سرو بالا را شاید بتوان نمونهای از دهها اثری دانست که در سی سالهی اخیر تولید شدهاند و بیسروصدا آمدهاند و رفتهاند؛ آثاری که همهی مختصاتشان طبق هنجارهای رایج و تثبیت شده شکل میگیرد و هرگز قرار نیست با شکلگیریشان اتفاقی خاص رخ دهد. نه مخاطبان چندان چشم به چنین آثار منفعلانهای دوختهاند و نه متخصصان انتظار چندانی از آنها دارند. اگر سابقاً چنین آثاری به لطف سکوت و سرکوب دیگر ژانرهای موسیقایی ، که تا بیست سال پیش حاکم بر فضای موسیقی بود، و البته اندک طراوت و تازگیشان نسبت به زمانهي خود تا حدّی میتوانستند مورد توجه قرار گیرند، در شرایط فعلی هیچ چشماندازی برای آنها نمیتوانیم متصور باشیم:
یکی دو تصنیف، چند ساز و آواز، «گروهنوازی» سازهای ایرانی بهسبک کلیشهای «تار و کمانچه و سنتور و عود و نی همه همان یک ملودی را بزنند»، نشاندن عینبهعین سیلابهای اشعار روی نتها و خود را تسلیم محض وزن کلام کردن، تطابق سیر کلّی مدال قطعات و آلبوم با سیر موجود در ردیف امّا نه شکلی بدیع یا ظریف و گنجاندن یکی دو چهارمضراب و پیشدرآمد، همگی در بیات ترک و افشاری با آشناترین برداشتی که از این دو آواز میتوانیم متصور باشیم، تمام داستان «سرو بالا»ست.
در دفترچهی سیدی محمد عشقی این اثر را در امتداد «ساختار و زیباییشناسی چند صدساله»ی «سنت» دانسته است. این اثر نه برآمده از سنتی چندصدساله است و نه یک اثر سنتی (با تمام ابهام معناییاش).
ویژگیهای آن دقیقاً مختص به دورهای خاص و اتفاقاً متأخر از تاریخ موسیقی ایرانی است که اگرچه پیوندهای نسبتاً پررنگی با سنت صد و چند دهسالهی قاجاری (نه چندصدساله!) دارد، برآمده از منفعلانهترین، کلیشهایترین و تکرارشوندهترین ساختارها و برداشتهای فعلی دربارهي موسیقی کلاسیک ایرانی است. این تصور موهوم از مفهوم مبهم «سنت» تنها توضیح دستاندرکاران «سرو بالا» برای چرایی شکلگیری آن است؛ دستاویزی همیشگی برای توجیه تکرار مکررات؛ امّا اینبار حتّی دستاویز حفظ و امتداد سنت نیز، از آنجا که این اثر چندان «سنتی» هم نیست، بهکار تطهیر چنین اثری نمیآید.
برای خرید و دانلود آلبوم سرو بالا به وبسایت بیپتونز مراجعه کنید.