سمندر دهقانی متولد 1365 است و، بنابراین، میتوان گفت که جسم و موسیقی او بالیدهی سه دههی اخیر است و، از آنجا که تارنوازیِ او ـ در فُرم و اجرا ـ با قالب متداولْ فاصلهای نمیگیرد، میتوان اثرِ او را آیینهای از، حداقل بخشی از، آنچه آموزش موسیقی ایرانی در این سهدهه در اختیار علاقهمندانش گذاشته دانست؛ بخشی که میتوان شاخصههای آن را ـ تا آنجا که به هنر تکنوازی مربوط میشود ـ در سه عنوان خلاصه کرد: فقدان بیانگری شخصی یا ـ به زبان ساده ـ شبیهِ لحن و بیان این یا آن نواختن؛ بدنهی آوازیِ لاغر و نحیف، یعنی نواختنِ آوازیها با اتکا به یکـ دو روایتِ معروف از ردیف و یا تَرکِ کلیِ رویکردی که ردیفها را ساخته است: عبارتپردازی فیگوراتیوِ غیرِمتریک؛ و، سوم، خودمختاریِ بیقید و شرط در ساختههای موزون. دورشدن از هریک از این سه مستلزمِ کوششها و جستارهایی بیرون از روایت رسمی آموزش موسیقی است؛ کوششهایی که یا ذهن دهقانی را بهخود مشغول نداشتهاند و یا در این آلبوم نمودِ قابلِرصدی ندارند.
محتوای کلیِ نور بر آتش دو نسخهی کمابیش کامل از نوبتِ (سوئیتِ) ایرانی است در دستگاههای ماهور و اصفهان که، با تکیه به گوشههای ردیف و گنجاندنِ قطعاتِ موزونِ بین آنها، خود را، با رعایتِ نسبیِ محور تنشـ آرامش، در طول زمان، هریک بهمدتِ تقریباً 20 دقیقه، میگستراند؛ تارنوازیِ نسبتاً قابلقبولی که گوشههای ردیف میرزاعبدالله را به صدای مضرابهای درشت مکتب شهنازی آغشته و ساختههای موزونش از حالوهوایی یکسره متفاوت برخوردار است.
اگر خودمختاری در فُرم و محتوای قطعاتِ موزون طبیعی جلوه کند، وجود یک فرهنگ صوتیِ غنی و متنوع برای اجرا و سُرایش موسیقی آوازی نیز ضروری و لازم است تا، همچون زبانی زنده، کاربرانش را در القاء معنا و منظورِ خاصی که دارند، با تمبر و لَحنِ واقعاً شخصی یاری کند. وقتی حدودِ 1344، نورعلی برومند با آموزشِ روایتها و ردیفهای دیگری جز "ردیف میرزاعبدالله، به روایتِ خودش" در دانشگاه تهران مخالفت میکرد، شاید هرگز نمیدانست که با این کار این موسیقی را از دست و دل موسیقیدانان به صفحات پایاننامهها و کتابها تبعید میکند و نتیجهاش میشود از یکی از دو سرِ پشتبام افتادن: تکرار یا فرار را نواختن.
برای خرید و دانلود آلبوم نور بر آتش به وبسایت بیپتونز مراجعه کنید.