نشان ملی ثبت(رسانه‌های دیجیتال)

تگ: نقد


Matn o Hashiyeh4

از نقدهای روشن جز کانِ زر چه آید؟

نویسنده: آروین صداقت‌کیش

چرا «نقد موسیقی» می‌نویسیم؟ چرا عده‌ای حتا تا آنجا پیش می‌روند که وجود نقد موسیقی را برای یک جامعه‌ی موسیقی پیشرفته و بالنده لازم می‌بینند؟ اینها سوال‌هایی است که گاهی به ذهن می‌رسند و حتا گاهی هم به زبان می‌آیند و پرسش مهم‌تر و ریشه‌ای‌تری را در دل خود پنهان می‌کنند. پس برای آن که بتوانیم پاسخ درستی به آنها بدهیم باید اول آن پرسش اصلی را بیابیم و سپس به سراغ مجموعه‌ نقدهای موجود و حرف و حدیث‌های جامعه‌ی موسیقی بر سر موضوع رفته و ببینیم چه پاسخی برای آن می‌توان پیدا کرد.

اگر با دقت بنگریم پرسش اصلی را این‌طور خواهیم دید؛ هدف نقد موسیقی چیست؟ هدف نوشته‌ای که درباره‌ی یک اثر هنری است چه می‌تواند باشد؟ گشتی در میان نقدها و خواندن توقع‌هایی که اعضای جامعه‌ی موسیقی از نهاد «نقد» دارند به ما نشان می‌دهد که آنها اغلب الگوی نوعی «نگهبان مهربان» را در ذهن دارند. مایلند این نهاد بی‌آن که خشونت بیش از حد به خرج دهد یا در خرده‌گیری زیاده‌روی کند با نشان دادن اشکالات، فضا را سالم نگه دارد یا حتا بهبود بخشد.

آیا این تنها هدف نقد است؟ به نظر نمی‌رسد این طور باشد. اگر یک مدل سه‌گوش برای موسیقی در نظر بگیریم که از مولف، مخاطب و اثر موسیقی تشکیل شده و جای نهاد نقد را در آن مشخص کنیم، آنگاه می‌توان جنبه‌های دیگری از هدف نقد را هم دید. به این ترتیب سه هدف عمده پدیدار می‌شود. اولی با مولف حرف می‌زند، به او و دیگر موسیقی‌دانان پیام می‌دهد، حسن و ایراد کارشان را می‌گوید و اوضاع را اصلاح می‌کند. دومی رو به سوی مخاطبان دارد و برای برگزیدن آثار ارزشمند/اجتناب از آثار بی‌ارزش و درک بهتر آنها راهنمایی‌شان می‌کند. و سرانجام سومی با «خود اثر» سخن می‌گوید، دانش موجود از درون متن یک اثر هنری را کشف می‌کند، گسترش می‌دهد یا دگرگون می‌سازد. نقد در این سومین ایستگاه (که به گمانی عالی‌ترین مرحله‌ی آن هم هست) معرفت موجود را برمی‌اندازد و افق دید ما را از دنیای هنر همراه با خود توسعه می‌دهد.

این سه هدف عمده جمع ناکردنی نیستند. برعکس گاه دوبه‌دو و گاهی نیز هر سه با یکدیگر در پیوندند و به طور حاشیه‌ای بر هم اثر می‌گذارند. و به هر ترتیب کنش و واکنش‌شان نشان می‌دهد که نقد در ارتباط میان اثر، مخاطب و مولف نوعی نهاد میانجی است که سازوکارهای جامعه‌ی موسیقی را از طریق مجموعه‌ی سازوکارهای پالایشی و ادراکی تسهیل می‌کند.

02 آبان 1396
Matn o Hashiyeh3

آیا این نقد است؟ آیا این نقد نیست؟

نویسنده: آروین صداقت‌کیش

بارها پیش آمده که ببینیم عده‌ای در مورد نوشته‌ای که عنوان نقد دارد با هم اختلاف نظر داشته باشند که آیا نقد است یا نیست. گاهی مشابه این جمله را می‌گویندکه نوشته را رد/حقیر کنند. خب، این نوع شک را می‌توان به حال خود گذاشت. فرض کنیم قصد تحقیر و تخفیف نوشته در کار نیست و  سوال واقعی است. اگر این‌طور باشد برای اینکه با اطمینان بگوییم این نوشته نقد است یا نیست، باید ببینیم «نقد» چیست و چون ما در حوزه‌ی موسیقی کار می‌کنیم، درستش این است که بپرسیم «نقد موسیقی» چیست؟

خود کلمه‌ی نقد در فارسی امروزی معنایی نزدیک به ایراد گرفتن یا اشکال چیزی را گفتن، دارد و اگر کمی فنی‌تر یا قدیمی‌تر بخواهیم معنی کنیم؛ سبک و سنگین کردن یا جداکردن چیزهای کم‌ارزش از چیزهای پُرارزش. اگر تعدادی نقد موسیقی واقعی را در نظر بگیریم فوری متوجه می‌شویم که معنی فارسی امروزی «نقد» کاملا همان چیزهایی نیست که به عنوان نقد می‌توانیم بخوانیم. گویا با فهمیدن معنی این کلمه نمی‌شود به تعریف «نقد موسیقی» دست پیدا کرد. خیلی وقت‌ها برای این که بتوانیم چیزی را که نمی‌شناسیم تعریف کنیم باید تعدادی از نمونه‌هایش را بررسی کرده و آنگاه خصوصیات کلی‌شان را در صورت امکان در یک تعریف جامع و مانع بیاوریم.

بررسی نقدهای موسیقی نوشته شده تا حال (فارسی و غیر فارسی) نشان می‌دهد که وقتی منتقدها در حال نقد کردن هستند در حقیقت دارند یکی یا ترکیبی از مولفه‌های توصیف؛ یافتن زمینه‌های پیدایش، پند دادن، مقایسه، طبقه‌بندی، تجزیه و تحلیل، تفسیر و ارزیابی را، برای بررسی یک اثر موسیقی به کار می‌گیرند. برخلاف تصور می‌بینیم که خرده‌گیری (تنها یک نوع خاص از ارزیابی) اصلی‌ترین ویژگی نقدها نیست. البته بعضی‌ها فکر می‌کنند ارزیابی مهم‌ترین کار نقد است. پس همه‌ی مولفه‌ها باید در خدمت ارزیابی نهایی قرار بگیرند و بعضی‌ها هم فکر می‌کنند لازم نیست حتما ارزیابی آشکاری در کار باشد.

اگر به قدر کافی نقد موسیقی مطالعه کنیم، می‌بینیم حتا نیازی نیست نقد همیشه در مورد خود اثر موسیقی باشد. گاهی تنها ایده‌ی یک اثر یا ویژگی‌های گروهی از آثار نقد می‌شود یا خود اثر بهانه‌ای می‌شود برای نقد موضوعی کلی‌تر در موسیقی. در هر حال، کلی یا جزئی، معطوف به داوری یا بدون داوری آشکار، آنچه نقد می‌خوانیمش با استفاده از هشت مولفه‌ی یادشده نور تازه‌ای به اثر موسیقی، ایده‌های آن یا ارزش هنری‌اش می‌تاباند. نقد روزنه‌ای تازه برای درک اثر موسیقی می‌گشاید و به همین دلیل اثر پس از نقد، دیگر همان نمی‌ماند که تا پیش از نقد بود.

30 مهر 1396
بالا