نشان ملی ثبت(رسانه‌های دیجیتال)

تگ: نیما جوزی


yooresh

عقب‌گرد

نویسنده: کامیار صلواتی

اگر چشم بر سابقه‌ی سیامک آقایی ببندیم و سنجه‌ی خود را میانگین اجراهای کنونی قرار دهیم، کنسرت «یورش» او را باید رویدادی نسبتاً موفق بدانیم؛ امّا اگر آثار پیشین آقایی یا آثاری که در خلق‌شان مشارکت داشته را معیار سنجش خود بگذاریم، «یورش» جز عقب‌گردی ناامیدکننده نیست.

کنسرت یورش مجموعه‌ای از قطعات آوازی و متریک بود که برای گروه سازهای ایرانی (کمانچه، کمانچه آلتو، تار باس، تار، سنتور، نی، و تنبک) و آواز (که البته از اندکی ضعف تکنیکی –به‌خصوص در رژیسترهای زیرتر- رنج می‌برد) نوشته شده بود؛ سازبندی‌ای که چندان تناسبی با بافت غالباً مونوفونیک موسیقی اجرا شده نداشت. برنامه با یک تکنوازی آغاز شد که چون بعضی آثار پیشین آقایی عامدانه در فضایی تثبیت نشده از نظر مدال سیر می‌کرد و در ادامه چند بار تغییر جهت داد؛ مدگردی‌هایی که گاه بدون ظرافت تنها در پی تغییر فضا و شاید گریز حاصل از ملال ماندن در یک فضای مدال واحد بودند، و در معدود مواردی، مانند مدگردی به درآمد بیات ترک در بیت آخر غزلی از فروغی بسطامی، دلچسب و سنجیده.  

همچنین برخلاف «ز بعد ما»، که از حیث روایت‌گری منسجم و معنادار بود و این انسجام را درهمه‌ی وجوهش بازتاب داده بود، یا حتی «یاد باد» که باز وجوه مختلف‌اش در تناسب با یکدیگر بودند، «یورش» در پریشانی خود به این در و آن در می‌زد. جدا از چند قطعه و آواز آخر برنامه، که عصیانی تدریجی و فزاینده را روایت می‌کردند و در قطعه‌ی باکلام «یورش» به انفجار می‌رسیدند، سایر قطعه‌ها و آوازها حسرت زلف یار و سودای مناجات داشتند. قطعه‌ی «یورش» ترکیبی نسبتاً پیچیده‌تر از توالی ریتم‌ها و وزن‌های مختلف بود، اما تصنیف «هاله‌ی مهتاب» بنا به وام‌گیری‌اش از یک قطعه‌ی محلی، ساختاری به غایت ساده داشت. این ناخوش‌احوالی و درهم‌جوشی تصویر کلی برنامه‌ی «یورش» را در ذهن مخاطب مغشوش و گنگ می‌کند: «یورش» نه چون «یاد باد» سهل و ممتنع و تغزلی است و نه به سیاق «ز بعد ما» 1جسورانه و رادیکال؛ «یورش» ترکیبی ناهمگون و هضم نشده از تجربه‌های قبلی آقایی است.

کلاسیک ایرانی کامیار صلواتی سیامک آقایی کنسرت یورش گروه گوشه


1- «ز بعد ما» البته یک کار گروهی است که آقایی یکی از چند مولف آن است.

11 شهریور 1397
بالا