دکلمه کرده است؟‌ پس چه دلیلی وجود دارد که دیگری‌ای عامدانه بخواهد «بدون اعمال حس شخصی» این شعرها را بخواند تا تازه در مطلوب‌ترین حالت، به «لحن» ابتهاج درآید؟‌

«سپیدار» همین‌قدر بدون ایده است. نسبت قابل تشخیصی میان نحوه‌ی دکلمه‌ی اشعار و موسیقی، و نیز محتوای اشعار و موسیقی مجید درخشانی وجود ندارد. با اینکه گوینده بازیگر است، لحن دکلمه‌ها کلیشه‌ای، عاری از فنّ بیان شخصی، و یادآور کلیشه‌های «روشنک»ـی است.

همه‌ی آنچه درباره‌ی این اثر گفته شد را بگذارید کنار این نکته‌ی تأمل‌برانگیز که متن معرفی اثر را گوینده نوشته و از ایده و قصدش برای خلق این اثر گفته است. این اثر متعلق به کیست؟ نشانه‌ها به ما می‌گویند که نه آهنگساز یا شاعر، که گوینده در این اثر نقش اصلی را برعهده دارد؛ کسی که حتی در دکلمه‌اش۱ هم تلاش کرده چیزی از خود به اثر نیفزاید. چرا باید چنین باشد؟

بعضی آثار بی‌آنکه خود به صراحت بگویند، فریادگر مناسبات تولیدی‌شان هستند.


۱- یا آن‌چنان که در ترجمه‌ی انگلیسی جلد آلبوم می‌خوانیم: Deklame!‌

مجید درخشانی سپیدار کامیار صلواتی سپیده خداوردی شعر خوانی

برای خرید و دانلود آلبوم سپیدار به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 0.7
23 مهر 1397
Naser Masoudi Majid Derakhshani Hala Chera 7

اسراف نسیم و حرام‌کردن چشم‌انداز

نویسنده: کامیار صلواتی

دیدن نام و نشان اثری چنین همانا و تداعی خاطره‌های درخشان همان: نام آلبوم اگر اشاره‌ای به همان شعر معروف شهریار باشد (۱)، یادآور تجربه‌ای تاریخی به بلندقامتی «حالا چرا»ی روح‌الله خالقی و بنان است و نام ناصر مسعودی به چشم‌انداز جنگل‌های گیلان گره خورده؛ چشم‌اندازی گاه چنان پاستورال و شاداب که «گل پامچال» و گاه چنان تیره و باشکوه که «الا تی‌تی». با این‌حال و با وجود چنین سابقه‌ای که بر سر اثر سنگینی می‌کند، تنها شنیدن چند دقیقه‌ی ابتدایی آلبوم کافی‌ست تا تمام آن چشم‌اندازها حرام شوند. 

شاید می‌شد هرآن‌چه این اثر چهل دقیقه‌ای ارائه می‌دهد را، تنها در سه یا چهار دقیقه خلاصه کرد. ملودی‌ها ـکه گویا ساخته‌ی مسعودی‌اندـ چنان یک‌نواخت، خالی از پویایی و بی‌توجه به اصول اولیه‌ي ملودی‌پردازی‌اند، که تنها شنیدن یکی دو جمله‌ از هر قطعه می‌تواند معرف کل محتوای ملودیک قطعه باشد. شنونده هرچه منتظر می‌ماند که آن لحظه‌ی موعود تغییر دراماتیک از راه برسد، اتفاقی نمی‌افتد؛ تنها تکرار است و تکرار و تغییرهایی بسیار محتاطانه در حد اشاره به یکی دو گوشه‌ی اصلی در قالب همان ملودی‌تیپ و نزدیک به محدوده‌ی مُدال جمله‌ی اصلی قطعه و سپس بازگشتی سراسیمه و از سر ترس به همان جمله‌ي تکرارشونده. شاید پنداشته شود که این ترس از تغییرات مدال ـ‌‌ولو کلیشه‌ای ـ در ساختار قطعات به‌دلیل محدودیت صدای مسعودی یا برآمدن او از خاستگاهی غیر از موسیقی دستگاهی باشد، اما با همین ابزار هم می‌شد اندکی دیگرگون عمل کرد، اما دریغ که این اثر در برآوردن همین بدیهیات نیز ناتوان است.

تنها لحظاتی از آلبوم که اندکی به مختصات یک اثر اندکی درخور توجه نزدیک می‌شود، مقدمه‌هایی است که در ابتدای هر تصنیف اجرا می‌شود؛ مقدمه‌هایی که احتمالاً به‌تمامی زاییده‌ی ذهن درخشانی‌اند. علاوه بر این‌ها، هیچ‌گونه خلاقیت ریتمیکی در جمله‌پردازی‌ها در کار نیست، و خالقان اثر اصرار دارند که تمام ابیات مورد نظرشان بر روی همان جمله‌های تکراری تا انتها اجرا شود. این خلاقیت ریتمیک نه فقط در درون هر قطعه غایب است، که سه تصنیف از چهار تصنیف «حالا چرا؟» بر روی متر شش‌تایی سوار شده‌‌اند! شاید با اندکی اغراق بتوان این آلبوم را به‌مثابه روخوانی چند شعر موزون دانست؛ و چه‌بسا روخوانی ساده‌ی این اشعار می‌توانست رها از بند ساختار ملودیک به‌شدت یک‌نواخت تصانیف، تنوع صوتی و موسیقایی بیشتری ایجاد کند.

۱) طبق توضیح مسعودی در دفترچه‌ي سی‌دی، نام آلبوم اشاره‌ای به ضبط نابه‌هنگام و دیر این آثار نیز دارد. علاوه‌براین، شعر استفاده شده در این تصنیف تماماً از شهریار نیست بلکه با شعری دیگر همراه شده است.

برای خرید و دانلود آلبوم حالا چرا به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 1.2
09 شهریور 1396
بالا