سرنوشت جالبی پیدا کردهاند نغمههایی که در اندرونی و دربارها نواخته میشدند؛ سرنوشتی که اگر یک سویش همچنان روی به زشتی هلاکتبار «تصلب ردیف۱» دارد، سوی دیگرش راه به تجربههایی امیدوارکننده و حیاتبخش از جنس «منظومهی زمان» برده است.
منظومهی زمان هم از آن دسته آثاری است که از سوی ادارهی کلّ فرهنگی اجتماعی دانشگاه تهران منتشر شده است. آهنگساز و اعضای گروه بوم جملگی یا دانشجو یا دانشآموختهی رشتهی موسیقی هستند. منظومهی زمان برای آنسامبل سازهای ایرانی و ویلنسل نوشته شده است و شامل چهار قطعهی مجزا۲ است. آلبوم با قطعهای با نام «شار۳ مکان» آغاز میشود؛ قطعهای که مبنایش انتقال مدها به فواصل پنجم بالاتر از شاهدشان است: نوعی از مدولاسیون که احتمالاً به دلیل تکثر اشلهای صوتی در موسیقی دستگاهی و فقدان منطق ریاضیوار تئوری کلاسیک غربی در موسیقی ایرانی معمولاً کمتر آزمایش شده است. این انتقالها وقتی در کنار یکدیگر شنیده میشوند به یک تم کمابیش ثابت شخصیت و بعد احساسی جدیدی میدهند.
آهنگساز در این مجموعه علاقهی خود به زورآزمایی با تمهای معدود را باز هم نشان میدهد؛ از جمله در قطعههای «دور سکون» و «ترانهی بیدرکجا». جالبترین قطعهی این سیدی شاید «ترانهی بیدرکجا۴» باشد. این قطعه در خود بازی هوشمندانهای با خصیصهای از موسیقی دستگاهی دارد: محدود بودن غالب گوشهها و اشلهای صوتی به سه تا پنج نُت در بستری کلّی و بزرگتر که با نام مقام مادر شناخته شده است. پس از شنیدن تم اصلی قطعه در بیداد همایون که در همان اشل پنج نُتی قابل تعریف است، با انتقال به دانگ پایینتر، شنونده انتظار دارد که محدودهی درآمد همایون، که معمولاً سازندهی همان بستر کلّی برای بیداد است را بشنود، امّا ناگهان نِی پس از سیری خزنده و کروماتیک در آن محدوده حکایتی دیگر را در شور میآغازد. این رفتوآمد جذاب و ناگهانی دو قطب پویا و درگیر را در این قطعه به وجود میآورد و از قضا با دو تم مختلف هم معرفی میشود؛ دو تمی که در انتها دَر هم میآمیزند و درست در نقطهی اتصال آن دو محدودهی متضاد، یعنی شاهد ابوعطا، فرو مینشینند.
با وجود نقاط قوت قابل ملاحظهی این شروع امیدوارکننده، مانند اجرای قوی گروه۵ و شناخت خوب آهنگساز از امکانات اجرایی/بیانی هر ساز، ویژگی آزاردهندهی «منظومهی زمان» دوپارگی سوالبرانگیز آن است. بخش دوم این سیدی به اجرای تار و تنبک به نوازندگی سراجی اختصاص یافته و معلوم نیست چه نسبتی با بخش اوّل آن دارد. زمانی بعضی کاستها دو رو داشتند و گاه دو برنامهی مختلف روی آنها ضبط میشد. تفاوت کاست آنجا بود که اگر برنامه از حدّی کوتاهتر میشد بخشی از کاست خالی میماند؛ امّا آیا سیدی نیز چنین است؟
(۱) این اصطلاحی است که هومان اسعدی در یکی از مقالات خود به کار میگیرد.
(۲) و البته اندکی مرتبط. معمولاً آغاز هر قطعه در همان آواز یا دستگاهی است که قطعهی پیشین در آن پایان یافته است.
(۳) «شار» واژهای دیرین به معنای سکونتگاه انسانی یا شهر است. این واژه هنوز در زبان کُردی کاربرد دارد.
(۴) احتمالاً برگرفته از این شعر شاملو: «حجم قیرین نه در کجایی، نادَر کجایی و بیدَرزمانی...»
(۵) بنا به اطلاعات موجود در دفترچهی سیدی، این اثر بهصورت آنسامبل ضبط شده است.
برای خرید و دانلود آلبوم منظومهی زمان به وبسایت بیپتونز مراجعه کنید.